بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب ایما | طاقچه
کتاب ایما اثر سجاد سامانی

بریده‌هایی از کتاب ایما

نویسنده:سجاد سامانی
امتیاز:
۴.۶از ۴۷ رأی
۴٫۶
(۴۷)
گفتند عاشق که شدی؟ گریه‌ام گرفت می‌خواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
اِیْ اِچْ|
گذشت، خنده دیروزِ من به کار جهان زمانِ خنده دنیا به گریه‌های من است
چوغوروک
هزار دوست غمم را شنیده‌ است ولی نیامده‌ست به یاری از این هزار، یکی
h.s.y
گفتند عاشق که شدی؟ گریه‌ام گرفت می‌خواستم بخندم و حاشا کنم، نشد
آلوین (هاجیك) ツ
نگاهت جهان را به بازی گرفته‌ زمین و زمان را به بازی گرفته‌
B-vafa
چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد من همانم که پسندید و پسندیده نشد
✿↝...برکت...↜✿
وداع کردی و گفتی که بازمی‌گردی چقدر لحن تو وقت دروغ، شیرین است
یك رهگذر
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد
آلوین (هاجیك) ツ
شهر را گشتم که مانند تو را پیدا کنم هیچ ‌کس حتی شبیهت نیست، فوق‌العاده‌ای
_MahdiGhafuri_
نیمی از جانِ مرا بردی، محبت داشتی نیمِ باقی‌مانده هم هر وقت فرصت داشتی
_MahdiGhafuri_

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۳۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۶,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲
...
۲۸صفحه بعد