بریدههایی از کتاب شاید بخواهید با من ازدواج کنید!
۳٫۳
(۱۳۶)
واقعاً باور دارم جیسن تو را دقیقاً بهخاطر کسی که هستی دوست دارد،
و این چیزی است که برایت دعا کردم،
دعا کردم کسی را داشته باشی که بتواند برای تمام جنبههای فوقالعادهات ارزش قائل شود و قدرشان را بداند.
Mary gholami
«در پایان زندگی، در پایان زندگیات، چهچیزی به یادگار گذاشتهای؟ دنیا را با چهچیزی پر کردهای؟ وقتی دیگران بخواهند از تو یاد کنند، برای صحبت دربارهٔ تو چه کلماتی انتخاب خواهند کرد؟»
مروارید ابراهیمیان
تشویقم میکرد مستقل باشم و سرم به کار خودم باشد؛ البته تا زمانیکه «کار خودم» اینقدراحمقانه نباشد که زندگیام را بههم بریزد.
keep
عزیزم، زود برگرد خانه.
اگر وقت تلف کنی، تاب ندارم حتی یک دقیقه صبر کنم.
عزیزم، زود برگرد خانه.
256
عقل سلیم میگوید اگر کاری را یادداشت کنیم احتمال انجامش را افزایش میدهد
Ghorbani
وقتی دخترم مرا در آغوش کشید و از صمیم قلبش از من تعریف کرد برایم ارزش نداشتند.
مستورع
دعا کردم کسی را داشته باشی که بتواند برای تمام جنبههای فوقالعادهات ارزش قائل شود و قدرشان را بداند.
senator
«در پایان زندگی، در پایان زندگیات، چهچیزی به یادگار گذاشتهای؟ دنیا را با چهچیزی پر کردهای؟ وقتی دیگران بخواهند از تو یاد کنند، برای صحبت دربارهٔ تو چه کلماتی انتخاب خواهند کرد؟»
Mary gholami
«خونهٔ ما بهاندازهٔ کافی تمیزه که بشه بهش گفت قشنگ و اونقدر شلخته که بتونیم توش زندگی شادی داشته باشیم»
• Khavari •
فکرش را هم نمیکردم که بخواهم در چنین سن پایینی برای ادامهٔ عمرم به کسی متعهد شوم، اما این رابطه بهشکلی طبیعی پیش میرفت و همهچیز به نظر درست میآمد.
farzanepoursoleiman
زندگی خیلی کوتاه است و ما عاشقِ بودن در کنار یکدیگریم؛ آدمهای عاشق نباید اینهمه ساعت از هم دور و مشغول کارهای جدا، در مکانهای جدا باشند:
Fatemeh Kiayi
همیشه شوخی را چاشنی چالشهای زندگی میکرد.
la lumière
فصل نوزدهم: دوباره ازدواج کردی؟
مهشید
زمان مناسب هیچوقت از راه نخواهد رسید.
کاربر ۲۱۰۱۳۲۵
شروع هر کار، عملی بسیار خشونتآمیز است.
من نمیتوانم شروع کنم. من از شروعکردن فراریام.
M.L
این کتاب داستان عشق و ازدستدادن است، اما در عین حال لذت، زیبایی و شورِ زندگی را ارج مینهد؛ داستانِ اینکه چطور به پایان بخشی از زندگیتان میرسید و برای رفتن به سوی بخش بعدی راهی مییابید؛ داستان زندگی من و زنی استثنایی:
خانم سلطانی
شمع درخششی خیرهکننده دارد و فضا را با نور زنده و رَقصانش که همواره دارد تغییر شکل میدهد روشن میکند. به نظرم شمعهایی با اندازههای مختلف منحصربهفردبودنِ شکلِ انسان را به نمایش میگذاشتند. اشکال، اندازهها و رایحههای مختلف، فتیلههایی که هرکدام بهشکلی متفاوت میسوزند و اجتنابناپذیری سوختنشان، همگی نمادی از انسانها و ضعفشان هستند. بله، هر روز و هر دقیقه شاهد این ضعف بودم، اما شمعها زیبایی و ظرافتِ خاصی داشتند که با من حرف میزدند. حالا که فرصتی پیش آمده بود تا مدتی طولانی در خانه بمانم، شروع کردم به ساختن شمع. خیلی زود اتاق نشیمن و سالن پذیراییمان به شمعفروشی رزنتال تبدیل شد.
esrafil aslani
زمان معجزه میکند. افرادی که خودشان غم بزرگی را تجربه کرده بودند این را به من گفته بودند.
Mina
یکی از عمدهترین دلایلی که ازدواجمان اینچنین موفقیتآمیز بود این بود که واقعاً میخواستیم طرف مقابل شاد باشد، موفق شود، تأثیرگذار باشد و منبع الهامِ خودش را بیابد. همیشه از هم حمایت میکردیم
المیرا پویامهر
چند وقت پیش ازم پرسیدی باتوجه به شرایط سختی که برامون پیش اومده، چیزی هست که بخوام بهت بگم یا نه. میخوام بگم دوستت دارم، نه اونطورکه هر روز بهت میگفتم، اون دوستت دارمها چنین معنایی داشتند: بعد از کار میبینمت، وقتی پیشت نیستم یادت باشه که واقعاً دوست دارم.
اما این دوستت دارم که الان بهت میگم یعنی طوری دوست دارم که تا به حال هیچکسی رو توی زندگیم اینطور دوست نداشتهم و نخواهم داشت. تو نیمهٔ دیگهٔ منی. ازم حمایت کردی و اطمینان و عشقی بهم دادی که فقط این دوستت دارمها میتونن احساسم رو بهت توصیف کنن. عشقت من رو به آدمی که الان هستم تبدیل کرده و تو رو تبدیل به تو. یعنی تو روحمی و خیلی خوب میشه اگه بتونیم تو این مبارزه پیروز بشیم و تا مدتها عاشق هم بمونیم. اصلاً عشقمون باید همینطوری باشه.
a lovinɡ
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه
حجم
۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۳۳ صفحه
قیمت:
۵۹,۰۰۰
۱۷,۷۰۰۷۰%
تومان