بریدههایی از کتاب کارمیلا
۳٫۵
(۱۳۲)
«من عاشق هیچکس نبودهام و هرگز نخواهم بود، مگر اینکه عاشق تو شوم.»
miracle
اما عشق همیشه امری خودخواهانه است؛ هرچهشدیدتر، خودخواهانهتر.
miracle
ما در دستان خداوندیم: بدون اذن او هیچ اتفاقی نمیافتد و برای کسانی که به او عشق میورزند همهچیز به خوبی و خوشی تمام خواهد شد. او آفریدگار وفادار ماست؛ او همهمان را آفریده و از ما مراقبت خواهد کرد.
fatima
پرسید: «چرا باور نکنم؟»
با کجخلقی جواب داد: «چون شما فقط به چیزی اعتقاد دارید که با پیشداوریها و اوهامتان همخوانی داشته باشد.
محمد مهدی ابوالکلام
حس میکنم بلایی عظیم روی سرمان معلّق است.
vaa_yu
اگر زمانی دیگر یا مسئلهای دیگر بود، چهبسا آن نامه باعث میشد مسخرهاش کنم، اما وقتی تمام روشهای مرسوم با شکست مواجه میشوند و جان عزیزی در خطر است، مردم برای یافتن آخرین فرصت به چه شارلاتانبازیها که پناه نمیبرند!
miracle
گیسوانی حیرتانگیز داشت و وقتی دور شانههایش میافتاد هرگز مویی اینچنین انبوه و باشکوه و دراز ندیده بودم؛ اغلب دستهایم را زیرشان گذاشتهام و حیرتزده به سنگینیشان خندیدهام. موهایی زیبا، ظریف و نرم بودند، بهرنگ قهوهای بسیار تیره و پررنگ و آغشته به طلایی. عاشق این بودم که بگذارم فروبریزند، با وزن خود پایین بیفتند؛ زمانی که در اتاق خود به صندلیاش لم میداد و با صدای ملیح و آرامش سخن میگفت و من زلفهایش را تا میزدم و میبافتم و میپراکندم و با آنها بازی میکردم. خداوندا! ای کاش همهچیز را میدانستم!
Juror #8
اما عشق همیشه امری خودخواهانه است؛
ghaem ghh
خب، حقیقت این است که من حسی وصفناپذیر به آن غریبهی خوشسیما داشتم. همان طور که او میگفت، حس میکردم «بهسمتش جلب میشوم»، اما نوعی انزجار هم بود، البته در این احساس مبهم حس جاذبه چیرگی بسیار داشت. آن دختر مرا مسحور و شیفتهی خود کرد؛ او بسیار زیبا و بهطرزی وصفناپذیر جذاب بود.
Juror #8
همان طور که من بهسوی شما جلب میشوم، نمیدانم آیا شما هم حس میکنید که بهطرزی غریب بهسوی من جلب میشوید یا نه؛ من هرگز دوستی نداشتهام... آیا اکنون دوستی پیدا خواهم کرد؟»
Juror #8
حجم
۱۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۱۱۳٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۲۲,۵۰۰
۱۱,۲۵۰۵۰%
تومان