منم همهٔ سربازان رفته
برّههای دریده
بردههای بریده
منم آوازی که در کوه پیچیده است
و هیچکس نمیداند از کجاست
Kamand Kamoei
میگویند پیش از مرگ، تمام زندهگی را میتوان مرور کرد
تو خودت را مرور کردی؟
چند ثانیه طول کشید؟
چند لحظه؟
زنبورِ پرکار
«جهان ترانهٔ تلخی است»
شیلا در جستجوی خوشبختی
کودکی که مرده به دنیا آمده بود
راز بزرگی بود.
شیلا در جستجوی خوشبختی
کودکی که مرده به دنیا آمده بود
راز بزرگی میدانست
شیلا در جستجوی خوشبختی
من قرنهاست پرندهگی را از یاد بردهام
امّا
تنها زمانی میتوانم چنین بلند پرواز کنم
که تو با من باشی.
Kamand Kamoei
نفسی را که سالهاست در گلویت حبس است
و با نفسهای دیگر فرق دارد
همان قناری غمگین را رها کن
تا به آشیانهٔ گلویم برگردد
رها کن خودت را
Kamand Kamoei
در حسرت گردنت
چه میکشد شالگردن
تا زمستانِ سال بعد؟
Kamand Kamoei
من در فرارودم
در تهرانم
بلخم
کاشغرم
تو کجایی؟
کجایی تو؟
Kamand Kamoei