بریدههایی از کتاب شنای شبانه
۴٫۰
(۶۳)
توی این شهر کُلی آدم هست که خیلی از من خطرناکترن. کتوشلوار تنشونه و محترم به نظر میرسن، اما واسه رسیدن به خواستهشون کارهایی میکنن که اصلاً محترمانه نیست.»
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
آیا باید پیاده به خانه برمیگشت یا با تاکسی؟ آیا باید از مسیر طولانیتر میرفت یا میانبر میزد؟ آیا وقتی حس کرد کسی تعقیبش میکند باید به ۹۱۱ زنگ میزد؟ آیا باید...
و تا بینهایت... ما زنها و دخترها همواره در حال انتخاب یک گزینه از میان دو گزینهٔ راحتی یا امنیت هستیم.
n re
در مقایسه با تجاوز، پرداختن به موضوع قتل، مثل آبِ خوردن است. همهٔ مردم اتفاق نظر دارند که قتل شنیع است. نه بحثی بر سرش وجود دارد و نه مردم عقاید متفاوتی دربارهاش دارند. انجیل هم بهروشنی میگوید: «قتل مکن.»
نوبت به تجاوز که میرسد، کمی از صراحت مسئله کم میشود. هزاران سال است که وضعیت همینطور است.
Zeinab Sajadi
این عقیده که گناه باید فراتر از یک تردید منطقی ثابت شود، به حقوقدان انگلیسی قرن هجدهم، سر ویلیام بلک استون، برمیگردد؛ او در آثار مهم خود، که زیربنای سیستم حقوقی ماست، نوشت: «اگر ده نفر مجرم فرار کنند، بهتر از این است که یک بیگناه رنج ببرد.»
مطالعات نشان میدهد که متجاوزان بیش از سایر جنایتکاران متمایل به تکرار جرم هستند. آنها به این کار ادامه میدهند و برآورد شده که حدود پنج بار در طول زندگی تجاوز را تکرار میکنند. به این معنی که احتمالاً ده متجاوزی که طبق گفتهٔ بلک استون، قِسِر در میروند به چهل زن بیگناه دیگر تعدی میکنند. دوست دارم بدانم آقای ویلیام بلک استون دراینباره چه نظری دارد.
Yasaman
اگر بچهمدرسهایها بهطور اتفاقی مورد اصابت گلوله قرار بگیرند، هیچکس جدیگرفتن هشدارها را از این قربانیها مطالبه نمیکند. هیچکس نمیگوید که قربانیها باید آن روز بیخیال مدرسه رفتن میشدند. اصلاً کسی قربانی را سرزنش نمیکند.
پس چرا وقتی زنها مورد حمله قرار میگیرند، انگشت اتهام بهسمت خودشان است؟ «اگه تنهایی نرفته بود خونه.» «اگه از وسط پارک میانبر نزده بود.» «اگه سوار تاکسی شده بود.»
به نظرم، نوبت تجاوز که میرسد این «اگرها» همیشه گفته میشوند. درباره مردها که هرگز. هیچکس نمیگوید «اگه» به دختر تجاوز نکرده بود. همیشه برای زنهاست. اگر...
n re
اگر بخواهم راستش را بگویم، نمیفهمم که چطور همگی تقریباً بهاتفاق آرا قبول داریم که قتل اشتباه است، اما نوبت به تجاوزِ به عنف که میرسد، برخی هنوز هم درست و غلط بودنش را تشخیص نمیدهند.
معصوم
زنهای ما تمام عمرشان را با ترس زندگی میکنند.
نیتا
زنها و دخترها همواره در حال انتخاب یک گزینه از میان دو گزینهٔ راحتی یا امنیت هستیم.
بیشتر اوقات همهچیز خوب پیش میرود.
هر از چند گاهی هم اتفاق وحشتناکی میافتد.
کاربر ۳۷۸۲۶۳۸
آدم باید بتونه پیاده بره خونهش و سالم هم بره، حتی اگه تو تاریکی و حتی اگه از تو یه مزرعهٔ برهوت.»
n re
«به نظرت چرا هیچکس پیگیری نکرد؟»
«چون اگه مرگ دختره رو یه حادثه جلوه میدادن دردسرش کمتر بود.»
𝕰𝖆𝖘𝖙𝖊𝖗𝖓 𝖌𝖎𝖗𝖑
حجم
۳۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
حجم
۳۵۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۶۸ صفحه
قیمت:
۵۹,۵۰۰
۴۱,۶۵۰۳۰%
تومان