بریدههایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند
۴٫۰
(۹۴۱)
هیچ کس نمیخواهد بمیرد. حتی کسانی که میخواهند به بهشت بروند هم حاضر نیستند بمیرند.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
گوشیام زنگ خورد و حاضر بودم شرط ببندم که ایمی است، اما عکس بدقوارهٔ مالکوم روی گوشیام افتاده بود. "وای پلوتونیها هستن! ایول!"
لیدیا پرسید: "پلوتونیها دیگه کی هستن؟"
متیو گفت: "بهترین دوستاشان." این کلمه بههیچوجه توصیفکنندهٔ عمق روابط من با آنها نبود
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
مطمئناً نیازی نبود آن کسی که میمیرد همخونت باشد تا احساس کنی بخشی از وجودت را از دست دادی.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
حتماً نباید دیانای یکسان داشت تا بتوان کسی را برادر دانست.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
قرار بود وقتی پنی رفت دانشگاه، کنارم باشی تا با هم کارتبازی کنیم و سریالهای تلویزیونی رو پشتهم ببینیم. قرار بود موقع رأیگیری انتخابات و نامزدی پنی در انتخابات ریاستجمهوری کنارمون باشی
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
با آغوشش، همه چیز را به من گفت ـ تمام تشکرهایش، دوستت دارمهایش، معذرتخواهیهایش... همه چیز و همه چیز
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
زندگی را نباید تنها زندگی کرد، حتی در روز آخر.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
کلید برقراری هر رابطهای صحبت کردن در موردش است.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
خاطرات میتوانند انسانها را جاودانه کنند تا وقتی کسی باشد که دلش بخواهد آنها را بشنود
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
"لیست آرزوها مزخرفه. هیچ وقت نمیشه همهاش رو انجام داد. باید خودت رو بسپاری به جریان."
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
جای کشتی در بندرگاه امن است، اما این آن چیزی نیست که کشتیها برای آن ساخته شده باشند.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
توی زندگیام اشتباهاتی کردم، اما دلم میخواد درست بمیرم.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
دلم میخواد برای همیشه خواب بمونم و این فرصت رو داشته باشم که رؤیای اتفاقهای زیبا رو با تو ببینم، مثل وقتهایی که به من، برای خودم، نگاه میکردی و نه این ماهگرفتگی مسخرهٔ روی صورتم."
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
ایمی خیلی مذهبی است، اما من را مجبور نمیکرد که مذهبی باشم.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
صدای سیارات میتواند موضوع خیلی خوبی برای باز کردن سر صحبت با دیگران باشد، البته اگر کسی را داشته باشید که با او صحبت کنید. در غیر این صورت، یک سری نویز سفید باحال است که میتوانید با شنیدنشان، به خواب شیرین بروید.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین.
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
دوازده ساعت پیش، در تماسی، به من گفته شد امروز قرار است بمیرم و حالا، از هر زمان دیگری، زندهترم.
Alibakhtiyari.1
ممکن است در خانوادهای متولد شده باشی و حق انتخابی نداشته باشی، اما دوستیهایت را خودت انتخاب میکنی. میفهمی که بعضی دوستیها ارزشش را ندارد و باید آنها را پشت سر بگذاری، اما دوستیهایی هستند که ارزش هر خطر و هر چیزی را دارند.
pardis
خداحافظی ممکنترین غیرممکن است. چون هیچ وقت دلت نمیخواهد به زبان بیاوریاش، اما احمقانه است که وقتی فرصتش را داری، از آن استفاده نکنی
sania
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان