بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب شعر زمان ما؛ حسین منزوی | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب شعر زمان ما؛ حسین منزوی

بریده‌هایی از کتاب شعر زمان ما؛ حسین منزوی

نویسنده:فیض شریفی
انتشارات:انتشارات نگاه
امتیاز:
۳.۶از ۱۸ رأی
۳٫۶
(۱۸)
چو در کنار منی کفر نعمت است ای دوست! دو دیده‌ام مژه بر هم، دمی اگر بزند
arefe
در آسمان آخر شهریور حتّا ستاره‌یی هم نگران من نیست به اتاق برمی‌گردم و شب را دور سرم می‌چرخانم و به دیوار می‌کوبم
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
تنها صداست آنچه در این راه، ماندنی است خوش باد زنده ماندن‌مان در صدای هم
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
اگر باید زنی هم‌چون زنان قصه‌ها باشی نه عذرا دوستت دارم نه شیرین و نه لیلایت که من با پاک بازی‌های ویس و شور رودابه خوشت می‌دارم و دیوانگی‌های زلیخایت
knight moho
چرا صبح مرا، زندانی پیراهنت داری؟ تو که خورشید را، چون خون جاری در تنت داری دو سار، از چشم‌های تو به یک‌دیگر نشان دادند دو مرغ سینه‌سرخی را که در پیراهنت داری لبت را غنچه کن، پر ده به سویم با نفس‌هایت همه گلبرگ‌هایی را که روی ناخنت داری
📚کرم کتاب 📚
اشاره، شیوهٔ لب‌های دوخته است، ار نه هزار نعرهٔ خونین به سینهٔ سخن است
مهدی
نظربازی نزیبد از تو با هر کس که می‌بینی امید من! چرا قدر نگاهت را نمی‌دانی؟
فرزانه
سیب و فریب؟ آری بده، آدم نصیبش از سفرهٔ حوّا به‌جز اغوا شدن نیست
arefe
«دلم گرفته برایت» زبان سادهٔ عشق است سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت!
arefe
نه یوسفم، نه سیاوش، به نَفْسْ کشتن و پرهیز که آورد دلم ای دوست! تاب وسوسه‌هایت
arefe
منی که در شکفتگی، نشانه می‌شدم، کنون زمانه در شکستگی مرا مثال می‌زند
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
«نامی که چون کتیبه است بر سنگ روزگاران یادش، اگرچه خاموش، کی می‌شود فراموش؟»
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
شور تو، آواز تویی، بلخ تو، شیراز تویی جاذبهٔ شعر تو و جوهر عرفان همه تو
کاربر ۱۳۹۹۳۳۵
نامه‌یی در جیبمو گُلی در مُشتم پنهان است غصّه‌ای دارم با نی‌لبکی سر کوهی گر نیست ته چاهی بدهید تا برای دل خود بنوازم عشق جایش، تنگ است
کاربر ۱۵۱۸۱۱۵
نظربازی نزیبد از تو با هر کس که می‌بینی امید من! چرا قدر نگاهت را نمی‌دانی؟
zohi
افسوس من چرا به خواب خویش نمی‌آیم؟
Sina Mahmoodi
مرا مُردن بیاموز و بدین افسانه پایان ده که دیگر بر نمی‌تابد دلم، نوبت شمردن را کجایی ای نسیم نابهنگام! ای جوان‌مرگی! که ناخوش دارم از باد زمستانی، فسردن را.
mo42
گل من! گل‌عذار من! که حتّا عطر نام تو خزان را می‌رماند از حریم باغ تنهایم، بمان تا من به امداد تو و مهر تو باغم را همه از هرزه‌های رُسته پیش از تو بپیرایم بمان تا جاودانه در نی سحرآور شعرم تو را ای جاودانه بهترین تحریر! بسرایم
فرزانه
از دلم می‌پرسم: آیا هم‌چنان از عشق ناچاری؟ من تپش‌های دلم را می‌شناسم، پاسخش «آری» است
arefe
پلنگ من - دل مغرورم - پرید و پنجه به خالی زد که عشق - ماه بلند من - ورای دست رسیدن بود
arefe

حجم

۱۹۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

حجم

۱۹۸٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

قیمت:
۱۳۳,۰۰۰
۹۳,۱۰۰
۳۰%
تومان