بریدههایی از کتاب پادزهر
۳٫۸
(۱۰۰)
اپیکتیتوس مینویسد: «هرگاه به چیزی عادت کردی، گمان نکن آن برای همیشه با توست و هرگز از زندگیات نمیرود، بلکه آن را چیزی ارزشمند و شکننده در نظر بگیر... اگر کودک، برادر یا دوستت را میبوسی، به یاد داشته باش که انسانی فانی را دوست میداری، چیزی که از آنِ تو نیست؛ این شخص برای مدتی با توست، دائمی و همیشگی نیست، بلکه مثل یک انجیر یا چند انگور است، در فصل خاصی با توست و از آن پس رفته.»
elham
فلاسفهٔ رواقی با بهکارگیری منطق سختگیرانهٔ خود، شیوهای سادهتر، پایدارتر و آرامشبخشتر را برای کنارآمدن با حوادث تلخ و ناگوار پیشنهاد میکنند: به جای فرار از فکرِ بدترین احتمالات ممکن، بر آنها تأمل کنیم و مستقیم به صورتشان خیره شویم.
elham
تلاش برای داشتن درکی منحصراً مثبت، رویکردی است که نیاز به تجدید انرژی دائم و پرزحمت دارد. اگر زحماتتان ضعیف شود یا در مواجهه با شوک حاصل از حادثهای غیرمنتظره ناکافی باشد، دوباره به افسردگی و اندوه بازخواهید گشت؛ اندوهی که شاید اینبار عمیقتر باشد.
elham
همیشه میتونیم با تأمل از خود بپرسیم: آیا دیگران هستن که باعث رنجش من میشن یا قضاوتهایی که در مورد دیگران میکنم؟»
elham
در حقیقت، هرآنچه خارج از ذهن واقع شده، نه مثبت است و نه منفی. آنچه که واقعاً سبب رنج میشود، عقایدی است که راجع به امور در ذهن دارید.
elham
اغلب اوقات تلاش برای دستیابی به شادی دقیقاً همان چیزی است که سبب افسردگی ما میشود؛ و تلاش مستمر ما برای حذف چیزهای منفی -نبود امنیت، ناپایداری، شکست یا اندوه- است که باعث میشود احساس ناامنی، اضطراب، بیثباتی و اندوه به ما دست دهد.
elham
اصلاً چه کسی گفته که شادی هدفی ارزشمند است؟
M
در میان ناشران چیزی با عنوان «قانون هجده ماه» وجود دارد؛ (۹) بر اساس این قانون کسی ممکن است کتاب خودیاری بخرد که در طول هجده ماه گذشته یک کتاب خودیاری خریده باشد؛ کتابی که ظاهراً هنوز مشکلاتش را حل نکرده و او را به موفقیت نرسانده است.
M
نوعی «مسیر منفی» به شادی؛ مسیری که شامل گرفتن موضعی کاملاً متفاوت در قبال چیزهایی است که اکثر ما در زندگی با تمام تلاش سعی در فرار از آنها داریم. در این چهارچوب یاد میگیریم از عدمقطعیت لذت ببریم، از حس ناامنی استقبال کنیم، تلاش برای مثبتاندیشیدن را متوقف کنیم، با شکست آشنا شویم و حتی یاد بگیریم برای مرگ ارزش قائل شویم. خلاصه به نظر میرسد همهٔ این افراد اتفاقنظر دارند برای اینکه واقعاً شاد باشیم، باید احساسات منفی را با میل و رغبت بپذیریم یا حداقل یاد بگیریم از آنها فرار نکنیم.
f.r
برای رواقیون این بینش که انسان معمولاً میتواند انتخاب کند که از رویدادها پریشانخاطر نشود، حتی اگر نتواند خود رویدادها را انتخاب کند، بنیان آرامش است. برای بوداییان تمایل به رصد «آبوهوای درونی» افکار و احساسات، کلید درک این حقیقت است که ضرورتی ندارد این موارد اعمال انسان را دیکته کنند. هریک از این رویکردها روشی متفاوت برای مقاومت در برابر «جستوجوی خشمگینانهٔ وضعیتهای بهتر یا افکار و احساسات بهتر است. اما برای استفاده از توانایی منفی نیازی نیست از سنتهای مذهبی یا فلسفی باستانی پیروی کنید. هنگامی که در غیاب اهدافِ دقیقاً مشخص، پروژهای -از جمله خود پروژهٔ زندگی- را پی میگیرید، از این مهارت استفاده کردهاید؛ وقتی شهامت بررسی و واکاوی شکستهایتان را دارید، وقتی تلاش برای حذف احساس ناامنی را متوقف میکنید یا هنگامی که تکنیکهای «انگیزشی» را کنار میگذارید و در عوض بر انجام و بهپایانرساندن کارها تمرکز میکنید.
بهاره مظاهری
فروید مثل همیشه با عباراتی کلی اما در این مورد متقاعدکننده، چنین مینویسد: «هیچ انسانی در کُنه وجودش به مرگ خود باور ندارد.»(۱)
این بیتفاوتی ظاهری در مواجهه با مرگ هنگامی عجیبتر به نظر میرسد که پی ببریم همیشه داریم راجع به مرگ صحبت میکنیم، ولی در عین حال گویا اصلاً راجع به آن حرف نمیزنیم.
کاربر ۱۸۶۲۱۳۶
به نظر میرسد مرگ و میرایی استثنای گیجکنندهای بر این قاعده است. مرگ همهجا حاضر، اجتنابناپذیر و بهشکل منحصربهفردی ترسآور است. با این حال اگر مستقیماً به قلمرو زندگی ما تجاوز نکند -از طریق مرگ تازهٔ خویشاوندانمان یا بیماری مرگآور یا تصادفی که نزدیک بوده ما را به کام مرگ بکشاند- بسیاری از ما موفق میشویم یاد مرگ خود را برای ماهها و حتی سالها از خاطر بزداییم. هرچه بیشتر بر این موضوع تأمل کنید، عجیبتر به نظر میرسد. دشواریهایی به مراتب جزئیتر هر روز و هر روز در خانه یا محل کار خاطر ما را آشفته میکند. و با این حال بزرگترین مخمصهٔ زندگی در اکثر عمر هرگز وارد ذهن خودآگاه ما نمیشود.
کاربر ۱۸۶۲۱۳۶
حجم
۲۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
حجم
۲۶۵٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۲۰ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان