بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اشیاء کمیاب | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب اشیاء کمیاب اثر کتلین تسارو

بریده‌هایی از کتاب اشیاء کمیاب

نویسنده:کتلین تسارو
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۸از ۱۰ رأی
۳٫۸
(۱۰)
فریب زرق و برق رو نخور. ارزشت از این چیزها بیشتره. از قدیم گفتن: هر چیزی که برق می‌زنه طلا نیست
n re
«ولی تو به راهنمای دینی نیاز نداری داینا. تو شیطان نیستی!» به طرفم برگشت. «فکر می‌کنی شیطان چیه، مِی؟ فکر نمی‌کنی همین طبیعت منحرفیه که دارم؟ همین که دلم می‌خواد کارهایی انجام بدم که هم از نظر کلیسا و هم از نظر جامعه زننده و شنیع هستن و دلم می‌خواد به خودم و خانواده‌م آسیب بزنم... فکر نمی‌کنی اینها شیطانی هستن؟»
n re
اگه با عیب‌هام روبه‌رو نشم، نمی‌تونم تغییرشون بدم.
n re
کنترل کردن فکر یه نفر دیگه اون قدرها هم که فکر می‌کردم راحت نیست. فکر آدم‌ها هر جایی که دوست داشته باشن می‌ره. این‌طور نیست؟
n re
شادی از خوش‌گذروندن به وجود نمی‌آد. از زندگی واقعی و مستحکم به وجود می‌آد. از خرجی دادن و لباس‌های تمیز، غذای گرم و بچه‌های سالم. و مردی که وقتی می‌آد خونه می‌تونه توی چشم‌هات نگاه کنه، چون چیزی نداره که پنهان کنه. خیلی هم کمیاب نیست. اون‌قدر عادیه که آدم‌ها متوجهش نمی‌شن.
n re
به‌هرحال چیزی که مهمه خانواده‌ست!
n re
مردها به کشورشان عشق می‌ورزند، نه برای اینکه بزرگ است، برای اینکه از آن خودشان است.
n re
یکی از همین روزها از اینکه خودت رو برتر از تمام دنیا می‌بینی پشیمون می‌شی
n re
فقط مسئله این بود که نمی‌شد گذشته را کامل از نو نوشت.
n re
«دچار این خیال واهی شدی که یک نفر دیگه قراره بهت بگه چی‌کار باید بکنی یا چطور اون کار رو انجام بدی. ولی متأسفم. حالا دیگه برای این چیزها کمی زیادی بزرگ شدی. حالا دیگه وقتشه که خودت عنان زندگیت رو به دست بگیری، تصمیم بگیری می‌خوای کی و چی باشی. تحصیلات خوب و خونه‌ای دوست‌داشتنی داری. خودت می‌دونی باید چی‌کار کنی.»
n re
سعی کردم متفاوت باشم. هر کاری که به فکرم می‌رسید انجام دادم. خیلی جاها رفتم و خیلی شغل‌ها رو امتحان کردم، دوست‌های جدید پیدا کردم ولی باز هم انگار گمشده‌م.»
n re
«آدم هر چقدر سرنوشتش رو نادیده بگیره، یه جا تو مسیر زندگی باهاش مواجه می‌شه.»
n re
عادیه که درمورد مردم بنا رو بر صداقت بذاری.
n re
زندگی طولانی در قیاس با افتخار ابدی ارزشی نداره
n re
«ترک کردن بعضی عادت‌ها سخته.»
n re
«چرا؟ وقتی زندگی آرومه آدم ممکنه فکر کنه قادر به انجام هر کاری هست. ممکنه تصور کنه که به اندازهٔ کافی برای یه فداکاری بزرگ شایستگی و توانایی داره. ولی فقط توی یأس‌آورترین لحظاتمون می‌فهمیم حقیقتاً برای چی ساخته شدیم یا واقعاً کی هستیم. لحظات بدبختی و فلاکتمون تنها آزمایش حقیقی شخصیتمونه... بدون این لحظات بی‌شکل و ناقص هستیم!»
n re
«ببین... هر عملی عکس‌العملی داره. ما مایل هستیم همه‌چیز رو برپایهٔ خوش‌شانسی یا بدشانسی ببینیم، ولی درنهایت چیزی که واقعاً اهمیت داره بازی‌های سرنوشت نیست؛ این مهمه که با اونها چی‌کار می‌کنی. شخصیت آدم با موقعیتی که توش هست سنجیده نمی‌شه، بلکه تلاش‌ها و اعمالش مهم هستن.»
n re
«توی زبان عبری یه کلمه هست؛ نیتزوتزوت، یعنی جرقهٔ الهی. به کوچک‌ترین ذره‌ای از وجود خدا اشاره داره که توی همه‌چیز و همهٔ موجودات هست. چه جاندار و چه غیرجاندار. وقتی چیزی همان‌طور که مقصود الهی بوده انجام می‌شه، این جرقه‌ها آزاد می‌شن و می‌درخشن و به بازتابی از چهرهٔ خداوند توی این دنیای گذرا تبدیل می‌شن.»
n re
خیلی عجیبه؛ جایی که زمانی خیلی شاد بودی چقدر می‌تونه غریب و دلگیر باشه.
n re
«فقط نمی‌خوام فرصت‌هات رو نابود کنی. از این‌طور فرصت‌ها زیاد پیش نمی‌آد. وقتی جوانی فکر می‌کنی همیشه یه فرصت دیگه داری، ولی این حقیقت نداره.
n re

حجم

۳۹۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

حجم

۳۹۱٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

قیمت:
۶۷,۵۰۰
تومان