بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هر دو در نهایت می میرند | صفحه ۳۵ | طاقچه
تصویر جلد کتاب هر دو در نهایت می میرند

بریده‌هایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند

نویسنده:آدام سیلورا
انتشارات:نشر نون
امتیاز:
۴.۰از ۹۴۱ رأی
۴٫۰
(۹۴۱)
تمام زندگی‌ها درس نیست، اما در هر زندگی، درس‌هایی وجود دارد.
شکلات نعنایی
کسایی رو که دوستشون دارین پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه است.
شکلات نعنایی
مهم نبود کی این اتفاق می‌افتاد، همهٔ ما پایان خودمان را داشتیم.
شکلات نعنایی
هیچ کس نمی‌خواهد بمیرد. حتی کسانی که می‌خواهند به بهشت بروند هم حاضر نیستند بمیرند. با این حال، مرگ مقصد مشترک همهٔ ماست. هیچ کس تاکنون نتوانسته از چنگ آن فرار کند و باید هم این‌گونه باشد، چون مرگ به احتمال خیلی زیاد، بهترین ابداع زندگی بشر است. مرگ سفیر تغییر و تحول است. کهنگی را از میان می‌برد و تازگی را جایگزین می‌کند.
شکلات نعنایی
زندگی را نباید تنها زندگی کرد، حتی در روز آخر.
شکلات نعنایی
اگه درست زندگی کنی، یه روز هم بسه. اگه بیشتر از اون بمونیم، تبدیل می‌شیم به روح و می‌ریم سراغ شکار و کشتن آدم‌ها
شکلات نعنایی
گاهی وقت‌ها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی می‌کنی، چراکه زندگی با یک دروغ، ساده‌تر است.
شکلات نعنایی
گاهی وقت‌ها، حقیقت تا وقتی که تنها نباشی، بروز پیدا نمی‌کند.
شکلات نعنایی
حیف که زندگی به ما اجازهٔ برگرداندن عقربه‌هایش را نمی‌دهد، کاش وقتی که به زمان بیشتری نیاز داشتیم، دنیا مثل ساعت بود.
شکلات نعنایی
خاطرات می‌توانند انسان‌ها را جاودانه کنند تا وقتی کسی باشد که دلش بخواهد آن‌ها را بشنود و تعریف کند.
شکلات نعنایی
چقدر زندگی و بزرگ شدن، برای مردن، مزخرف است. بله، ما زندگی می‌کنیم، یا بهتر است بگویم حداقل این فرصت به ما داده می‌شود تا زندگی کنیم، اما گاهی وقت‌ها، زندگی به‌خاطر ترس‌هایش، سخت و پیچیده می‌شود.
اوکب
مهم نیست که حقیقت تلخ باشد یا شیرین. گاهی وقت‌ها، حقیقت تا وقتی که تنها نباشی، بروز پیدا نمی‌کند. حتی در این هم تضمینی نیست. گاهی وقت‌ها، حقیقت رازی است که آن را از خودت هم مخفی می‌کنی، چراکه زندگی با یک دروغ، ساده‌تر است.
Negin
"رفتن یعنی مردن." "نه، رفتن یعنی زندگی قبل از مردن. بزن بریم."
Negin
هیولاها به خانهٔ آدم نمی‌آیند تا کمکت کنند زندگی کنی. آن‌ها تو را در تختت گیر می‌اندازند و زنده‌زنده، می‌خورند.
Negin
نمی‌توانم به تو بگویم که چگونه بدون من، زنده بمانی. نمی‌توانم بگویم چگونه برایم عزاداری کنی. نمی‌توانم تو را قانع کنم که اگر سالگرد مرگم را فراموش کردی یا حتی اگر روزها و هفته‌ها گذشت و یادی از من نکردی، عذاب وجدان نداشته باشی. اما دلم می‌خواهد تو زندگی کنی.
Negin
او فقط به آن‌ها نمی‌گفت که دارند می‌میرند، بلکه به آن‌ها فرصتی می‌داد تا واقعاً زندگی کنند.
اوکب
جای کشتی در بندرگاه امن است، اما این آن چیزی نیست که کشتی‌ها برای آن ساخته شده باشند.
اوکب
مهم نیست چگونه زندگی کنیم، هر دو، در نهایت، می‌میریم.
اوکب
بهتره زنده باشی و بگی کاش مُرده بودم تا اینکه در حال مردن باشی و آرزو کنی کاش تا ابد زنده بمونی.
اوکب
تقریباً نیمه‌های راه ساخت‌وسازم بودم که فهمیدم دارم چه چیزی می‌سازم ـ پناهگاه. پناهگاهی که من را یاد خانه می‌انداخت، جایی که در آن، از این هیجانات مخفی شده بودم، اما نیمهٔ دیگری از لیوان را هم دیدم و فهمیدم همین خانه من را تا همین جا زنده نگه داشته است، آن هم نه فقط زنده، بلکه خوشبخت و خوشحال. نباید خانه را ملامت کرد.
Asella

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

حجم

۲۹۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۳۳۶ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰
۷۰%
تومان