بریدههایی از کتاب به من بگو ابدیت یعنی چه
۳٫۹
(۱۹)
فکر میکنم مقدره که بعضی چیزها خراب باشن، ناقص باشن، نابسامان باشن. دنیا اینطوری تفاوت رو ارائه میده، میدونی؟ جاده باید چند تایی چاله داشته باشه. زندگی همینطوریه.
یك رهگذر
مشکل دانستن جواب سؤالها همین است. تنها پس از اینکه پاسخ را میدهید، متوجه میشوید گاهی اوقات، آنها چیزی نیستند که طرف مقابل دوست دارد بشنود.
یك رهگذر
"خدایا، بعضی موقعها اینطوری به نظر نمیرسه که این دنیای لعنتی همیشه سربالاییه؟"
یك رهگذر
کمکم داشت برایم واضح میشد که نباید به خودم زحمت بدهم و به چیزی دل ببندم. سرم را که برمیگرداندم، از دستش میدادم، به همین سادگی.
یك رهگذر
خیلی وقت پیش، یاد گرفته بودم که در خداحافظیها، زیاد سختگیری نکنم. آنها تضمینشده یا مقرر نبودند. اگر خداحافظی نصیبتان میشد، فردی خوششانس بودید.
یك رهگذر
بینقص بودن به تلاش زیادی نیاز دارد. اگر نمیخواهید تمام توانتان را به کار بگیرید، بهتر است اصلاً به خودتان زحمت ندهید.
یك رهگذر
"چیزهای واقعی بینقص نیستن. اما تا وقتی که یه چیزی هرگز حتی شروع هم نشده، اصلاً لازم نیست نگران تموم شدنش باشی. یه پتانسیل بینهایت داره."
کاپوچینو
بینقص بودن به تلاش زیادی نیاز دارد. اگر نمیخواهید تمام توانتان را به کار بگیرید، بهتر است اصلاً به خودتان زحمت ندهید.
کاپوچینو
"اما اگه همه چی همیشه آروم و عالی باشه، خیلی بهش عادت میکنی، میدونی چی میگم؟ باید هر از گاهی یه مقدار هرج و مرج وجود داشته باشه. در غیر این صورت، وقتی همه چی مرتب و منظمه، ازش لذت نمیبری.
sama
کمکم داشت برایم واضح میشد که نباید به خودم زحمت بدهم و به چیزی دل ببندم. سرم را که برمیگرداندم، از دستش میدادم، به همین سادگی.
sama
دیلیا ثانیهای فکر کرد و گفت: "اینطوری نیست که باور نداشته باشم هر اتفاقی یه دلیلی داره، فقط... فقط فکر میکنم مقدره که بعضی چیزها خراب باشن، ناقص باشن، نابسامان باشن. دنیا اینطوری تفاوت رو ارائه میده، میدونی؟ جاده باید چند تایی چاله داشته باشه. زندگی همینطوریه."
زهره
کمکم داشت برایم واضح میشد که نباید به خودم زحمت بدهم و به چیزی دل ببندم. سرم را که برمیگرداندم، از دستش میدادم، به همین سادگی
میم الف
مسئله همین است. هیچ وقت نمیدانید. ابدیت چندین چیز مختلف است. همیشه تغییر میکند. ابدیت همان چیزی است که همه چیز به آن بستگی دارد. ابدیت میتواند بیست دقیقه، صد سال یا فقط این لحظه یا هر لحظهٔ دیگری باشد که آرزو میکنیم بیشتر و بیشتر طول بکشد. اما تنها یک حقیقت دربارهٔ ابدیت هست که واقعاً اهمیت دارد و آن هم این است: ابدیت دارد اتفاق میافتد. ابدیت همان موقعی بود که با وس زیر آفتاب درخشان، شروع به دویدن کردم، و هر لحظهٔ بعد از آن. ببینید، ابدیت همین جاست. الآن. الآن. الآن.
یك رهگذر
وقایع دستبهدست هم میدهند تا شما را به جایی برسانند که قبلاً بودهاید. چیزی که در آن فرصت مجدد انجام میدهید باعث تفاوتها میشود: قضیه دربارهٔ پتانسیل و احتمال است.
یك رهگذر
در عجب بودم شاید آخر سر، همهٔ مشاجرهها اینطوری تمام میشوند. وقتی شرایط برابر میشود، سکوتی مشترک رخ میدهد: تو یک چیزی از من میگیری، من هم چیزی از تو میگیرم. همهٔ ما دنبال تعادلیم، به هر طریقی که شده.
یك رهگذر
از دست دادن یه نفر ممکنه باعث شه حس کنی کنترل همه چی از دستت رفته.
یك رهگذر
"وقتی یه نفر خیلیوقته مریضه، وضعیت بدتر هم میشه. یادت میره که اصلاً یه روزی سالم بوده. انگار اصلاً زمانی وجود نداشته که منتظر یه اتفاق وحشتناک نبوده باشی."
یك رهگذر
اندوه میتواند باری روی دوش باشد، اما همچنین میتواند در نقش یک لنگر ظاهر شود. به وزنش عادت میکنیم، به اینکه در یک جا نگهمان میدارد.
یك رهگذر
هر کی باعث میشه نسبت به خودت حس بدی پیدا کنی سمّیه.
یك رهگذر
شاید وقتی در نهایت، غمتان را نادیده نگیرید، چنین چیزی نصیبتان میشود. اعماقش، وسعتش و قطرش را درک میکنید. میفهمید که در نهایت، از میان این دو راه، کدام را انتخاب کردهاید: از کنار غمتان رد شدهاید یا با آن کنار آمدهاید.
یك رهگذر
حجم
۳۶۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۶۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان