بریدههایی از کتاب مزرعه حیوانات
۴٫۱
(۷۱)
باکسِر به حیاط برگشته بود و با سُمش مهتر جوانی را که با صورت بر گِل افتاده بود لمس میکرد و میکوشید او را بهپشت بخواباند. پسرِ جوان تکان نمیخورد.
باکسِر با اندوه گفت «طفلک مُرده. قصد نداشتم بکشمش. حواسم نبود نعلم آهنیه. کی باورش میشه عمداً این کار رو نکردم؟»
حسین پاریات
هیچ حیوونی نباید هرگز به همنوعهاش ظلم بکنه. ضعیف یا قوی، زیرک یا سادهلوح، همگی برادریم. هیچ حیوونی نباید هرگز حیوون دیگهای رو بکشه. همهی حیوونها با هم برابرند.
arian
مبادا یک وقت عزمتون سست بشه، مبادا بذارید شما رو با استدلالهای نادرست به بیراهه بکشونند. مبادا گوشتون به حرف کسهایی بدهکار باشه که میگن آدمها و حیوونها منافعشون مشترکه و رونقِ وضع یکی باعث رونق وضع اون یکی میشه.
arian
مخلوقات بینوایی که بیرون به تماشا ایستاده بودند خوکها را نگاه میکردند و سپس آدمها را و دوباره خوکها را؛ اما محال بود بتوانند آنها را از هم تمیز بدهند.
Afshin
نمیدانستند شورشی که سرگرد پیشبینی کرده بود چه وقت اتفاق میافتد، دلیلی هم نداشت تصور کنند عمرشان قد میدهد شاهد این رویداد باشند، اما خیلی جدی و واضح وظیفهی خود میدانستند آماده شوند.
Afshin
قطعاً قصد نداشته بگوید خوکهایی خوشنیتتر میبایست سکان قدرت را به دست بگیرند، بلکه وجود خوکها را اساساً زیانمند و زاید میدانسته ــ از هر قماش که باشند.
Afshin
مهمتر از همه، هیچ حیوونی نباید هرگز به همنوعهاش ظلم بکنه. ضعیف یا قوی، زیرک یا سادهلوح، همگی برادریم.
nastaran
مبادا به عادتهای زشتش خو بگیرید. هیچ حیوونی نباید هرگز توی خونه زندگی کنه، یا روی تخت بخوابه، یا لباس بپوشه، یا مشروب بنوشه، یا سراغ دخانیات بره، یا دستش به پول بخوره یا درگیر کاسبی بشه. تمامِ عادتهای آدمها مایهی شرارتند
nastaran
«همهی حیوانها با هم برابرند، اما بعضی حیوانها از بقیه برابرترند
nastaran
از حاصل کار خوکها و سگها هیچ خوراکی تولید نمیشد؛ در عوض، تعدادشان خیلی زیاد بود و همگی خوشاشتها بودند.
soroosh7561
امروز او و دوستانش از همهجای «مزرعهی حیوانات» بازدید کردند و یک وجبش هم از نظرشان پنهان نمانده و به چه نتیجهای رسیدهاند؟ نهفقط بهروزترین روشها اینجا اعمال میشوند، انضباط و نظم حاکم بر آن نیز باید الگویی باشد برای تمامی مزرعهداران در هر کجا.
شهرام
همهی حیوانها
با هم برابرند
اما بعضی حیوانها از بقیه
برابرترند
silver moon
که پدیداریِ جامعهای متکی بر مساواتِ بیشتر با نفی آزادی میسّر نیست.
پویا یوزباشی
سالها پیش که دست به دست هم دادند تا ابنای بشر را سرنگون کنند، قصدشان نبود به چنین وضعیتی برسند. آن شب که «سرگردِ پیر» نخستینبار به شورش تشویقشان کرد، چشمانتظار این صحنههای دهشت و کشتار نبودند. تصویری که خودش از آینده در ذهن داشت جامعهای بود شامل حیوانهای رها از گرسنگی و تازیانه و همگی برابر، که آنجا هر کدام به قدر توان و قابلیتش تلاش میکرد و قویترها ضعیفترها را در پناه خویش میگرفتند، همانطور که او، شب سخنرانی «سرگرد»، با دست درشتش برای جوجهاردکهای راهگمکرده و سرگردان پناهگاه درست کرد. در عوض ــ سر درنمیآورد چرا ــ به دورانی رسیده بودند که هیچکس جرئت نداشت آنچه به نظرش میرسید بیان کند،
کاربر ۱۱۹۱۴۴۶
ردخور نداشت که گوسفندها، با بعبع سهمگینشان، شعارِ «چهارپا خوب، دوپا بد» سر میدادند و طرف را ساکت میکردند. اما، در کل، حیوانها از این مراسم خوششان میآمد و حسابی کیف میکردند. برایشان تسکیندهنده بود که به آنها یادآوری شود که سرور و آقابالاسر خویشاند و جز خودشان کسی از حاصل زحمتشان نصیب نمیبرد. به برکت سرودها، رژهها، فهرست ارقام جیرجیرو، طنینِ تندرآسای تفنگ، قوقولیقوی جوجهخروس و پرچمِ برافراشته در باد موفق میشدند فراموش کنند خیلی وقتها شکمشان خالی است.
حسین پاریات
بیشتر از همه گوسفندها کشتهمُردهی تظاهرات خودجوش بودند،
حسین پاریات
هیچ انسانی خوب نیست، مگه اینکه مُرده باشه.»
حسین پاریات
چو انداختند که در «مزرعهی مَنور» ــ سرشان هم میرفت، حاضر نبودند آنجا را «مزرعهی حیوانات» بخوانند ــ جانورها به جان هم افتادهاند و مدام بینشان دعواست و بهزودی از گرسنگی تلف میشوند. اما وقتی مدتی گذشت و حیوانها، برخلاف پیشبینی آنها، از گرسنگی تلف نشدند، فردریک و پیلکینگتون شگرد تازهای برای بدگویی برگزیدند و راجعبه شرارت هولناکی که در «مزرعهی حیوانات» رواج یافته شایعهپراکنی کردند. مدعی شدند آنجا حیوانها همنوعخواری میکنند و یکدیگر را با نعل اسبِ گداخته شکنجه میدهند و ماچهها را اشتراکی کردهاند. فردریک و پیلکینگتون میگفتند نتیجهی طغیان برضد قوانین طبیعی جز این نمیشود.
حسین پاریات
مبادا گوشتون به حرف کسهایی بدهکار باشه که میگن آدمها و حیوونها منافعشون مشترکه و رونقِ وضع یکی باعث رونق وضع اون یکی میشه. انسان نفعش به هیشکی نمیرسه، جز خودش.
Anonymous
خنگترینِ حیوانات، نظیر گوسفندها و ماکیان و اردکها، قادر نیستند «هفت فرمان» را هم حفظ شوند. اسنوبال، بعد از کلی فکر، اعلام کرد «هفت فرمان» را فیالواقع میتوان در یک عبارت خلاصه کرد و آن این بود، «چهارپا خوب، دوپا بد». گفت جوهرهی «حیوانیت» در این شعار گنجانده شده
Mohammad
حجم
۱۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
حجم
۱۱۱٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۱۰۸ صفحه
قیمت:
۳۷,۵۰۰
۱۸,۷۵۰۵۰%
تومان