بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب دیالمه | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب دیالمه

بریده‌هایی از کتاب دیالمه

انتشارات:نشر معارف
امتیاز:
۴.۶از ۲۴ رأی
۴٫۶
(۲۴)
اما وحید، دانشجوی رشته دارو سازی دانشگاه فردوسی، فعال و مبارز انقلابی، سخنران جلسات دانشگاه و حریف قَدَر دانشجویان کمونیست و مارکسیست؛ نماز شبش قضا نمی‌شد.
شباهنگ
آن‌ها وحید را به هشام تشبیه می‌کردند که با تمام جوانی‌اش، مفسر و مبلغ افکار شیعه بود و بهترین شاگرد امام صادق (ع). استدلال می‌کردند به حمایت‌های امام صادق (ع) از هشام ابن حکم جوان. علما، وحید را زبان گویایی در جهت اسلام ناب می‌دانستند.
کتابینا
شریعتی را دوست داشت و او را برای انقلاب و اسلام مفید می‌دانست. اما استفاده از آثار شریعتی را به استفاده از بخاری خرابی تشبیه می‌کرد که دود می‌کند. هر چند که فضای اتاق را گرم نموده، اما به مرور افرادی را که در آن فضا تنفس می کنند، آلوده می‌کند. او معتقد بود آثار شریعتی نیز هرچند که به برخی از مبارزین گرما و شور انقلابی می‌بخشد، اما در صورت اکتفا به آثار او، به تدریج منحرف می‌شوند.
کتابینا
وقتی قرار بود بچه‌ها عکسی از میرزا کوچک خان پیدا کنند و به عنوان یک مبارز مسلمان توی دانشگاه نصب کنند، وحید تأکید کرد عکس میرزا را در لباس روحانیت پیدا کنند.
کتابینا
نمازخانه دانشکده الهیات را کمونیست‌ها تصرف کرده و بچه‌ها را از آن بیرون کرده بودند. یک گروه ۵۰ ــ ۴۰ نفری از دانشکده علوم و ادبیات راهی شدند و در یک درگیری تن به تن نمازخانه را پس گرفتند و تحویل بچه مسلمان‌ها دادند. گروه‌های چپ عادت داشتند دختر و پسرشان جمع شوند و انقلاب را زیر سئوال ببرند. دانشجویان مجمع احیاء هم مقابلشان می‌ایستادند و بحث می‌کردند.
کاربر ۵۷۳۷۹۱۲
پدرش یک ارتشی بود و امثال او در ارتش شاهنشاهی کم بودند. مردی که در دوران سربازی‌اش در زمان دین ستیزی رضاخانی، اذان پادگان را می‌گفت
خامنه ای رهبرم💗
جلسات پرسش و پاسخ و مناظرات دانشجویی در التهابات آن روزهای دانشگاه را وحید اداره می‌کرد. هر جا بود بعد از چند جمله میدان‌دار بحث می‌شد و کانون توجه حاضران. انسجام و استحکام اندیشه و استدلال منطقی‌اش در جمع‌های دانشجویی باعث شده بود تا او در جلسه حاضر است، سکان به دست کس دیگری نیفتد.
Tasnim
وحید کارهایش را آن چنان منظم و دقیق و با احتیاط انجام می‌داد که به راحتی می‌توان اصول‌اش را استخراج کرد. شعار وحید این بود که مبارزه باید اسلامی و خدایی و با خلوص نیّت باشد.
f.r
بهار جوانی وحید گرچه کوتاه بود اما بذرهایی که کاشت بعدها به گل نشستند و جزیی ازگلستان انقلاب شد. وحید آن روزها این‌گونه غریب نبود. او یکی ازتأثیر گذارترین و شناخته شده‌ترین جوانانِ پیش برندهٔ نهضت امام درمشهدمقدس به حساب می آمد.
f.r
شهادت شهید بهشتی و شهید دیالمه شباهت و تفاوتی با هم دارد. شباهتش این است که هر دو مظلوم بودند و در عین مظلومیت و تحمل تهمت‌ها و تخریب‌ها به شهادت رسیدند. اما تفاوتش این است که شهید بهشتی بعد از شهادتش شناخته شد اما شهید دیالمه بعد از شهادتش هم به غربت رفت.
صآد
گروه‌های چپ می‌خواستند بقیه را تحت تأثیر قرار بدهند، اما وحید با فکر متعادل و اندیشه منطقی‌اش، همه را مغلوب می‌کرد.
صآد
این جمله معروف وحید در مورد امام خمینی است که: «خدایا! ما در میان این خلق تنها یک نفر را می‌شناسیم.»
صآد
مثلاً فهمیده بود که بنی‌صدر در جلسه نهایی مجلس خبرگان غایب بوده و قانون اساسی را امضاء نکرده. این یعنی بنی‌صدر اصل ولایت فقیه را امضاء نکرده است.
شباهنگ
یک‌بار هم امضاهای آخر قانون اساسی را بررسی کردند و شمردند. اسم چند نفر نبود: از جمله شیخ علی تهرانی و بنی‌صدر.
شباهنگ
در سخنرانی‌هایش همه را به مناظره دعوت می‌کرد، از چپِ چپ تا راستِ راست. توی مناظره هم وقتی طرف پراکنده‌گویی می‌کرد می‌گفت: این طوری نمی‌شود، یک جمله از حرف‌های طرف را می‌گرفت و می‌گفت بیا در این مورد بحث کنیم. بعد ثابت می‌کرد که حرف‌های او باطل است. خود به خود اساس صحبت‌های طرف فرو می‌ریخت.
شباهنگ
از همه می‌خواست شفاهی سئوال‌شان را بپرسند. می‌گفت ممکن است کاغذی به من بدهید و فرصت نکنم بخوانم، آن وقت فکر می‌کنید من سئوال‌ها را گزینش کرده‌ام، مگر این که فرد سئوال کننده خجالت می‌کشید، آن وقت اجازه می‌داد کتبی سئوالش را بپرسد.
شباهنگ
یک بار آریایی ساعت گرفت، وحید ۸ ساعت توی دانشکده ادبیات سر پا بود!
شباهنگ
وحید انقلاب را به شتر صالح تشبیه می‌کرد و امام را به خود صالح. می‌گفت اگر از دست‌آورد امام مراقبت نکنیم، مثل قوم صالح بر ما عذاب وارد می‌شود.
شباهنگ
هر چند که دیالمه در این نطق، بنی‌صدر را به مناظره دعوت نمود و شعار «بنی‌صدر! دیالمه! ــ بحث آزاد پیش همه» بر سر زبان‌ها افتاد، اما نه تنها بنی‌صدر هیچ وقت به چنین ادعایی که خود نموده بود، عمل نکرد، بلکه حتی متن نطق‌های قبل از دستور این روز مجلس نیز، برخلاف دیگر جلسات از صداوسیما پخش نشد که اعتراض برخی از نمایندگان را در پی داشت.
کتابینا
وحید می‌خواست او و اصغرنژاد را به عنوان محافظانش به مجلس معرفی کند. آن‌ها روز ۷ تیر رفتند مجلس. ساعت ۱۴ ــ ۱۳ ظهر نامه‌ای به مجلس نوشت و آن‌ها را به عنوان محافظ خودش معرفی کرد... این نامه آخرین دست‌نوشته وحید شد! شب قبل توی اتاق‌اش نشسته بودند. دو بیت شعر خواند و به یارحمیدی گفت: هاشم این‌ها را بنویس: گرگ اجل یکایک از گله می‌برد / وین گله را ببین که چه آسوده می‌چرد
کتابینا

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان