بریدههایی از کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب
۴٫۵
(۶۴)
چون اعتقاد به اصول اخلاقی ثابتی که ریشه در وجدان و فطرت الهی انسان داشته باشد از میان برخیزد، لاجرم قانون است که باید اعمال انسانها را محدود کند. در این صورت قانون به جای اصول اخلاقی و شریعت مینشیند. اصالت قانون در غرب فرع بر این تفکر فلسفی است که اصول ثابت اخلاقی را بیاعتبار میکند و خودِ انسان را موجدِ اصول اخلاقی میشمارد.
عبدالحســــــین
از دیدگاه کارگر، کار یک امر مصدع است؛ کار کردن یعنی فداکردن فراغت و آسایش، و دستمزد عبارت است از جبرانی برای این فداکاری.
حالا اگر این بینش را با نظرگاه اسلام، یعنی کار به مثابه عبادت مقایسه کنید، به عمق فاجعهای که برای بشر غربی و غربزده اتفاق افتاده است پی میبرید.
عبدالحســــــین
وقتی انگیزههای درونی نباشد، کار همچون شرّی تلقی میشود که باید از آن خلاص شد.
عبدالحســــــین
کمیت کار یک چیزی است و کیفیت آن چیز دیگری، اما ماشینها بار جسمی و عضلانی انسان را سبک ساختهاند. در عوض، بار روانی او را سنگین کردهاند.
عبدالحســــــین
توسعۀ اقتصادی آرمان پُرجاذبۀ عصری است که بشر خدا را فراموش کرده و از جاودانگی روح خویش غفلت کرده است.
عبدالحســــــین
جامعۀ توسعهیافته جامعهای است که در آن همه چیز حول محور مادی و تمتع هر چه بیشتر از لذایذی که در کرۀ زمین موجود است، معنا شده و البته برای اینکه در این چمنزارِ بزرگ همه بتوانند بهراحتی بچرند، یک قانون عمومی و دموکراتیک لازم است تا انسانها را در عین برخورداری از حداکثر آزادی (ولنگاری) از تجاوز به حقوق یکدیگر باز دارد. این توسعه که نتیجۀ حاکمیت سرمایه یا سرمایهداری و اصالت بخشیدن به اقتصاد نسبت به سایر وجوه حیات بشری است، محصول مادیگرایی و تبیین مادی جهان و طبیعت است.
عبدالحســــــین
اوتوپیای افلاطونی، غایتِ حاکمیت انسان ـ به تعبیر غربی آن ـ بر کرۀ زمین است، حال آنکه حکومت جهانی عدل برای مسلمانان، آرمانی است که در حاکمیت احکام خدا بر اجتماع بشر معنا پیدا میکند. همین دو آرمان یا ایدهآلِ تاریخی است که یکی به تمدن غرب و سیطرۀ شیطانی آن در جهت تمتع هر چه بیشتر از نعمات و لذایذ دنیایی میانجامد و دیگری به انقلاب اسلامی ایران و برپایی حکومت جهانی اسلام.
عبدالحســــــین
اگر حکومت اسلامی میخواهد برای رشد و تکامل انسانی برنامهریزی کند، اصالتاً باید به ابعاد معنوی و روحانی وجود بشر توجه پیدا کند و در مرحلۀ اول موانعی را که راه تعالی روحانی بشر به سوی خدا را سد کردهاند، از سر راه بردارد و از جملۀ این موانع فقر مادی است. بنابراین، اولاً توجه به از بین بردنِ فقر مادی امری تَبَعی است نه اصلی و ثانیاً هدف از آن دستیابی به عدالت اجتماعی است نه توسعه.
