بریده‌هایی از کتاب هر دو در نهایت می میرند

وقتی برای کاشکی، اگه و اما نداریم."

خیلی دلم می‌خواست بدانم این نظریه که در لحظهٔ آخر، تمام زندگی‌تان پیش چشمانتان می‌آید درست است یا نه

فقط آدم‌هایی برام مهم‌ان که دلشون بخواد توی زندگی من باشن

جای کشتی در بندرگاه امن است، اما این آن چیزی نیست که کشتی‌ها برای آن ساخته شده باشند.

این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است. مارکوس اورلیوس، امپراتور رومی

هیچ کس نمی‌خواهد بمیرد. حتی کسانی که می‌خواهند به بهشت بروند هم حاضر نیستند بمیرند.

به نظرم، بیشترین چیزی که دلم برایش تنگ شود فرصت‌های ازدست‌رفته برای واقعاً زندگی کردنِ زندگی‌ام باشد

اگر خدایی هست، همان‌طوری که مامانم همیشه باور داشت، امیدوارم حالا، هوای من را داشته باشد.

زندگی نمودار دایره‌ای‌شکلی است که تنها با برش‌های مساوی در تمامی قسمت‌ها، می‌توان به نهایت خوشبختی رسید.

اگه نمی‌تونم بیدار شم، دلم می‌خواد برای همیشه خواب بمونم و این فرصت رو داشته باشم که رؤیای اتفاق‌های زیبا رو با تو ببینم

پیدا کردن زمانی برای خداحافظی قبل از مرگ، فرصت فوق‌العاده‌ای است، اما بهتر نیست این زمان را به زندگی کردن اختصاص بدهیم؟

او نمی‌توانست برای آن‌ها زندگی کند. این یک کار وظیفهٔ خودشان بود.

این مرگ نیست که انسان باید از آن بترسد، ترس واقعی از هرگز زندگی نکردن است

پیغام دردناک را فرستادم: متیو مُرد.

فقط آدم‌هایی برام مهم‌ان که دلشون بخواد توی زندگی من باشن، آدم‌هایی مثل روفوس. یادته وقتی اومد، بهمون اعتماد کرد و رازهاش رو بهمون گفت؟ کسی این کار رو می‌کنه که بخواد توی زندگی آدم باشه و منم می‌خوام توی زندگی اون باشم. هر چند، چیز زیادی ازش نمونده باشه."

از زمانی که خانواده‌ام را از دست دادم، حاضر بودم شرط ببندم آخرش، تک و تنها خواهم مُرد. شاید هم این‌طور شود،

مطمئنم در تمام مدت، در وجودش، چنین حسی را داشته، اینکه بخواهد کار هیجان‌انگیزی انجام دهد و فقط ترس مانعش بوده است.

مرگ دوستشان، حالا به هر نحوی که اتفاق می‌افتاد، برای همیشه، با آن‌ها می‌ماند. تمام زندگی‌ها درس نیست، اما در هر زندگی، درس‌هایی وجود دارد. ممکن است در خانواده‌ای متولد شده باشی و حق انتخابی نداشته باشی، اما دوستی‌هایت را خودت انتخاب می‌کنی. می‌فهمی که بعضی دوستی‌ها ارزشش را ندارد و باید آن‌ها را پشت سر بگذاری، اما دوستی‌هایی هستند که ارزش هر خطر و هر چیزی را دارند. سه دوست همدیگر را در آغوش گرفتند، هر چند یک سیاره از منظومهٔ شمسی پلوتونی‌شان کم شده بود ـ اما هرگز فراموش نمی‌شد.

"آخرین پیام من اینه: کسایی رو که دوستشون دارین پیدا کنین و جوری زندگی کنین که انگار هر روز خودش یه زندگی تازه است."

کاش آن‌قدری شجاع بودم که جرئت سفر را به خودم می‌دادم. حالا که دیگر وقتی برای رفتن به جایی ندارم، دلم می‌خواهد همه جا بروم.