بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب سپری کردن زمستان | صفحه ۵ | طاقچه
کتاب سپری کردن زمستان اثر کاترین می

بریده‌هایی از کتاب سپری کردن زمستان

نویسنده:کاترین می
امتیاز:
۳.۱از ۲۸ رأی
۳٫۱
(۲۸)
من عاشق انقلاب‌هایی هستم که زمستان با خود می‌آورد.
سعیده افضلی
به نظر می‌رسد من همواره در موقعیت‌های عجز و درماندگی، به شمال مسافرت می‌کنم.
سعیده افضلی
این آمیزهٔ طاقت‌فرسای اندوه، خستگی، ارادهٔ شکست‌خورده و امید ازدست‌رفته مرا از پا انداخته است. تنها موضع قابل دفاعم عقب‌نشینی به‌سوی سکوتی شکوهمندانه است؛ اما این اصلاً آن چیزی نیست که من می‌خواهم. من می‌خواهم روایتی از خودم را ارائه دهم و دیگران را وادار سازم آن را درک کنند. بیش از هر چیز دیگری، مایلم ناپدید شوم. اغلب از این‌که نمی‌توانم با روشی ساده خودم را از موقعیت حذف کنم ناامید می‌شوم؛ چیزی مثل بریدن دورتادور تصویرم با یک چاقوی حرفه‌ای و حذف خودم از عکس. اما می‌دانم این کار فقط باعث می‌شود سوراخی به‌شکل انسان باقی بماند. تصور می‌کنم تمام افراد درست به آن فضای خالی، که من باید در آن باشم، خیره می‌شوند. صدایی از بالای سرم به گوش می‌رس
سعیده افضلی
از شک و تردید دیگران نسبت به خودم بیمناکم و از لو رفتن می‌ترسم.
سعیده افضلی
در سال ۲۰۱۶، فرهنگ‌لغت آکسفورد کلمهٔ هیوگا را واژهٔ سال خود نامید. معنای این واژهٔ دانمارکی حالا کاملاً شناخته شده است و آسودگی را به‌عنوان نوعی تمرین خودآگاهانه تعریف می‌کند؛ چرخشی به‌سمت راحتی و آسایشِ شکل‌گرفته در محیط خانه برای تسلای ما در مقابل سختی و تلخی دنیای بیرون. در حال حاضر، من درون یک زندگی هیوگایی فرو رفته‌ام؛ یک زندگی سرشار از شمع و چای، مقادیر حساب‌شده‌ای از کیک، پلوورهای گرم، جوراب‌های ضخیم و کوتاه و زمان‌های زیادی که به‌تنهایی در کنار آتش به سر می‌برم.
سعیده افضلی
در سال ۲۰۱۶، فرهنگ‌لغت آکسفورد کلمهٔ هیوگا را واژهٔ سال خود نامید. معنای این واژهٔ دانمارکی حالا کاملاً شناخته شده است و آسودگی را به‌عنوان نوعی تمرین خودآگاهانه تعریف می‌کند؛ چرخشی به‌سمت راحتی و آسایشِ شکل‌گرفته در محیط خانه برای تسلای ما در مقابل سختی و تلخی دنیای بیرون. در حال حاضر، من درون یک زندگی هیوگایی فرو رفته‌ام؛ یک زندگی سرشار از شمع و چای، مقادیر حساب‌شده‌ای از کیک، پلوورهای گرم، جوراب‌های ضخیم و کوتاه و زمان‌های زیادی که به‌تنهایی در کنار آتش به سر می‌برم.
سعیده افضلی
حالا می‌توانم تغییر فصل‌ها را استشمام کنم. تمام این مدت، تجملی درک‌ناپذیر است و من با این حس آزاردهنده مواجه شده‌ام که کمی بیش از اندازه از این وضعیت لذت می‌برم. شاید من اصلاً مشکلی نداشته باشم؛ شاید همهٔ این‌ها وهم و خیالی است که من در ناامیدی و درماندگیِ ناشی از رهاکردن شغلم از خود ساخته‌ام.
سعیده افضلی
حالا عصرهای من گرمی و تسلای ماگ‌های چایِ امرالد-گرین، تهیه‌شده با نعنای تازه را دارند. این خیلی بد نیست، اما به نظر می‌رسد زمان کش می‌آید و من ساعت نُه و اگر بتوانم قسر در بروم حتی زودتر از آن، در رختخواب هستم. این شیوه‌ای به‌غایت انزواطلبانه برای زندگی است؛
سعیده افضلی
می‌خواهم از ارتکاب دوبارهٔ اشتباهات قبلی دوری کنم. تقریباً کنجکاوم ببینم آیا درصورتی‌که به‌اندازهٔ کافی آماده باشم، ممکن است جایی و زمانی، لذتی در این کار وجود داشته باشد. می‌توانم احساس کنم که سقوط دارد از راه می‌رسد. می‌دانم پختن نان و سوپ نمی‌تواند مرا برای همیشه سرپا نگه دارد. وضعیت از چیزی که هست بدتر خواهد شد و من عبوس‌تر، نحیف‌تر و تنهاتر خواهم بود.
سعیده افضلی
بعضی از زمستان‌ها با سرعت کم‌تری در وجود ما می‌خزند و با مرگ طولانی‌مدت یک رابطه، افزایش تدریجی مسئولیت‌های مراقبت از والدین با افزایش سن‌شان و قطره‌قطره ازدست‌رفتن اعتمادبه‌نفس‌مان همراه می‌شوند. بعضی از آن‌ها به‌طرز وحشتناکی ناگهانی هستند؛ مانند زمانی‌که یک روز ناگهان متوجه می‌شوید که مهارت‌های‌تان منسوخ شده‌اند، شرکتی که برای آن کار می‌کرده‌اید دچار ورشکستگی شده یا شریک زندگی شما عاشق فرد دیگری شده است. زمستان به هر طریقی که از راه برسد، معمولاً ناخواسته، غم‌انگیز و عمیقاً دردناک است. بااین‌حال، زمستان اجتناب‌ناپذیر است.
donye.book

حجم

۲۳۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۲۳۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
۲۷,۵۰۰
۵۰%
تومان