بریدههایی از کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب
۴٫۵
(۶۴)
رمز پیروزی ما در این است که خود را از دیکتاتوری اقتصاد رها کردهایم، و یا بهتر بگویم، در راهی قرار داریم که به نفی دیکتاتوری اقتصاد میانجامد. دشمن نیز بر این واقعیت بهخوبی آگاهی دارد و میداند که شکست ما آنجاست که اقتصاد بتواند بر سایر وجوه زندگی ما غلبه پیدا کند و اگر اینچنین نبود و دشمن بر این حقیقت وقوف نداشت، بدون شک همۀ تلاش خود را در این جهت تمرکز نمیبخشید.
الف. میم
سرّ پیروزی ما در جبهههای جنگ با ابرقدرتها همین است که ما هرگز متکی به سلاح نیستیم. اتکای ما به ایمانِ خود و امدادهای غیبیای است که ایمان ما مجاری نزول آنهاست و اگر اینچنین نبود و پیروزی ما موکول به همپایی با قافلۀ نظام اقتصادی و صنعتی غرب میشد، همان طور که عرض شد، امروز حتی یادگارهای انقلاب اسلامی را نیز از کتابهای رسمی تاریخ شسته بودند، چه برسد به اینکه نظام جمهوری اسلامی بتواند همانند امروز مجرای تحقق ارادۀ حق تعالی و اقامۀ قسط و عدل در کرۀ زمین قرار بگیرد.
الف. میم
روژه گارودی در کتاب «هشدار به زندگان» نوشته است:
...اقتصاد آزاد «به شیوۀ غربی» برای رفع احتیاج بازار نیست، بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است!
الف. میم
محتوای علمی سیستم آموزشی کنونی در مدرسهها و دانشگاهها انباشته از فرضیاتی است که هر چند کاملاً به اثبات نرسیدهاند، اما بهگونهای تدریس میشوند که تو گویی علم مطلق هستند و هیچ تردیدی در آنها وجود ندارد.
فاطمه
بافت اقتصادی نوین و مقتضیات جدید دولتهایی را مطلوب بورژوازی و یا به تعبیر دیگر، سرمایهداری، نمود که بتواند با قدرت بیشتر و هماهنگ با منافع و سودهای حاصله از سوی ثروتمندان انجام وظیفه نماید... اما مهمترین تغییر در ساخت دولت، ادغام کامل سرمایهداری با قوای مجریه و یا بهتر بگوییم، تشکیل هیئتهای دولت از سوی سرمایهداران ذینفوذ است.
فاطمه
بافت اقتصادی نوین و مقتضیات جدید دولتهایی را مطلوب بورژوازی و یا به تعبیر دیگر، سرمایهداری، نمود که بتواند با قدرت بیشتر و هماهنگ با منافع و سودهای حاصله از سوی ثروتمندان انجام وظیفه نماید... اما مهمترین تغییر در ساخت دولت، ادغام کامل سرمایهداری با قوای مجریه و یا بهتر بگوییم، تشکیل هیئتهای دولت از سوی سرمایهداران ذینفوذ است.
فاطمه
اگر جستوجوی سود ملاک رفتار درست باشد، راهی برای فرق گذاشتن میان فعالیت تولیدی و راهزنی وجود ندارد.
فاطمه
اگر جستوجوی سود ملاک رفتار درست باشد، راهی برای فرق گذاشتن میان فعالیت تولیدی و راهزنی وجود ندارد.
فاطمه
چهل و چند سال قبل لرد کینز راه آیندۀ تمدن غربی را اینچنین مشخص کرده است: «آن روز چندان دور نیست که همگان ثروتمند شوند... آنگاه ما بار دیگر هدفها را برتر از وسایل میشماریم و خوبها را بر مفیدها ترجیح میدهیم... ولی آگاه باشید! زمان این آرمانها هنوز فرا نرسیده است. زیرا دستکم برای یکصد سال دیگر باید برای خود و هر کس دیگر تظاهر کنیم که بدی نیکی است و نیکی بدی؛ زیرا بدی مفید است و نیکی نیست. آزمندی، رباخواری و سوءظن باید همچنان برای یک مدت کوتاه دیگر خدایان ما باشند. زیرا فقط آنها میتوانند ما را از گذرگاه تاریک نیاز اقتصادی به روشنایی روز رهنما شوند.»
