بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب تابستان با جسپر | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب تابستان با جسپر اثر لورل اسنایدر

بریده‌هایی از کتاب تابستان با جسپر

امتیاز:
۴.۶از ۵۶ رأی
۴٫۶
(۵۶)
«رفتم پایین، مامانم توی نشیمن نشسته بود و موسیقی گوش می‌داد. بهش گفتم ناراحتم. گفت بعضی وقت‌ها جنگیدن با غُصه سخت‌تر از خود غُصه‌ست، چون نمی‌تونی شکستش بدی. این‌جور وقت‌ها، غُصه‌بازی می‌کنی. یعنی به خودت اجازه می‌دادی که غمگین باشی، که با غمگین بودن خودت مشکلی نداشته باشی.»
Zahra Movahedi
از ته دل لبخند زدن حس خوبی داشت.
Book
مثل آدم‌های کتاب‌های قصه بود. انگار من آرزو کرده بودم و او ظاهر شده بود
𝐑𝐎𝐒𝐄
تنها جایی که واقعاً دلم می‌خواست باشم، همین‌جا بود، توی تختم، بین خواب و بیداری
f.nik
جسپر به چشم‌هایم زل زد و گفت: «یه آدم‌هایی هم هستن که درست وقتی خیلی بهشون نیاز داری، این جاهای خالی رو پُر می‌کنن. جاهای خالی بزرگ. وقتی که خیلی برات مهمه. گاهی وقت‌ها یه آدم این‌طوری به تورم می‌خوره و حس ششمم بهم می‌گه که قراره با هم دوست بشیم. دوست واقعی. می‌دونی منظورم چیه؟»
daisy
جسپر یادم آورده بود که چطور عادی باشم.
f.nik
نمی‌دونم چرا. ولی هر چقدر هم بزرگ می‌شم، هیچی جای هری‌پاتر رو نمی‌گیره.
Book
بزرگ که بشی، می‌فهمی دنیا پُره از آدم‌های غمگین، آدم‌های مریض، آدم‌های مشکل داره. تو نمی‌تونی مشکل همه رو حل کنی. وقتی نمی‌تونی، مقصر نیستی
𝐑𝐎𝐒𝐄
این انصاف نیست. انصاف نیست که همیشه مثل ارواح باشین و فقط وقتی از دستم عصبانی می‌شین، پدر و مادرم باشین
𝐑𝐎𝐒𝐄
این قدرت موبایل چیز عجیبی بود. هر جا و مشغول هر کاری که بودم، وقتی پیامی می‌رسید، سیخ می‌نشستم و ضربان قلبم کمی بالا می‌رفت. توی دلم می‌گفتم یک نفر دارد به من فکر می‌کند
𝐑𝐎𝐒𝐄

حجم

۱۹۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

حجم

۱۹۶٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۴۴ صفحه

قیمت:
۵۷,۰۰۰
تومان