بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ایما | طاقچه
تصویر جلد کتاب ایما

بریده‌هایی از کتاب ایما

نویسنده:سجاد سامانی
امتیاز:
۴.۵از ۵۳ رأی
۴٫۵
(۵۳)
گفتند عاشق که شدی؟ گریه‌ام گرفت می‌خواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
اِیْ اِچْ|
گذشت، خنده دیروزِ من به کار جهان زمانِ خنده دنیا به گریه‌های من است
چوغوروک
هزار دوست غمم را شنیده‌ است ولی نیامده‌ست به یاری از این هزار، یکی
h.s.y
گفتند عاشق که شدی؟ گریه‌ام گرفت می‌خواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
آلوین (هاجیك) ツ
نگاهت جهان را به بازی گرفته‌ زمین و زمان را به بازی گرفته‌
B-vafa
چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد من همانم که پسندید و پسندیده نشد
✿↝...برکت...↜✿
وداع کردی و گفتی که بازمی‌گردی چقدر لحن تو وقت دروغ، شیرین است
یك رهگذر
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد
آلوین (هاجیك) ツ
شهر را گشتم که مانند تو را پیدا کنم هیچ ‌کس حتی شبیهت نیست، فوق‌العاده‌ای
_MahdiGhafuri_
نیمی از جانِ مرا بردی، محبت داشتی نیمِ باقی‌مانده هم هر وقت فرصت داشتی
_MahdiGhafuri_
آه اگر دوران شیرین وفا خواهد گذشت روزهای هم‌نشینی‌های ما خواهد گذشت بعد من تنها نخواهی ماند، اما بعد تو بر من تنها نمی‌دانی چه‌ها خواهد گذشت
مادربزرگ علی💝
ﭘﺮیشاﻥ ﺍﺳﺖ گیسویی ﺩﺭ این ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮیشاﻥﺗﺮ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ
MS
عاشقان تازه‌ات اهل کدام آبادی‌اند؟ عطر گیسوی تو این بار از کجا خواهد گذشت؟
helya.B
من در پی تو هستم و مردم پی بهشت ایمان شهر، کفر مرا در می‌آورد
ایمان فلاح
کاری که با من کرد دنیا، داستان دارد شرحش نخواهم داد، اما داستان دارد مهتاب من! هنگام دیدار تو فهمیدم دیوانه‌بازی‌های دریا داستان دارد عاشق شدن تنها به پیراهن دریدن نیست دلدادگی‌های زلیخا داستان دارد مستی که در شهر خبرچینان تو را بوسید امروز آسوده‌ست، فردا داستان دارد عشقی که پنهان بود، در دنیا زبانزد شد هر قصه‌گویی دیگر از ما داستان دارد
helya.B
زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد کتبیه‌های ترک‌خورده خواندنش سخت است
• Khavari •
بس است اینکه به آه و به ناله در همه عمر به انتظار «نشستی»، به انتظار «بایست»!
Gh.
در کجا علم سخن یاد گرفتی که هنوز ظاهرا معنی «برگرد» نمی‌دانی چیست
Gh.
بهارِ با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییزِ دلتنگیست کجایی صبح من؟ شامِ ملال‌انگیز دلتنگیست کجایی ماهیِ آرام در آغوش اقیانوس؟ به من برگرد! این دریایِ غم لبریزِ دلتنگیست اگر چیزی به دست آورده‌ام از عشق، می‌بخشم غزل‌هایی که خود سرمایه ناچیزِ دلتنگیست در آن دنیا برای دیدنت شاید مجالی شد همانا مرگ پایانِ سرورآمیزِ دلتنگیست نسیمی شاخه‌هایم را شکست و با خودم خواندم: بهارِ با تو بودن‌ها چه شد؟ پاییزِ دلتنگیست
helya.B
گذشت، خنده دیروزِ من به کار جهان زمانِ خنده دنیا به گریه‌های من است
helya.B
هزار دوست غمم را شنیده‌ است ولی نیامده‌ست به یاری از این هزار، یکی
B-vafa
زبان به روضه چرا وا کنم؟ همین کافیست: مباد شاهد جان دادن پسر پدری
nardoon
در شعر شاعران همه گشتم که مصرعی در شأن چشم‌های تو پیدا کنم، نشد
آقای میم
این چشم‌ها کنایه به چشمان یوسف است یا خانقاه مردم اهل تصوّف است؟ توصیف‌ناپذیری و این را به غیر تو در وصف هر کسی که بگویم تعارف است در جمع دوستان تو همچون غریبه‌ها یک لحظه جا ندارم و جای تأسّف است آن پادشاه فاتح اگر چشم‌های توست پیروز عاشقی که دلش در تصرّف است ای صدهزار مصرع پیچیده موی تو! شعر مرا ببخش اگر بی‌تکلف است
helya.B
عطر موهایت قرار از شهر می‌گیرد بگو دل ربودن را کدام عطار یادت داده ‌است؟
alireza
شهر را گشتم که مانند تو را پیدا کنم هیچ ‌کس حتی شبیهت نیست، فوق‌العاده‌ای
MS
دوستان هیچ نکردند و رسیدند به تو من به دنبال تو می‌گردم و سرگردانم
nardoon
چه حال و روز غریبی که قلب عاشق من اسیر کردنش آسان، رهاندنش سخت است زبان حال دلم را کسی نمی‌فهمد کتبیه‌های ترک‌خورده خواندنش سخت است هزار نامه نوشتم بدون ختم کلام حدیث شوق به پایان رساندنش سخت است
ایمان فلاح
اندوه جهان چیست‌؟ تویی داغِ یگانه دلسوختگان را چه به اندوه زمانه‌؟ ‌
آرشیدا
هر زمان از عشق پرسیدند، گفتم آه، عشق... خاطرات بی‌شماری پشت این افسوس بود
Hamidreza

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۶,۰۰۰
۱۳,۰۰۰
۵۰%
تومان