نگرانیهای بیوقفه مادران مضطرب و چشمبهراه.
n re
«حاجی، کارت درسته بهخدا. همهجا همینه. آشنا داشته باشی کارت راه میافته و الّا قانون قانونه.»
n re
کاش هیچوقت جنگ نمیشد.
n re
«خدا شانس بده والّا. زنهای دیگه گل ابریشمن زن خودت کلاف دور کرم.»
n re
«آدم تو کار تو میمونه. از چیزی که باید بترسی نمیترسی. اما یه ترسهای دلقکیای داری که آدم خیال میکنه دیوونهای.»
n re
آدمی موجود غریبی است. حتی قدر سگ هم نمیشود ازش خیالجمع شد. آدمی را با نان و جای خواب و تیمار نمیشود خام و خر کرد. آدم است دیگر. از اسمش پیداست. آآآآآدم. یعنی هر دم میشود یکی دیگر.
n re
صبر داشته باش زیرا که انَّ اللّه مع الصّابرین
n re
بیزاری خلق تاوان سنگین دارد. من و تو که خوب میدانیم
n re
مردم هیچجای دنیا اندازهای که جماعت خاورمیانه در طول روز از ترس پشتشون میلرزه، ترس تو زندگیشون ندارن
n re
ماها هنوز همان بچههایی هستیم که بودیم. بچههایی که هیکل زنانه دارند و سر و رویشان بزکمالی شده و با سر افتادهاند توی منجلاب یک خالهبازی جدی.
n re