بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هیچ چیز آن جا نیست | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب هیچ چیز آن جا نیست اثر انی دیلارد

بریده‌هایی از کتاب هیچ چیز آن جا نیست

نویسنده:انی دیلارد
انتشارات:نشر اطراف
امتیاز:
۲.۴از ۱۲ رأی
۲٫۴
(۱۲)
خداوند از ما نخواسته که شرافت شخصی‌مان را کنار بگذاریم. نخواسته که سرنوشت خودمان را با آدم‌های تصادفی شریک شویم، خودمان را ببازیم و از هر کسی که از ما نیست روی بگردانیم. خدا هیچ نیازی ندارد، هیچ چیزی نمی‌خواهد و محتاج هیچ چیز نیست، مثل ستاره‌ها. این زندگی با خداست که مستلزم این چیزهاست.
mhr
چینی‌ها می‌گویند جهانی که در آن زندگی می‌کنیم از ده هزار چیز درست شده. از غریو تک به تک این ده هزار چیز تقریباً هیچ چیز به گوش ما نمی‌رسد.
Elham khodadadi
همین‌طور حس می‌کرد وقتی کسی بدون مساعدت و دست‌تنها به قطب برسد، سفر «تصویری خوشایند» خواهد داشت و «فتح اصیل‌تر و شکوهمندتری حاصل خواهد شد». این احساسات متعالی، این خلوص، این شرافت و خودمهاری است که نامه‌های خداحافظی اسکات را که زیر بدنش پیدا شد به نوشته‌هایی تا این‌اندازه برانگیزاننده تبدیل کرده است.
Elham khodadadi
ارنست شکلتون وقتی برای اولین بار در تاریخ بشر از بالای کوه‌هایی که یخ‌طاق راس را فراگرفته‌اند قارهٔ جنوبگان را دید، در سفرنامه‌اش احساسش را این‌طور توصیف کرد «کوه‌های جدیدی را دیدیم که بالای آن ناشناختهٔ عظیمی که روبه‌رویمان است، به آسمان رفته‌اند، حس کنجکاوی فراوانی داشتیم که خالی از هیبت نبود.» آدم بعد از خواندن تعداد زیادی از این روایت‌های دست‌اول به صرافت می‌افتد که نکند این کاشفان قطبی را یک‌جورهایی از روی سبْک خالی، جدی و پرجبروت نثرهایشان انتخاب می‌کرده‌اند،
Elham khodadadi
نمایش‌هایی که توی دبیرستان روی صحنه می‌رود، از این مراسمی که ما یک سال آزگار است تمرین و تکرارش می‌کنیم ظرافت بیشتری دارد. دو هزار سال است که از معنی این کارهای عجیب سر در نیاورده‌ایم. با روی گشاده گرامی‌شان داشته‌ایم. هفته به هفته شاهد معجزهٔ واحدی بوده‌ایم: خداوند چنان قدرتمند است که می‌تواند جلوی خنده‌هایش را هم بگیرد. هفته به هفته شاهد معجزهٔ واحدی بوده‌ایم: خداوند به دلایلی فهم‌ناپذیر نمایشِ ما خرس‌های رقاص را با انفجارْ خرد و خاکشیر نمی‌کند. هفته به هفته مسیح پاهای چرک آن علیل را می‌شوید، انگشتان پایش را نوازش می‌دهد و تکرار می‌کند «عیبی ندارد که جزو آدم‌های معمولی باشیم، چه باور کنیم چه نه.»
Elham khodadadi
جلوی یک درخت ایستاد و فقط بعد از لمس‌کردنش بود که آن را “درخت” نامید و بعد گفت “درختی که نور در آن هست”.» به دنبال این درخت بودم که سال‌های سال تابستان در باغ‌های هلو جست‌وجو می‌کردم و پاییز و زمستان و بهار جنگل‌ها را زیرپا می‌گذاشتم. بعد، یک‌روز که داشتم کنار نهر تینکر قدم می‌زدم و مطلقاً به هیچ چیز فکر نمی‌کردم، دیدمش: درختی که نور در آن بود. همان سرو پشت خانه‌ام بود که فاخته‌ها در آن لانه کرده‌اند، همان درخت که فقط لبریز شده بود و پرتلألؤ و هر سلولش شعله می‌کشید و درق‌درق می‌کرد.
Elham khodadadi
«هنوز، حجم شگفت‌آوری از نور بر همه چیز می‌ریزد.» اگر تاریکی کورمان می‌کند، نور نیز کورمان می‌کند. وقتی نوری بیش از حد بر همه چیز بتابد، نتیجه‌اش وحشتی منحصربه‌فرد است.
Elham khodadadi
یک استاد عکاسی در دانشگاه فلوریدا، خیلی اتفاقی پرنده‌ای را دید که در حال پرواز مُرد؛ یک‌دفعه به خودش پیچید، مُرد، افتاد و پخش زمین شد. به باد چشم می‌دوزم زیرا از استوارت ادوارد وایت خوانده‌ام «همیشه فکر می‌کردم که اگر به اندازهٔ کافی دقت کنیم می‌توانیم باد را ببینیم؛ محو، سخت‌فهم، ته‌مانده‌ای زیبا و گریزنده در هوا.» وایت بیننده‌ای فوق‌العاده بود و فصل کاملی از کتاب کوه‌ها را به موضوع دیدنِ گوزن اختصاص داده است «به محض آن‌که آنچه را وضوح طبیعی دارد فراموش می‌کنید و چیزی می‌سازید که وضوح ساختگی دارد، شما هم قادر خواهید بود گوزن را ببینید.»
Elham khodadadi
آن‌که چشم من ببیندشان؟ پرتقال اوسیج، در آرامش مطلق، دقیقاً همان‌طور بود که از خانه می‌دیدمش، آن‌هم وقتی که سیصد توکای بال‌قرمز از تاجش بیرون پریده بودند. پایین‌دست را نگاه کردم که ببینم کجا رفتند، ولی اثری ازشان نبود؛ حتی یک دانه‌شان را نتوانستم پیدا کنم. پایین‌دست را ورانداز می‌کردم تا مجبورشان کنم خودی نشان دهند ولی آن‌ها از نهر گذشته و پراکنده شده بودند. نمایشی برای یک بیننده. در این‌طور جلوه‌هایی بغض گلویم را می‌فشارد؛ این‌ها هدیه‌هایی هستند رایگان، سکه‌هایی درخشان زیر ریشهٔ درخت‌ها.
Elham khodadadi
سکوت همهٔ چیزی است که آن‌جاست. از الف تا ی همین است. خداوندی است غرق در تأمل در چهرهٔ آب، نتِ ترکیبی ده هزار چیز، نالهٔ بال‌ها. در جهت درست قدم می‌گذارید تا به درگاه این سکوت دعا کنید، یا اصلاً «دنیا» را در آن لحاظ کنید. تمایزات محو می‌شود. از خیمه‌هایتان بیرون بیایید. پیوسته دعا کنید.
Judy

حجم

۱۲۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

حجم

۱۲۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۵۲ صفحه

قیمت:
۲۳,۸۰۰
۱۹,۰۴۰
۲۰%
تومان