بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب هبوط | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب هبوط اثر علی شریعتی

بریده‌هایی از کتاب هبوط

نویسنده:علی شریعتی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۲ رأی
۴٫۴
(۲۲)
مگر نه جهان را آن‌چنان که من هستم می‌بینم؟
Parisa Karimi
خدا دوستدار آشناست؛ عارف عاشق می‌خواهد نه مشتری بهشت.
آناهیتا
در دردها دوست را خبر نکردن، خود یک عشق‌ورزیدن است.
آناهیتا
«دو بیگانه همدرد از دو خویش بی‌درد یا ناهم‌درد با هم خویشاوندترند. »
•° زهــــرا °•
وقتی می‌خواستند کار دل را در سینه‌ام آغاز کنند، آشنایی دلسوز و دل‌شناس نداشتم تا برود و بگردد و از خزانه دل‌های خوب، بهترین را برگزیند.
LiLy !
«ملت مجموعه افرادی است که درد مشترکی احساس می‌کنند»
•° زهــــرا °•
مرا کسی نساخت، خدا ساخت؛ نه آن‌چنان که کسی می‌خواست، که من کسی نداشتم؛ کسم خدا بود، کس بی‌کسان.
•° زهــــرا °•
نیاز، همیشه زاده نقص نیست، زاده فقر نیست. نیازهایی هست که زاده کمال است و اقتضای غنی. آنکه زیبایی دارد در جست‌وجوی نگاه آشنایی است که بدان عشق ورزد. آنکه غنی است نیازمند یافتن نیازمندی است که ببخشد. نیرومند نیازمند حریفی است تا درهمش شکند و نه دفتر، کتاب چشم‌به‌راه خواننده‌ای خاموش نشسته است. نه ویرانه، گنج در انتظار دست آشنایی است که از زیر آوار بیگانگی بیرونش کشد و دلی که حرف دارد مشتاق یافتن مخاطبی است تا زندانیان معانی را که در درون طغیان می‌کنند و از خاموش‌مردن به وحشت افتاده‌اند آزاد کند.
Mozhgan
اینها خیال می‌کنند خداوند هم فلان حاکم و خلیفه و قیصر و کسری است که هر کس چاپلوسی کند و از یک کنار بی‌آنکه بیندیشد و بسنجد و بشناسد، حرف‌های تکراری و کلی و بی‌ثمر را واگو کند، خوشش می‌آید.
•° زهــــرا °•
زیبا همچون...؟ همچون... همچنان پاره‌ابر سپید گوشه آسمان در نخستین بامداد شسته خلقت...
مهدی نادریان

حجم

۱۹۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۹۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
۱۵,۰۰۰
۵۰%
تومان