بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پادزهر | صفحه ۹ | طاقچه
کتاب پادزهر اثر الیور برکمن

بریده‌هایی از کتاب پادزهر

۳٫۸
(۱۰۰)
آدینا توضیح داد که دلیل شرکتش در دورهٔ مراقبه این بود که احساس می‌کرد در زندگی گم شده. می‌گفت: «مثل اینه که انگار به هیچ‌جا تعلق ندارم... چیزی نیست که بتونم بهش چنگ بزنم، زندگیم ساختاری نداره.» صداقت او کمی ناراحتم کرد؛ هرچه باشد تازه با هم آشنا شده بودیم و گفتن این چیزها به من زیاده‌روی بود. اما بعد حرفی زد که به نظرم منطقی آمد. امیدوار بود مراقبه راهی را به او نشان دهد که دیگر نخواهد این احساس گمشدگی را از بین ببرد و در عوض بتواند با دید متفاوتی به آن نگاه کند، حتی آن را با اشتیاق بپذیرد.
mohammad
. بخشی از مشکل تفکر مثبت و بسیاری از رویکردهای مشابه در رسیدن به شادی، دقیقاً همین خواست انسان برای تقلیل پرسش‌های بزرگ به راهکارهای همه‌فن‌حریف یا برنامه‌های ده‌مرحله‌ای است.
Anahid
در میان ناشران چیزی با عنوان «قانون هجده ماه» وجود دارد؛ (۹) بر اساس این قانون کسی ممکن است کتاب خودیاری بخرد که در طول هجده ماه گذشته یک کتاب خودیاری خریده باشد؛ کتابی که ظاهراً هنوز مشکلاتش را حل نکرده و او را به موفقیت نرسانده است
hamtaf
اپیکور نظر مرتبط دیگری را در مورد ترسناک نبودن مرگ ارائه می‌کند که به «برهان تقارن» شهرت یافته است. او می‌پرسد چرا از نیستی جاودان مرگ می‌ترسید، وقتی به نیستی جاودانی که پیش از تولدتان وجود داشته با وحشت نگاه نمی‌کنید؛ چیزی که تا آنجا که می‌دانید به اندازهٔ مرگ‌تان ناموجود و جاودان بوده است.
pissenlit
فروید مثل همیشه با عباراتی کلی اما در این مورد متقاعدکننده، چنین می‌نویسد: «هیچ انسانی در کُنه وجودش به مرگ خود باور ندارد.»(۱) این بی‌تفاوتی ظاهری در مواجهه با مرگ هنگامی عجیب‌تر به نظر می‌رسد که پی ببریم همیشه داریم راجع به مرگ صحبت می‌کنیم، ولی در عین حال گویا اصلاً راجع به آن حرف نمی‌زنیم.
pissenlit
«نه خوبی هست و نه بدی؛ فکر آن را پدید می‌آورد.»
Mary gholami
وقتی چیزها فرومی‌پاشند، فارغ از اینکه تجربهٔ ما چقدر دردناک باشد، در حقیقت اتفاق خوبی افتاده؛ فروپاشی امنیت ظاهری شما باعث می‌شود با واقعیت زندگی روبه‌رو شوید.
fatemeh shahidi
شاید فکر کنیم امنیت را بیش از هر چیز دیگری می‌خواهیم، اما وقتی پای پیامدهای آن به میان می‌آید، می‌بینیم در واقعیت چنین نیست.
fatemeh shahidi
یکی از بن‌مایه‌های تکرارشوندهٔ پژوهش‌های شادی این است که بسیاری از راهکارهایی که برای داشتن حس «امنیت» اتخاذ می‌کنیم، در نهایت ما را شاد نمی‌کنند. ما به دنبال امنیت مالی هستیم، ولی پول بیشتر، فراتر از یک حد مشخص، به معنای شادی بیشتر نیست.
fatemeh shahidi
در عنوان اولین فصل کتاب این پنداشت‌ها را به پرسش می‌گیرد: «تو ذهنت نیستی». به این حرف فکر کنید، اگر جرئتش را دارید.
fatemeh shahidi
مراقبه راهی است برای پایان‌دادن به این فرار. بی‌حرکت می‌نشینی و به افکار و احساسات و تمایلات و تفکرهایت که می‌آیند و می‌روند نگاه می‌کنی و در مقابل میل شدید به فرارکردن، درست‌کردن یا چسبیدن به این موارد مقاومت می‌کنی. به عبارت دیگر به تمرین عدم دلبستگی می‌پردازی. در لحظه هرچه که به ذهن بیاید، خوب یا بد، تماشا می‌کنی. مراقبه راهی برای فرار به شادی بی‌حد یا حتی آرامش -آن‌گونه که از معنی متداول آن برداشت می‌کنیم- نیست و مسلماً هیچ ارتباطی هم با مثبت‌اندیشی ندارد.
fatemeh shahidi
یک تفسیر واضح این افسانه این است که فارغ از اینکه چقدر تلاش کنیم، هرگز نمی‌توانیم سرنوشت خود را تغییر دهیم. اما دکتر ماجد تفسیر دیگری را ترجیح می‌دهد. او گفت: «نکتهٔ اساسی اینه که اگه از چیزی فرار کنی، دوباره سراغت میاد و حسابت رو کف دستت می‌ذاره. دقیقاً همون چیزی که ازش فرار می‌کنی دنبالت میاد. خود عمل فرارکردنه که این مشکل رو به وجود میاره.
fatemeh shahidi
رواقیون می‌گویند تنها چیزی که واقعاً تحتِ‌کنترل ماست، قضاوت‌ها و باورهای ما راجع به شرایط است. این خبر بدی نیست. همان‌طور که پیش‌تر دیدیم،‌ از نقطه‌نظر رواقیون، قضاوت‌های ماست که ناراحتی‌های ما را ایجاد می‌کند و بنابراین برای اینکه آرامش را جانشین رنج کنیم، فقط کافی است این قضاوت‌ها را کنترل کنیم.
fatemeh shahidi
داشتن احساس امنیت و تجربهٔ تمام و کمال زندگی نهایتاً در تضاد با هم قرار دارند. و اینکه انسان همان‌قدر می‌تواند در امنیت کامل به سر برد که یک موج می‌تواند از دریا فرار کند.
M sh
اینکه احساسات عدم‌قطعیت تا چه حد ما را ناراحت و نگران می‌کند. هنگامی که با اضطراب حاصل از عدم‌اطمینان به آینده روبه‌رو می‌شویم، با تلاش هرچه بیشتری بر تصویر مطلوب خود از آینده سرمایه‌گذاری می‌کنیم؛ نه به این خاطر که این کار باعث می‌شود به هدف خود دست یابیم، بلکه چون با این کار احساس عدم‌قطعیت ما از آینده از بین می‌رود.
کاربر ۳۱۲۲۹۶۸
رواقیون می‌گویند تنها چیزی که واقعاً تحتِ‌کنترل ماست، قضاوت‌ها و باورهای ما راجع به شرایط است. این خبر بدی نیست. همان‌طور که پیش‌تر دیدیم،‌ از نقطه‌نظر رواقیون، قضاوت‌های ماست که ناراحتی‌های ما را ایجاد می‌کند و بنابراین برای اینکه آرامش را جانشین رنج کنیم، فقط کافی است این قضاوت‌ها را کنترل کنیم.
کاربر ۳۱۲۲۹۶۸
طبق گفتهٔ اِی. اِی. لانگ محقق برجستهٔ فلسفهٔ رواقی، این دیدگاه ذهنی نسبت به احساسات، اساس رفتاردرمانیِ شناختی معاصر نیز هست. او به من گفت: «همهٔ این افکار در نوشته‌های رواقیون اومده، مخصوصاً اینکه تغییر قضاوت‌هامون در کنترل ماست، اینکه احساسات‌مون بر اساس قضاوت‌هامون شکل می‌گیره و اینکه همیشه می‌تونیم با تأمل از خود بپرسیم: آیا دیگران هستن که باعث رنجش من می‌شن یا قضاوت‌هایی که در مورد دیگران می‌کنم؟»
کاربر ۳۱۲۲۹۶۸
در یکی از داستان‌های کوتاه ایدث وارتون، شخصیت داستان می‌گوید: «برای بدبختی هزار راه وجود داره، اما آسودگی فقط از یه راه ممکنه، اینکه دائم به دنبال شادی نگردی.»(۲۳
کاربر ۳۱۲۲۹۶۸
هنگامی که بسیاری از تجربیات زندگی به فرد می‌گوید شبح سختی هر لحظه در کمینش نشسته، ارزش قانع‌کردن خود که در نهایت همه‌چیز به‌خوبی پیش می‌رود، چیست؟
کاربر ۲۱۱۴۸۴۱
از خود بپرس آیا شاد هستی؟ و با این پرسش شادی تو پایان می‌یابد.
کاربر ۲۱۱۴۸۴۱

حجم

۲۶۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۲۶۵٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان