بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک | صفحه ۹ | طاقچه
تصویر جلد کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

بریده‌هایی از کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک

نویسنده:جیمز نوربری
امتیاز:
۴.۳از ۱۷۱۸ رأی
۴٫۳
(۱۷۱۸)
پاندای بزرگ گفت: «دوباره گم شدیم.» اژدهای کوچک گفت: «من وقتی گم می‌شم از اول شروع می‌کنم و سعی می‌کنم یادم بیاد که چرا شروع کردم و همین بهم کمک می‌کنه.»
حُمی
پاندای بزرگ پرسید: «کدومش مهم‌تره، سفر یا مقصد؟» اژدهای کوچک گفت: «همسفر.»
حُمی
پاندای بزرگ گفت: «سعی کن برای چیز‌های کوچیک وقت بذاری، اون‌ها معمولاً از همه چی مهم‌ترن.»
Royas
«مسیر سفر تو روی هیچ نقشه‌ای نیست. خودت باید راهت رو پیدا کنی.»
RAMSIN
اژدهای کوچک نیشخندی زد و گفت: «بابابزرگ اژدها همیشه می‌گفت که یه سفر هزار کیلومتری با یه استکان چای شروع می‌شه.»
زهرا
حتی درخت آسیب‌دیده هم می‌تواند زیبا‌ترین شکوفه‌ها را بدهد.
میتــا
اژدهای کوچک خیلی جدی گفت: «این‌که ندونی کجا داری می‌ری، به این معنی نیست که گم شده باشی.» پاندای بزرگ در جواب گفت: «کاملاً درسته. ولی در حال حاضر ما قطعاً گم شده‌ایم.»
شیلا در جستجوی خوشبختی
گاهی ریختن یک استکان چای تنها کاری ا‌ست که می‌توانی برای کسی انجام بدهی. شاید همین کافی باشد.
❦︎𝑭𝒂𝒓𝒏𝒂𝒛❦︎
«اژدهای کوچیک چه مردم ازت تعریف کنن و چه ازت ایراد بگیرن، سعی کن موقرانه بپذیری. یه درخت برای قوی‌شدن باید هر شرایطی رو تجربه کنه.»
Sajedeh
اژدهای کوچک پرسید: «فکرهای بد باعث می‌شن من آدم بدی بشم؟» پاندای بزرگ گفت: «نه. موج‌ها اقیانوس نیستن. فکر‌ها هم ذهن نیستن.»
Elham Mansouri
بعضی‌ها مثل شمع‌اند؛ خود‌شان را می‌سوزانند تا به دیگران نور بتابانند.
ش
گاهی فقط باید بی‌خیال باشی.
zeynab
اژدهای کوچک پرسید: «تو به تناسخ اعتقاد داری؟» پاندای بزرگ خمیازه‌ای کشید و گفت: «من اعتقاد دارم که در هر لحظه از هر روز می‌تونیم رها کنیم و دوباره شروع کنیم.»
Arezuwishi
وقتی برای دیگری فانوسی روشن می‌کنی، خود‌به‌خود راه خودت را هم روشن می‌کنی.
لیلیوم
اژدهای کوچک گفت: «طبیعت شگفت‌انگیز نیست؟!» پاندای بزرگ موافق بود: «هست. ولی ما هم مثل درختان و عنکبوت‌ها بخشی از طبیعتیم و به همون اندازه شگفت‌آور.»
henavam(=
گوش‌دادن مهم‌ترین کاری است که می‌توانی برای کسی بکنی.
Nargess Ansarivand
شجاع باش. ‫هیچ‌وقت نمی‌دانی اولین دیدار به چه منجر می‌شود.
Calm
اژدهای کوچک پرسید: «چی رو داری جشن می‌گیری؟» پاندای بزرگ گفت: «زیر بارون بودن با تو رو.»
Abolfazl.R
اژدهای کوچک پرسید: «اگه بعضی‌ها از من یا کار‌هام خوش‌شون نیاد چی؟» پاندای بزرگ گفت: «تو باید راه خودت رو بری. بهتره اون‌ها رو از دست بدی تا خودت رو.»
کاربر ۸۵۵۱۹۲۴
اژدهای کوچک گفت: «امروز ساکتی.» پاندای بزرگ لبخندی زد و گفت: «فکر نکنم صدام از صدای بارون قشنگ‌تر باشه.» «فکر نکنم بشه...»
mha

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۰٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۱۲,۰۰۰
۷۰%
تومان