فاطمه
اگر کسی بینگارد که انقلاب اسلامی ایران، همچون دیگر انقلابهایی که در قرون اخیر اتفاق افتاده، دارای وجههای صرفاً سیاسی است، سخت در اشتباه است. رودررویی انقلاب اسلامی ایران در اصل با «تفکر غربی» است و ما انشاءالله در آیندهای نهچندان دور شاهد یک رجعت همهجانبۀ فرهنگی به اصول و مبانی اسلام خواهیم بود و خواهیم دید که چگونه تمدن اسلام مبتنی بر همین رجعت وسیع فرهنگی، تحولات عظیمی را در ارکان و ظواهر حیات اجتماعی انسان ایجاد خواهد کرد و نظامات تازهای را در همۀ زمینههای علمی، فرهنگی، سیاسی و مدنی برقرار خواهد داشت.
عبدالحســــــین
فدا کردن اعتبار، شخصیت، حرمت و حیثیت انسانی به پای بت علم و فنشناسی (تکنولوژی)، سوغات بزرگ تمدن مصرفی است. و مدرسه مأمور اجرای این مراسم قربانی است.
عبدالحســــــین
با تقسیم نیازها به مادی و معنوی، حقیقی و کاذب، سیر اندیشۀ اقتصاد اسلامی طریقی مخالفِ علم رسمی اقتصاد میپیماید و در همین ادامه پُر روشن است که همۀ مفاهیم اقتصادی و تناسبات فیمابین آنها مؤدّی به نظام اقتصادی دیگری میشوند که میتوان آن را «اقتصاد اسلامی» خواند.
عبدالحســــــین
در قوانین علم اقتصاد وقتی سخن از تقاضا میگویند، هرگز بین نیازهای حقیقی انسان و نیازهای کاذب مسرفانۀ او تفاوتی قائل نمیشوند، حال آنکه کمیت و کیفیت تقاضا دقیقاً با اسراف و قناعت و زهد و حرص و آز تناسب مستقیم دارد.
عبدالحســــــین
تسخیر قلوب مردم حقطلب جهان و صدور انقلاب، با پیشرفتهای تکنولوژی میسر نیست، با تبعیت از این فرمان قرآنی میسر است که فَاسْتَقِمْ کما اُمِرْتَ و مَنْ تابَ مَعَک، و کسی اهل استقامت است که از خود گذشته باشد.
عبدالحســــــین
بشر امروز درد غربت دارد، غربت از وطن قدسی ایمان، و از همه تأسفبارتر این نکتۀ ظریف است که این غربت به فراموشی انجامیده و او این خرابآباد را وطن پنداشته است و دیگر دلش در هوای وطن حقیقی نمیتپد.
عبدالحســــــین
در سیستم کارخانهای، کارگر و کارمند پیوند اعتقادی خویش با کارش را از دست میدهد و بالاجبار، فقط برای امرار معاش دست به کار میزند و از آنجا که همۀ احتیاجات او با پول برآورده میشود، این پول است که غایت آمال و مبدأ و میزان همۀ ارزشها میشود.
عبدالحســــــین
نظام اقتصاد جهانی سیستم واحدی است حافظ منافع سیاسی ابرقدرتها و تا کسی از این سیستم واحد اقتصادی اعراض نکند، هرگز نمیتواند به طور کامل از سلطۀ سیاسی ابرقدرتها خارج شود.
عبدالحســــــین
اقتصاد آزاد «به شیوۀ غربی» برای رفع احتیاج بازار نیست، بلکه برای ایجاد بازار احتیاج است!
عبدالحســــــین
روند کنونی توسعۀ اقتصادی که در ذات خویش با رشد غولآسای تکنولوژی متحد است، بشریت را ایجاباً در مسیری میراند که با اختیار و ارادۀ آزاد انسانی منافات دارد. هر چند این سیر جبری نیست، نباید از نظر دور داشت که هیچکس جز معدودی از خاصۀ اولیای خدا نمیتوانند گردن خویش را از طوق عبودیت آن آزاد کنند.
عبدالحســــــین
در تمدن غرب قراردادهای اجتماعی ـ و به تعبیر خودشان قانون ـ جانشین اخلاق شده است و سعی بشر غربی در این است که با اصالت دادن به قوانین مدنی و مقررات اجتماعی از اخلاق مذهبی و شریعت بینیاز شود
عبدالحســــــین
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۵۰%
تومان