بریده‌هایی از کتاب قدرت انضباط شخصی

قصد اصلی ما از تعیین هدف، برنده شدن در بازی است، در حالی که قصد اصلی از ساخت سیستم، ادامه دادن بازی است. زندگی به معنای دستیابی به موفقیت‌های منفرد نیست بلکه به معنای بهبود مداوم است و در نهایت، تعهد شما به این فرایند است که میزان پیشرفت شما را تعیین می‌کند.

زندگی پر از فراز و نشیب است. ممکن است با طی مسیری کاملاً متفاوت از آنچه برنامه‌ریزی کرده‌اید به مقصد برسید و این مسیر متفاوت، ممکن است خیلی بیشتر از آنچه پیش‌بینی کرده‌اید طول بکشد. این بدان معنی نیست که شما یک شکست خورده هستید و همچنین به این معنی نیست که نمی‌توانید به خودتان اجازه خوشبختی بدهید.

اگر زمان زیادی را صرف توجه کردن به اهداف‌تان کنید بدون اینکه سیستمی برای رسیدن به آن هدف داشته باشید، در بین ۹۲ درصد از افرادی قرار می‌گیرید که در آغاز هر سال اهدافی برای خود تعیین می‌کنند اما در رسیدن به آن‌ها شکست می‌خورند.

ساده‌ترین راه برای تغییر خود، تغییر کارهایی است که هر روز انجام می‌دهید.

شما تنها شخصی هستید که می‌توانید زندگی خود را تغییر دهید و هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند این کار را برای شما انجام دهد

شما نمی‌توانید رخدادها، یا فصول سال و یا وزیدن باد را تغییر دهید، اما می‌توانید خودتان را تغییر دهید

شخصی که پیوندی هیجانی با یک کار دارد، سخت خواهد پذیرفت که مرتکب اشتباهی شده و غرورش این اجازه را نمی‌دهد که خود را از پیمودن ادامه مسیر اشتباه بازدارد.

یک قاعده کلی وجود دارد که می‌گوید، زندگی دقیقاً همان چیزی را به شما می‌دهد که شما به زندگی ارائه داده‌اید و وقتی به جای سعی کردن، کاری را انجام دهید، همیشه نتایج بهتری خواهید گرفت.

وقتی در زمان حال زندگی می‌کنید، به جای اینکه روی این واقعیت که از اهداف‌تان خیلی دور هستید تمرکز کنید، به گام‌های کوچکی که می‌توانید برای رسیدن به هدف‌های خود بردارید فکر می‌کنید.

اگر بدانید موفق بودن چه معنایی دارد، خواهید فهمید که زندگی کردن بر اساس انتظارات و ایده‌آل‌ها بسیار سخت است و می‌تواند سلامت روان شما را به خطر اندازد.

یاد داشته باشید که «سوگیری وضعیت موجود» یک هدف دارد و آن حفظ ایمنی شماست. همچنین کارکرد دیگر و منفی این سوگیری نیز این است که جلوی برآورده شدن امیدها و آرزوهای شما را بگیرد، اما در طولانی مدت احتمالاً از اینکه اقدامی برای تغییر انجام نداده‌اید پشیمان خواهید شد.

یکی از مزایای این اصل این است که اگر شما در حال تلاش برای بهبود انضباط شخصی و ایجاد عادت‌های بهتر هستید درحالی که خودکنترلی در شما نهادینه شده است، در این‌صورت احتمال بازگشت مجدد به عادت‌های قدیمی کمتر است. مزیت دیگر اصل آشنایی این است که هرچه زمان بیشتری را با یک ذهنیت مثبت به فعالیت بپردازید بیشتر با آن ذهنیت هماهنگ و راحت خواهید شد. از معایب اصل آشنایی نیز این است که تمایل طبیعی انسان به حفظ عادت‌های بد، ایجاد عادت‌های خوب را دشوار می‌کند.

اگر بتوانید به جای ترس، با کنجکاوی شروع به دیدن امیال و وسوسه‌های خود کنید، تغییر رفتار بسیار آسان‌تر می‌شود

قانون ۴۰ درصد بیان می‌کند که وقتی ذهن به بدن می‌گوید که خسته شده است، ما فقط به ۴۰ درصد از توانایی خود رسیده‌ایم. در این مرحله، این بر عهده شماست که باور کنید هنوز ۶۰ درصد دیگر از توان‌تان باقی مانده است یا خیر

داشتن احساس بد هنگام نگاه کردن به گذشته و گفتن اینکه «چه می‌شد اگر...»، شما را بدتر از احساس «تلاش کردن اما شکست خوردن» عذاب خواهد داد.

هر روز صبح یا قبل از اینکه به رختخواب بروید، پنج مورد را بنویسید که به خاطر آن‌ها سپاسگزار هستید. به آن‌ها فکر کنید و به خاطر چیزهایی که نوشته‌اید عمیقاً احساس قدردانی و سپاسگزاری کنید.

هسته مرکزی انضباط شخصی این است که باید کاری که لازم است را انجام دهید، خواه آن را دوست داشته باشید یا نه.

وقتی به خودمان ایمان بیاوریم، ذهن ما بهترین دوست‌مان می‌شود، اما وقتی روایت شکست را پذیرفتیم بدترین دشمن ما می‌شود

بهترین راه برای محافظت از خودتان در برابر اثر دانینگ-کروگر، تلاش برای حفظ رشد شخصی‌تان است. هرگز تصور نکنید که رشد شخصی‌تان را کامل کرده‌اید و همیشه سعی کنید امروز بهتر از دیروز باشید

یک فرد تحصیل کرده و با استعداد، بدون انضباط شخصی، به‌ندرت از حد متوسط بالاتر می‌رود