بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هر دو در نهایت می میرند | صفحه ۴۷ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هر دو در نهایت می میرند

بریده‌هایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند

نویسنده:آدام سیلورا
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۴.۰از ۹۴۰ رأی
۴٫۰
(۹۴۰)
کسایی رو که دوستشون دارین پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه است.
Rozhan
بزرگ‌ترین اتفاق دنیا دوست داشتن و دوست داشته شدن
Rozhan
این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است. مارکوس اورلیوس، امپراتور رومی
Rozhan
و خداحافظی کردن باید سخت باشه، وگرنه بی‌ارزش می‌شه
Rozhan
(مشکلی که کندریک داشت این بود که نمی‌توانست سرش به کار خودش باشد و اگر کمی بی‌توجه‌تر بود، احتمالاً زندگی راحت‌تر و شادتری داشت.)
Rozhan
"مشکل ما اینه که عمل نمی‌کنیم و فقط عکس‌العمل نشون می‌دیم
Rozhan
خاطرات می‌توانند انسان‌ها را جاودانه کنند
Rozhan
کاری کردن و مردن بهتر از کاری نکردن و مردنه
Rozhan
هیولاها به خانهٔ آدم نمی‌آیند تا کمکت کنند زندگی کنی. آن‌ها تو را در تختت گیر می‌اندازند و زنده‌زنده، می‌خورند.
Alireza Ranjbari
یک بار، برایش از موسیقی‌های کلاسیکی گفتم که اولیویا قدیم‌ها، موقع درس خواندن، می‌گذاشت و ایمی می‌خواست که آن‌ها را زنده بشنوم و می‌خواست کسی که که برایم آن‌ها را می‌نوازد، او باشد.
Yasaman Mozhdehbakhsh
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین. اسکار وایلد
Zahra
یاد گرفته بودم که همیشه صادق باشم، اما حقیقت گاهی وقت‌ها، می‌تواند پیچیده باشد. مهم نیست که حقیقت تلخ باشد یا شیرین. گاهی وقت‌ها، حقیقت تا وقتی که تنها نباشی، بروز پیدا نمی‌کند. حتی در این هم تضمینی نیست. گاهی وقت‌ها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی می‌کنی، چراکه زندگی با یک دروغ، ساده‌تر است.
Alireza Ranjbari
حیف که زندگی به ما اجازهٔ برگرداندن عقربه‌هایش را نمی‌دهد، کاش وقتی که به زمان بیشتری نیاز داشتیم، دنیا مثل ساعت بود.
Alireza Ranjbari
جای کشتی در بندرگاه امن است، اما این آن چیزی نیست که کشتی‌ها برای آن ساخته شده باشند. جان ای. شِد
Alireza Ranjbari
همان جایی که زندگی می‌کرد مُرد، در تختخوابش. چه زندگی مزخرفی. بچه‌ها بیشتر از او خطر می‌کردند.
Alireza Ranjbari
سعی نکرده بودم روزهایی را که روز آخرم نبود بی‌محابا زندگی کنم. تمام آن دیروزها را تلف کردم و حالا، دیگر فردایی برایم نمانده است.
Alireza Ranjbari
بهتره زنده باشی و بگی کاش مُرده بودم تا اینکه در حال مردن باشی و آرزو کنی کاش تا ابد زنده بمونی
zok
هر لحظه‌ای که ما زنده بودیم، خودش یک‌جور معجزه بود.
Yas Balal.جواد عطوی
ایمی قدمی به عقب برداشت. انگار که هیولایی هستم که ممکن است کنترلم را از دست بدهم و همین بلا را سر او هم بیاورم، همین فکرش کافی بود تا من بمیرم.
Yas Balal.جواد عطوی
درسته که هیچ وقت، توی زندگی‌ام عشق رو تجربه نکردم، اما شاید یه روز زندگی کردن بهتر از یه عمر زنده موندنِ اشتباه باشه.
reyhan

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان