بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ایما | صفحه ۲۸ | طاقچه
کتاب ایما اثر سجاد سامانی

بریده‌هایی از کتاب ایما

نویسنده:سجاد سامانی
امتیاز:
۴.۵از ۴۹ رأی
۴٫۵
(۴۹)
کوچکم خواندی، که پیش چشم ظاهربین تو دیگران کوهند و من سنگ کنار جاده‌ای
12345
هزار دوست غمم را شنیده‌ است ولی نیامده‌ست به یاری از این هزار، یکی
کاربر ۲۰۶۱۲۸۰
زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافیست: مباد شاهد جان دادن پسر پدری
کاربر ۲۰۶۱۲۸۰
عطر موهایت قرار از شهر می‌گیرد بگو دل ربودن را کدام عطار یادت داده ‌است؟
°•. MaryaM .•°
زخم تبرت مانده ولی جای شکایت شادم که نگه داشته‌ام از تو نشانه
کاربر ۲۰۶۱۲۸۰
در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز ظاهرا معنی «برگرد» نمی‌دانی چیست
|ZaHra|
ﭘﺮیشاﻥ ﺍﺳﺖ گیسویی ﺩﺭ این ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮیشاﻥﺗﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
|ZaHra|
عصای دست من عشق است‌، عقل سنگدل بگذار که این دیوانه تنها تکیه‌گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
غریو دیو توفان
عشق دنیای مرا سوزاند، اما پیشکش داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی! کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش
فاطمه
مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید امروز آسوده‌ست، فردا داستان دارد
alireza

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۶,۰۰۰
۱۸,۲۰۰
۳۰%
تومان
صفحه قبل۱
...
۲۷
۲۸
صفحه بعد