عبدالحســــــین
مقصود این نیست که در اسلام روح و جسم و معنا و ماده در تعارض و تضاد ذاتی با یکدیگر قرار گرفتهاند. خیر، روح و جسم و معنا و ماده در اصل و ریشه متحدند و هیچ تضادی بین آن دو وجود ندارد، اما در مراحل اول از آنجا که هر یک از قوای چهارگانۀ شهوت و غضب و وهم و عقل منفرداً و مجرد از سایر قوا سعی میکنند که حاکمیت کل وجود بشر و شخصیت او را در کف خویش بگیرند، باید برای ایجاد اعتدال در میان این قوا از افراط و تفریط در ارضای تمایلات و خواهشهای آنان پرهیز کرد، چرا که زمینۀ تکامل انسانی، در اعتدالِ این قواست که فراهم میشود. از این رو اسلام از یکسو انسان را فیالمثل به روزه گرفتن و امساک و قناعت وا میدارد و از سوی دیگر مؤکداً او را از زهد و درونگرایی مفرط پرهیز میدهد و این هر دو با توجه به علت غایی وجود انسان و آن هدفی است که به سوی آن در حرکت است.
عبدالحســــــین
پیوند بین حوزه و دانشگاه پیوند بین دین و علم است و در این پیوند، این دین نیست که باید توجیه علمی پیدا کند، بلکه علم باید بار دیگر خود را بر مبنای حقیقت عالم استوار دارد.
کاربر ۱۵۷۴۲۸۹
پیوند بین حوزه و دانشگاه پیوند بین دین و علم است و در این پیوند، این دین نیست که باید توجیه علمی پیدا کند، بلکه علم باید بار دیگر خود را بر مبنای حقیقت عالم استوار دارد.
khaki.narges
اقتصاد دیکتاتورِ بلامنازع دنیای امروز است و هم اوست که به نظامات و معاملات و مناسبات اجتماعی شکل داده و آنها را بر محور نیازهای خود معنا کرده است
khaki.narges
بشر امروز درد غربت دارد، غربت از وطن قدسی ایمان، و از همه تأسفبارتر این نکتۀ ظریف است که این غربت به فراموشی انجامیده و او این خرابآباد را وطن پنداشته است و دیگر دلش در هوای وطن حقیقی نمیتپد.
کاربر ۱۵۷۴۲۸۹
پول سلطان بیمنازع جهان امروز است و از طریق یک نظام بانکداری پیوسته بر همۀ کرۀ زمین حکومت میراند، و باز هم باید تکرار کنیم که آنچه به پول قدرتی اینچنین بخشیده مادهگرایی بشر است.
کاربر ۱۵۷۴۲۸۹
انسان مورد نظر اومانیسم، حیوانِ میمونزادۀ گرگصفتی است نتیجۀ تطور طبیعی داروینی و تنازع بقایی که در آن فقط قویترها باقی میمانند، و در ادامۀ بحث خواهد آمد که وضعیت کنونی عالم از نظر موازنۀ قدرتها و گرایش به سلطه و استیلا، نتیجۀ پذیرش این نظریه است که تکامل انسان را نتیجۀ تنازع بقای داروینی بدانیم.
امین باباشاهی
اولین جامعۀ انسانی روی کرۀ زمین امت واحدۀ حضرت آدم (ع) است که در محدودۀ کنونی مکه و اطراف آن در حدود هفت تا ده هزار سال پیش تشکیل شده است.
زهرا
هرچند کبکی که سر خود را در برف فرو کرده است، تنها خود را فریب میدهد،
زهرا
گرایش عامی که به تبعیت از تفکر سیانتیستی و علمپرستانۀ غربی در سراسر جهان امروز اشاعه یافته، همواره سخت متعهد است که همۀ امور را با استفاده از قوانین طبیعی و زنجیرۀ علّی و سببی حوادث، بهگونهای توجیه و تفسیر کند که نیازی به خداوند و عالم امر پیدا نشود.
زهرا
در هیچ یک از اعصار تاریخ سابقه نداشته است که تمدنی بتواند تا این حد و در این وسعت و عمق، تمدنهای دیگر را در خود منحل سازد
زهرا
در یک تمدن فرضی دیگر، متناسب با تغییر اهداف و نیازها، سیستم آموزشی از نخستین چیزهایی است که تحول خواهد پذیرفت.
زهرا
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۲۳۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
قیمت:
۴۲,۰۰۰
۲۱,۰۰۰۵۰%
تومان