بریدههایی از کتاب خرد شکست
۴٫۰
(۳۱)
«قرار نیست همیشه بیدردسر باشد، مخصوصاً اگر میخواهید شخص بزرگی شوید، باید برای شکستهای گاهوبیگاه آماده باشید.»
باهار
«دههٔ دوم زندگیِ من سخت بود. خمیری بودم ناتمام، بیشکل و سرشار از ابهامات و توقعات دربارهٔ اینکه رفتارم باید چطور باشد»
میرا سایال بازیگر، کمدین، نمایشنامهنویس و نویسنده
باهار
«در دههٔ دوم زندگی باید هویت خودمون رو پیدا کنیم و خودمون رو بشناسیم. مثلا من اصلاً نمیدونستم کی هستم. فکر میکردم میدونم. فکر میکردم همهچی رو دربارهٔ خودم میدونم، اما هیچی نمیدونستم.»
جِیمی لِینگ، کارآفرین و ستارهٔ تلویزیون واقعنما
باهار
«نگرانی دربارهٔ اینکه آیا همهچیز دارد خراب میشود یا نه بیفایده است. آنچه باید به آن فکر کنید این است که: "خب، تنها کاری که میتونم بکنم بهترین کاریه که میتونم بکنم، باید آن را به نحوی که فکر میکنم انجام بدم و ببینیم در نهایت چی میشه"...
شکست بخشی از فرایند رسیدن به جایی است که باید باشید.»
باهار
«بقای شرم به این بستگی داره که باور کنیم تنهاییم. شرم اگه دربارهاش صحبت بشه، دووم نمیاره. همدلی اون رو نابود میکنه.»
نیکو
چطور است به جای برنامهریزی برای نسخهٔ آیندهٔ خودتان که وجود ندارد، به خودِ فعلیتان توجه کنید؛ خودی که وجود دارد؟
نیکو
داستایفسکی جایی نوشته است: «هرچه شب تاریکتر، ستارگان روشنتر.»
معین کرمانی
پایان رابطه صرفاً دلیلی برای شکستش نیست. گاهی یک رابطه یک موفقیت به حساب میآید، چون دقیقاً پایان یافته است
مریم
میدانستم از رابطه چه میخواهم و میدانستم که چطور آن را با صدای بلند بیان کنم؛ دیگر انتظار نداشتم طرف مقابل بهطور سحرآمیزی افکارم را بخواند.
مریم
اگر، مثل جانی، هیچ نور امیدی حس نمیکنید، التماس میکنم که فقط طاقت بیاورید. فقط کمی بیشتر طاقت بیاورید.
هیچوقت نمیدانیم که قرار است چه اتفاقی بیفتد.
شکست واقعی شاید پی نبردن باشد.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
«به گذشته نگاه میکنم و میگم "چه احمقی بودم." اما محشره چون درس گرفتم و هرگز تکرارش نمیکنم.»
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
«طرف مقابل این حق را دارد که شما را ترک کند. این به این معنی نیست که شما به اندازهٔ کافی خوب نیستید. بلکه فقط مناسب هم نبودهاید.»
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
افرادی که خود را با آنها مقایسه میکنیم و تصور میکنیم به همهچیز رسیدهاند، در حقیقت خیلی با ما فرق ندارند. آنها نیز در دههٔ دوم زندگی احساس سردرگمی کردهاند.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
اگر ساختارِ تصورِ بیرونی از خود (یعنی آن تجسماتی که بازتابشان بهوسیلهٔ مطالبات و انتظاراتِ دنیای بیرون به ما برمیگردند) را بشکنیم، یک خودِ درونی برایمان باقی میماند که برای بودن به هیچچیز بیشتری نیاز ندارد؛ بودنش کافی است.
و بهترین قسمتش اینجاست: همین عملِ سادهٔ بودن، خود بهطور اساسی، ما را با دیگران پیوند میدهد، چون دیگر خودمان را زیر تلاشی مداوم برای «بهتر» بودن از خودِ واقعیمان پنهان و تظاهر نمیکنیم.
کاربر ۴۹۳۲۲۹۷
ایده و داستان ابتدایی من شکست خورده بود، چون سعی داشتم چیزی را بنویسم که فکر میکردم آنها میخواهند و نه آنچه خودم میخواستم.
میومیو
دو باتن گفت: «به نظرم آدم باید بتونه بگه: "با یه نفر یه تابستون عالی و فوقالعاده داشتم. کارهایی که انجام دادیم فوقالعاده بود، درسته عمر رابطهمون ده سال طول نکشید، اما تابستون محشری بود." ما نسبت به بعضی از حالات ذهنی تقریباً حس مالکیت داریم. دوست داریم تا ابد مال ما باشن. باید یاد بگیریم ازشون بگذریم و سعی نکنیم محکم بهشون بچسبیم.»
میومیو
این معادله بهسادگی میگوید که شادی بزرگتر یا برابر است با استنباط شما از رویدادهای زندگی منهای انتظار شما از اینکه زندگی چطور باید باشد.
mandana
«فرق امید با یأس همان روایت حقایق به روشی دیگر است.»
مصطفی ارشد
«نیاز نیست بهترین باشی، فقط نهایت تلاشت را بکن.»
مصطفی ارشد
شکست وقتی رخ میدهد که چیزی طبق برنامه پیش نمیرود.
مصطفی ارشد
حجم
۱۶۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۱۶۶٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
قیمت:
۳۹,۰۰۰
۱۱,۷۰۰۷۰%
تومان