بریدههایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند
۴٫۰
(۹۴۱)
سالها از زندگیام را صرف احتیاط برای زنده ماندن کردم تا بلکه زندگی طولانیتری داشته باشم و ببینید این روش من را به کجا رسانده است. در خط پایان هستم و هرگز لذت مسابقه دادن را تجربه نکردم.
Fatemeh Sarlak
زندگی کردن نادرترین اتفاق جهان هستی است. بیشتر مردم فقط وجود دارند، همین.
شیوا
"گفت عشق قدرت اَبَرقهرمانی ما آدمهاست که همه هم دارند، اما همیشه نمیشه این قدرت رو کنترل کرد، مخصوصاً وقتی آدم بزرگتر میشه. بعضی وقتها ممکنه دیوونگی به نظر بیاد و نباید از اینکه این قدرتم خرج کسی شده که توقعش رو نداشتم، بترسم."
mobynac
"زندگی پس از مرگِ پس از مرگت از نظر تو، چه جوریه؟"
"هر جوریه که خودت دوست داشته باشی. هیچ محدودیتی نداره. اگه اهل فرشتهها، هالههای نور، روح و این حرفها باشی، همونه. اگه فکر کنی پرواز میکنی، همون میشه. اگه دلت بخواد برگردی به گذشته، برمیگردی به گذشته."
محمد زیارتی
آدمها فکر میکنن برای کارهایی که دوست دارن، همیشه وقت دارن و لذت داشتههاشون رو نمیبرن، حتی حرفهاشون رو هم بههم نمیگن و صبر میکنن.
AS4438
هاوئی هرگز احساس تنهایی نکرده بود، چون میتوانست هر موقع دلش خواست، آنلاین شود و در میان پیامهایش غرق شود. اما احساسات میلیونها نفر با عشقی که یک نفر آن را هدیه میکند از زمین تا آسمان فرق میکند.
amirhossein
ساختن یک خاطرهٔ جدید برای خندیدن هم، بهاندازهٔ خندیدن به خاطرهای قدیمی، لذتبخش است. شاید حتی بهتر هم باشد.
AS4438
حقیقت گاهی وقتها، میتواند پیچیده باشد. مهم نیست که حقیقت تلخ باشد یا شیرین. گاهی وقتها، حقیقت تا وقتی که تنها نباشی، بروز پیدا نمیکند.
AS4438
جای کشتی در بندرگاه امن است، اما این آن چیزی نیست که کشتیها برای آن ساخته شده باشند.
AS4438
نجات پیدا کردن بهم نشون داد که بهتره زنده باشی و بگی کاش مُرده بودم تا اینکه در حال مردن باشی و آرزو کنی کاش تا ابد زنده بمونی.
AS4438
واقعاً آدمها میتوانند بدجنس باشند. پیدا کردن راهی برای یک مکالمه با احترام متقابل، سخت است، چه برسد دیگر به پیدا کردن دوست آخر.
AS4438
بابا میگفت خداحافظی ممکنترین غیرممکن است. چون هیچ وقت دلت نمیخواهد به زبان بیاوریاش، اما احمقانه است که وقتی فرصتش را داری، از آن استفاده نکنی.
AS4438
بیشترین چیزی که دلم برایش تنگ شود فرصتهای ازدسترفته برای واقعاً زندگی کردنِ زندگیام باشد
AS4438
پنی گفت: "مامانی." همین یک کلمه همه چیز را به لیدیا گفت ـ شکسته شده بود، اما دوباره خودش را جمع کرد، نه برای خودش، برای دخترش.
Im here
زندگی را نباید تنها زندگی کرد، حتی در روز آخر.
Márma
ممکن است نتوانم درمان سرطان را پیدا کنم یا معضل گرسنگی در سطح جهان را رفع کنم، اما همین مهربانیهای کوچک میتوانند راه درازی بروند.
Márma
ممکن است در خانوادهای متولد شده باشی و حق انتخابی نداشته باشی، اما دوستیهایت را خودت انتخاب میکنی. میفهمی که بعضی دوستیها ارزشش را ندارد و باید آنها را پشت سر بگذاری، اما دوستیهایی هستند که ارزش هر خطر و هر چیزی را دارند.
Shadi
بابا میگفت خداحافظی ممکنترین غیرممکن است. چون هیچ وقت دلت نمیخواهد به زبان بیاوریاش، اما احمقانه است که وقتی فرصتش را داری، از آن استفاده نکنی.
Hasti As'adi
اینجا متیو خفته است: به عشق همه زیست.
روی "ارسال" کلیک کردم.
دیگر راه برگشتی نبود. بله، میشد ادیتش کرد، اما وعدهها را هرگز نمیشود، و زندگی به عشق همهٔ وعدهای است که من به جهان هستی دادم.
Hasti As'adi
شاید یه روز زندگی کردن بهتر از یه عمر زنده موندنِ اشتباه باشه.
غزل
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
حجم
۲۹۸٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۳۶ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان