بریدههایی از کتاب امیرکبیر
۴٫۹
(۱۰)
اصولاً باید گفت که در ایران، بطور کلی هیچگاه مسئلۀ ندامت مطرح نیست و پس از انجام این گونه اعمال ننگین نیز هیچگونه تشویش و اضطرابی در مرتکبین آن دیده نمیشود. و شاید به همین خاطر است که خودکشی و یا اختلالات روانی خیلی به ندرت در بین ایرانیها مشاهده میشود.» (۳۱)
Hossein Zavarian
اساس واگذاری مشاغل مهمه را اصل لیاقت و کاردانی و قابلیت و از همه مهم تر اهلیتها قرار داد.» (۳۵)
Hossein Zavarian
با این حال چون مردی سیاست مدار بود و در رعایت عدالت و حفظ حقوق مردم و جلوگیری از تعدی و تجاوز از هر ناحیه که بود جد بلیغ داشت هرگاه میدید و میشنید که عالمی روحانی به نام دین و مذهب مانع اجرای اصول صحیحه ایست که او برای ادارۀ مملکت و مصالح عامه پیش گرفته به سختی تمام جلو او را میگرفت و راه نفوذ غیر مشروعش را میبست، به این معنی که امیر نمیخواست که در مقابل قدرت و دولت قدرتی دیگر قد علم کند تا هر وقت اراده کرد با برانگیختن مردم و بهانه ساختن مصلحت دین دولت را از کار بازدارد.
Hossein Zavarian
قائم مقام بی اندازه از این بحث خوشش میآید و ضمناً به محمد تقی (امیر کبیر) میگوید بایستی به تو جایزه بدهم. گویا قول یکعدد قلم تراش به او میدهد. و به او میگوید برایت میفرستم.» (۳)
مأموریت میرزا عیسی قائم مقام به تبریز و نسب خانوادگی آنان موقعیت مناسبی برای پیشرفت میرزا تقی خان بوجود میآورد.
مهدی تمدن رستگار
امیر گفت «هر که خواهد قمه ببندد اما آن کس که تیغ از غلاف بیرون آرد کی خواهد بود.»
به مجرد این یک سخن هر چه در شهر نزاع میشد کس جرأت تیغ کشیدن از نیام نداشت، چون مردم پس از یکماه چنین دیدند، قمه بستن را ترک کردند از آنکه جرأت استعمال سیف ]شمشیر[ نداشتند و بی جهت متحمل و متقلد ]قلاده بر گردن نهادن[ این آلت بیکاره نگشتند و متدرجاً ملایمت طبع و سلامت نفس اختیار کردند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
برای فریب دادن همسر امیر، یکی از زنان اندرون را به سراغ شاهزاده خانم فرستادند تا به او بگوید: «اشک از چشم پاک کند و مژده دهد که شاه با امیر بر سرمهر آمده و بناست او را یا به تهران بازگرداند و یا به کربلا بفرستد (جایی که معمولاً پناهگاه ایرانیان طرد شده از دربار است) . و شاه خلعتی برایش فرستاده که در راه است و ظرف یکی دو ساعت آینده خواهد رسید. پس بهتر است که امیر به حمام رود تا برای پوشیدن خلعت آماده باشد» .
امیر که تا به حال جرأت نداشت از حریم امنیتی فراهم شده در مجاورت شاهزاده خانم دور شود، با شنیدن این خبر مسرت انگیز راضی به اجرای توصیۀ آن زن شد و برای رفتن به حمام از شاهزاده خانم جدا گشت- ولی خبر نداشت که این آخرین جدایی آنهاست و دیگر موفق به دیدار یکدیگر نخواهند شد. وقتی که امیر به حمام رسید، فراش باشی و گروه دژخیمان به سر وقتش آمدند و فرمان قتلش را ارائه دادند،
منمشتعلعشقعلیمچکنم
متاع مملکت خود را میخریدند که همیشه درم و دینارشان به دست خودشان دایر و سایر باشد و به خارجه نرود که خود بعد از چندی سرگردان و معطل باشند.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
سه جنبه اساسی را مدنظر قرار میداد. اول آنکه هر فرد ایرانی میبایست تولیدات ایرانی را مصرف کند یعنی حمایت از صنعت داخلی و دوم آنکه امیر معتقد بود باید صنایع جدید از اروپا به ایران انتقال یافته و دانش فنی تولید وارد ایران شود و توسعه یابد یعنی حمایت از توسعه تولید و فناوری صنعتی در ایران و جنبه سوم اینکه امیر در پی یافتن بازاری برای صدور کالاهای ایرانی بود و از سفرای ایران میخواست که تجار ایرانی در کشورهای دیگر را مورد حمایت و تشویق قرار دهند
منمشتعلعشقعلیمچکنم
واتسن در کتاب تاریخ ایران مینویسد:
«اصلاحات امیر در مذاق بسیاری از هموطنانش آنقدر ناگوار بوده که شاه را ناگزیر ساخت به فریاد نارضایتی آنها گوش فرا دهد در نتیجه آن زمامدار درستکار سقوط کرد و وزیری به جای او آمد که اخلاقش با سیرت مردمی که باید برآنها حکومت کند سازگاری داشته و اجازه داده بود زیردستان مانند خود او به کار رشوه و اخاذی، بپردازند و آنچه امیر با آن همه زحمت رشته بود حال پنبه شد، باز مقرری سربازان نمیرسید مگر بعد از سالها التماس و تضرع، دزدی در دستگاههای دولتی باز رواج یافت، نفوذ روحانیون بی جهت به حد اعلی رسید و عناوین ایرانی در جلو نام مردان بزرگ حتی بیشتر از سابق ردیف شد.»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
«کسی نمیتوانست با آستین باز بیرون آید. نویسندگان حتماً جبه در دوش داشتند و سایرین که اهل قلم نبودند، جرأت نداشتند که لباس میرزایان و محترمین را برای خود اختیار کنند.»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
«کسی نمیتوانست با آستین باز بیرون آید. نویسندگان حتماً جبه در دوش داشتند و سایرین که اهل قلم نبودند، جرأت نداشتند که لباس میرزایان و محترمین را برای خود اختیار کنند.»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
یکی از ارکان دولت که قولش مطابق یقین و اعتقاد و سخنش محل اعتماد است، نقل کرد که در زمان «امیر نظام» من طفل بودم و پدرم از ارکان دولت بود و میل وافری به عیش و عشرت داشت، ولی زمان صدارت «امیر نظام» در خانه نزد عیال خود قدرت استعمال بعضی مغیرات نداشت، بعد از اعدام آن وزیر بزرگ یعنی «امیر نظام» شبی دیدم وضع پدرم تغییر کرده و آب قرمزی صرف میکند، چون جسور و محبوب پدر بودم، پرسیدم چه مینوشد، جواب داد آنچه را که در صدارت امیر قدرت نوشیدن نداشتم.»
منمشتعلعشقعلیمچکنم
میرزا تقی خان امیر نظام که قصد آن داشت بطور همه جانبه ایران را در مسیر ترقیات و نظم جدید بیفکند و در تمام شئون زندگی اجتماعی و ملی مردم ایران تحولاتی عمیق پدید آورد درباره روزنامه و روزنامه نویسی و ارزشها و تأثیرات شگرف سیاسی و اجتماعی آن ذهنی روشن داشت.
او درباره انتشار روزنامه، به این موضوع از دو زاویه میاندیشید، یکی آگاه شدن دولت و دیوانیان از اوضاع و حوادث جهان و دیگر تربیت و روشن شدن ذهنی و فکری مردم و آشنا ساختن آنان به دانش و علوم جدید و احوالات کشورها.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
نمایندگان روس و انگلیس در تهران که بیش از اندازه مصمم به تحکیم نفوذ دولتشان در ایران بودند نمیتوانستند کوشش امیر را در تأسیس قدرت سلطنت نیرومندی که پایهاش بر قانون و عدالت باشد با حسن نظر تلقی کنند از این رو همین که او خواست سوء استفادۀ آنان را در دخالت در امور ایران براندازد به مخالفت برخاستند و حال آنکه مداخلۀ آنان منافی اصول حقوق بین المللی بود.
منمشتعلعشقعلیمچکنم
گفته بودند وقتی که بنا به دستور ناصر الدین شاه سربازها همه جای باغ را تحت کنترل قرار دادند و از طرفی حتی اجازه خروج زن و بچه و کلفت و نوکر و خدمه و قوم و خویش را ندادند و کسی حق نداشت در آن موقع از جای خود بجنبد در همان شبی که صبحش بنا بوده است به قتل برسد شب آخر عمر هم نماز شب میخوانده است.» (۱)
منمشتعلعشقعلیمچکنم
بعدها خدمات امیر کبیر در حفاظت و صیانت از مرزهای شرقی ایران عیان گشت. امیر تا آن زمان که بر سر قدرت بود با آمیختهای از اقدامات دیپلماتیک و نظامی سعی در کوتاه کردن دست انگلیس از قندهار و هرات داشت اما بی تدبیری، فرومایگی و وطن فروشی آقاخان نوری تلاشهای امیر را بر باد داد و انگلیس موفق شد برای همیشه افغانستان (هرات) را از ایران جدا کند
معین کرمانی
سرکوب شورشهای محلی در نقاط مختلف پس از مرگ محمد شاه و پس از آن رفع فتنه فرقه بابیه عمده ترین اقدامات امیر کبیر پس از جلوس ناصر الدین شاه براریکه قدرت بود.
معین کرمانی
«من میتوانم از روی دلیل ثابت کنم که قتل امیر بالاترین خیانت به مملکت و بزرگترین خسارتی است که وارد آمده و شاه به واسطۀ این ارتکاب تکان بسیار سختی به تخت سلطنت قاجار داده است.» (۳۷)
Hossein Zavarian
جراحی، داروسازی و طب از جمله رشتههایی بود که امیر در پی راه اندازی آن در دارالفنون بود.
Hossein Zavarian
استفاده بی مورد از امور مذهبی برای منافع شخصی یکی از مسائلی بود که در عهد قاجار به شدت رواج یافته بود اما امیر در دوره کوتاه خود آنرا موقوف ساخت لیکن عمر کوتاه دولت او نتوانست این رسوم را بطور کلی برچیند.
Hossein Zavarian
حجم
۲۵۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۲۵۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
قیمت:
۲۶,۰۰۰
تومان