بریدههایی از کتاب ریشه های الهیاتی مدرنیته
۴٫۰
(۱۱)
فهمی جدید از نامتناهیت وابسته است که سراپا با فهم پیش از او تفاوت دارد و فهمی است که در شکلگیری ریاضیات که شالودهٔ علم مدرن و جهان مدرن است، اهمیتی حیاتی دارد.
محمد طاهر پسران افشاریان
هدف علم دکارتی، چیرگی بر طبیعت، یا به عبارت بهتر، چیرگی بر همین حرکت است و همین علیتی است که در هستهٔ طبیعت مندرج است. به عبارت دیگر، میتوان گفت که هدف این علم، فهم خداوند و چیرگی بر او است. علم دکارت، آشوب جهان را در بازنمایی، بازسازی میکند، و سیالیت تجربه را به حرکت ابژهها در فضایی تبدیل میکند که از حیث ریاضیاتی قابلتجزیه و تحلیل است
محمد طاهر پسران افشاریان
آنچه در نظر دکارت اهمیتی اساسی دارد، بهکارگیری عقلانی اراده در جهت چیرگی بر طبیعت است. دکارت معتقد است که این روش و ریاضیات جهانشمول (mathetis universalis) این امر را امکانپذیر میکنند. بنابراین انسانها خداگونهاند؛ اما خدا نیستند. خدا شدن و چیرگی تاموتمام بر طبیعت و خلع ید خداوند از آن، مستلزم علم دکارتی است. این نهایتاً پاسخی است که دکارت به پرسشی میدهد که در ابتدای تفلسفش مطرح کرده بود: اگر ترس از خداوند، سرآغاز خرد است، پس خرد ابزاری است که با توسل بدان میتواند خداوند را فراچنگ آورد، خلع سلاح و خلع ید کرد و در دژ عقل گرفتار ساخت.
محمد طاهر پسران افشاریان
بدینترتیب آنان ضرورت ابزارهای علمی را تشخیص داده بودند. وانگهی، طبیعت در نظر آنان، نه به زبان عادی، بلکه به زبان ریاضیات قابلفهم بود
محمد طاهر پسران افشاریان
بدینترتیب بیکن پاسخی جدید و انقلابی به مشکل نومینالیسم و خدای نومینالیستی داد. او با دیدگاه نومینالیستی دربارهٔ جهان روبهرو شده و آن را پذیرفت و کوشید راهحلی برای مشکلات بنیادین نومینالیسم ارائه دهد. او نه در پی دگرگونی شاعرانهٔ جهان بود و نه بستن عهدی جدید با خداوند. درعوض، بیکن کوشید از قدرتهای پنهانی پرده بردارد که طبیعت را به حرکت در میآوردند تا از این طریق بر طبیعت چیره شود. در نظر بیکن، و نیز اُکام و پترارک، انسان موجودی صاحب اراده بود که میکوشید در جهان جایگاهی ایمن برای خود دست و پا کند. البته بیکن برخلاف زهدباوری فرانسیسکن و مفهوم اومانیستیِ فردیتِ خداگونه، انسان را موجودی کمابیش ضعیف و ترسو میدانست که تنها زمانی به موفقیت دست مییافت که مستمراً سالها با همنوعانش کار میکرد تا قوانین طبیعت را یاد بگیرد و دانشش را در خدمت نژاد انسان قرار دهد.
محمد طاهر پسران افشاریان
انسان چیزی نیست، جز خادم و مفسر طبیعت؛ آنچه انسان انجام میدهد و میداند، تنها آن چیزی است که درواقع یا درنظر از نظم طبیعت مشاهده کرده است. به جز این، انسان نه چیزی میداند و نه کاری میتواند بکند. زنجیرهٔ علل را با هیچ نیرویی نمیتوان سست کرد یا شکست، و نمیتوان جز با اطاعت از طبیعت بر آن فرمان راند. چنین است که این ابژهٔ دوگانه، دانش و قدرت بشر، واقعاً یکدیگر را ملاقات میکنند؛ و آنچه فعالیت را به شکست میکشاند، ناآگاهی از علل است (۴۹)
محمد طاهر پسران افشاریان
اگر طبیعت را بدیننحو بفهمیم، میتوانیم کاری کنیم که طبیعت آثار سودمندی برای زندگی انسان به بار آورد؛ چون وقتی کیفیات مصادیق جزئی را میفهمیم، میتوانیم آنها را به نحوی درکنار هم قرار دهیم که نتایج مطلوبمان را حاصل کنند. هدف نهایی بیکن این بود که مدلی از طبیعت بسازد. اما نه طبیعت در مقام نظام ایستایی که از مقولات تشکیل شده بود، بلکه در مقام کلیتی پویا که از عملکرد متقابلِ همهٔ مصادیق جزئی حاصل میشد (۴۸). فهم طبیعت بدیننحو، به معنای فهم طبیعت در مقام قدرت بود.
محمد طاهر پسران افشاریان
دانشی که بیکن در پی آن بود، تفاوتی عمیق با دانش مدرسی داشت. او دلمشغول چیستی یا غایت طبیعت نبود؛ یعنی نمیخواست چیزی از علت صوری یا غایی امور بداند، بلکه درگیر مشخصات و حرکت ماده، و به بیان دقیقتر، علت مادی یا مؤثر بود. به عبارت دیگر، او میخواست چگونگی، و نه چیستی طبیعت، را بفهمد و به همین دلیل هدفش نه نظریه یا نظرورزی، بلکه بهبود عملی وضع انسان بود
محمد طاهر پسران افشاریان
فرانسیس بیکن (۱۶۲۶-۱۵۶۱) را اغلب پدر علم مدرن میدانند. بیکن، مثل اسلاف نومینالیست خود، رئالیسم را در اشکال هم مدرسی و هم کلاسیک مردود دانست. او با نومینالیستها موافق بود که «به جز موجودان منفردی که به نحوی کاملاً انفرادی عمل میکنند، هیچ چیزی واقعاً در طبیعت وجود ندارد.» (۴۰) درنتیجه، جهانی هزارتو است که عقلِ بیپشتوانهٔ انسان راهی به آن ندارد (۴۱). به نظر بیکن، متفکرانِ قبل از او نتوانسته بودند در این هزارتو پیش بروند؛ چون از قوایشان در جهت تحقق این هدف استفاده نمیکردند و تنها به مشاهدهٔ محض یا تعمیمهای شتابزده بسنده میکردند
محمد طاهر پسران افشاریان
زمانی که بر همهکس و همهچیز غالب بود. بنابراین چیرگی بر طبیعت به چیزی بیش از ارادهٔ فردی نیاز داشت. متفکران متقدم مدرن استدلال کردند که حل این مشکل منوط به فهم این نکته است که علم دستاوردی فردی نیست، بلکه پروژهای اجتماعی یا سیاسی و مستلزم مشارکت عدهٔ بسیاری از افراد است. بر این اساس، تصور ارادهای بشری امکانپذیر شد که عمری نامحدود داشت و نهایتاً میتوانست اسباب سروری انسان بر جهان طبیعی را فراهم کند.
محمد طاهر پسران افشاریان
حجم
۲۶٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۷۳ صفحه
حجم
۲۶٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۵۷۳ صفحه
قیمت:
۴۴,۰۰۰
۲۲,۰۰۰۵۰%
تومان