زمانی گراهام گرین گفت زندگی تنها بیست سال اول عمر است و ادامهاش چیزی جز تفکر نیست.
Mary gholami
وظیفهی پزشک تعویق مرگ یا برگرداندن بیماران به زندگی قبلیشان نیست، بلکه در آغوشکشیدن بیمار و خانوادهایست که زندگیشان از هم پاشیده و تلاش برای این است که بتوانند دوباره بایستند و با وجود خودشان روبهرو شوند و آنرا بفهمند.
Zax
وقتی تیغ جراحی کاری انجام نمیدهد، کلمات تنها ابزار جراح میشوند.
Zax
کلمهی امید بهمعنای ترکیبی از اطمینان و اشتیاق
Naimeh
«با هر ستیزه و درد، پا به جهانی میگذاریم که آنرا نمیشناسیم، اما رهایی از این موضوع ساده نیست.»
Naimeh
چه چیزی به زندگی آنقدر معنا میبخشد که بتوان ادامهاش داد؟
m.yoosef
زندگی تنها «لحظهای» است، کوتاهتر از آنی که بهچشم بیاید
Mary gholami
اگر بار سنگین مرگ سبُکتر نمیشود، آیا حداقل قابلدرکتر میشود؟
"Shfar"
آگاهی بشر تنها در یک نفر جمع نمیشود. این آگاهی از ارتباطاتی که بین یکدیگر و دنیا برقرار میکنیم شکل میگیرد و با وجود این هرگز کامل نیست.
Naimeh
کدوم بدتره، تولد پیش از موعد یا انتظار طولانی برای زایمان؟»
«تصمیم تو؟»
چه تصمیمی؟ سختترین تصمیم تمام عمرم انتخاب بین ساندویچ فرِنچ رُستبیف و روبن بوده. چطور میتوانستم این تصمیمگیریها و زندگی با آنها را یاد بگیرم؟ هنوز چیزهای زیادی از تجربهی عملی پزشکی بود که باید یاد میگرفتم، اما جایی که زندگی و مرگ در جریان است آیا دانش به تنهایی کافی است؟ بدون شک فهم علمی کافی نبوده و در کنار آن فهم اخلاقی نیز باید باشد. بهنوعی باید به این باور میرسیدم که همراه با کسب علم، خرد و آگاهی را نیز بهدست آورم. گذشته از اینها یک روز قبل از این وقتی وارد بیمارستان شدم تولد و مرگ برایم مفاهیمی کاملاً انتزاعی بودند. حالا از نزدیک شاهد هر دوی آنها بودم. شاید حق با پوزو در نمایشنامهی بکت بود. شاید زندگی تنها «لحظهای» است، کوتاهتر از آنی که بهچشم بیاید.
ZaHrA