بریدههایی از کتاب به من بگو ابدیت یعنی چه
۳٫۹
(۱۹)
نکتهٔ سخت عزا و عزاداری همین بود. آنها به زبانی دیگر صحبت میکردند و کلماتی که بلد بودیم هیچ وقت عمق منظورمان را منتقل نمیکردند.
یك رهگذر
وقتی تنها وسیلهٔ ارتباطیتان کلمات باشد، باید جبران کنید، باید چیزی را بگویید که اگر راه ارتباطی دیگری داشتید، هرگز نیازی به گفتنش نبود.
یك رهگذر
و با لبخندهایی که در سکوت خانهٔ خیلی بزرگمان ـ که پر بود از آینههایی که لبخند را متقابلاً نشانمان میدادند ـ تمرین میکردیم، رفتار خوشی نسبت به فردِ همراهمان ـ و دنیا ـ داشتیم. اما زیر تمام این نقابها، غممان باقی ماند.
یك رهگذر
هیچ وقت نمیدانید. ابدیت چندین چیز مختلف است. همیشه تغییر میکند. ابدیت همان چیزی است که همه چیز به آن بستگی دارد. ابدیت میتواند بیست دقیقه، صد سال یا فقط این لحظه یا هر لحظهٔ دیگری باشد که آرزو میکنیم بیشتر و بیشتر طول بکشد. اما تنها یک حقیقت دربارهٔ ابدیت هست که واقعاً اهمیت دارد و آن هم این است: ابدیت دارد اتفاق میافتد. ابدیت همان موقعی بود که با وس زیر آفتاب درخشان، شروع به دویدن کردم، و هر لحظهٔ بعد از آن. ببینید، ابدیت همین جاست. الآن. الآن. الآن.
کاپوچینو
اما اگر چیزی واقعاً اهمیت داشته باشد، سرنوشت ترتیبی میدهد که آن چیز نزد شما برگردد و به شما فرصت مجددی بدهد.
کاپوچینو
همه میتونن قایم شن. روبهرو شدن با مشکلات و تلاش برای حل کردنشونه که باعث میشه آدم قوی باشه.
کاپوچینو
هر اتفاقی که از لحظهٔ به دنیا آمدنمان رخ داده، تنها انعکاسی بوده از چیزی دیگر.
کاپوچینو
"میزان قابلتوجهی کمتر از تا ابد."
کاپوچینو
اندوه میتواند باری روی دوش باشد، اما همچنین میتواند در نقش یک لنگر ظاهر شود. به وزنش عادت میکنیم، به اینکه در یک جا نگهمان میدارد.
کاپوچینو
گفت اگر وقتی ترسیدم، به خانه بروم، تمام اتفاقاتی را که در آن دنیای بیرون رخ میدهد از دست میدهم.
کاپوچینو
اگه قرار باشه ابدیتت فردا تموم شه، دوست داری اینجوری سپریاش کرده باشی؟
کاپوچینو
هیچ کدام از اینها نباید با هم جواب میداد. اما بهطریقی، اینچنین شد.
کاپوچینو
شاید وقتی در نهایت، غمتان را نادیده نگیرید، چنین چیزی نصیبتان میشود. اعماقش، وسعتش و قطرش را درک میکنید. میفهمید که در نهایت، از میان این دو راه، کدام را انتخاب کردهاید: از کنار غمتان رد شدهاید یا با آن کنار آمدهاید.
کاپوچینو
اما اگه همه چی همیشه آروم و عالی باشه، خیلی بهش عادت میکنی، میدونی چی میگم؟ باید هر از گاهی یه مقدار هرج و مرج وجود داشته باشه. در غیر این صورت، وقتی همه چی مرتب و منظمه، ازش لذت نمیبری.
کاپوچینو
تنها پس از اینکه پاسخ را میدهید، متوجه میشوید گاهی اوقات، آنها چیزی نیستند که طرف مقابل دوست دارد بشنود.
کاپوچینو
کمکم داشت برایم واضح میشد که نباید به خودم زحمت بدهم و به چیزی دل ببندم. سرم را که برمیگرداندم، از دستش میدادم، به همین سادگی.
کاپوچینو
بینقص بودن به تلاش زیادی نیاز دارد. اگر نمیخواهید تمام توانتان را به کار بگیرید، بهتر است اصلاً به خودتان زحمت ندهید.
کاپوچینو
وقتی مجبور به انجام کاری باشید، باید به هر طریقی انجامش دهید و در نهایت، اگر خوششانس باشید، درست انجامش دادهاید.
میم الف
حجم
۳۶۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
حجم
۳۶۸٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۳۶۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان