بریدههایی از کتاب کیمیاگر
۴٫۰
(۹۷۳)
اما آن دخترک که همه فکرش را تسخیر کرده بود، آفریدهای بود متفاوت، و هیچ زنی را با او برابر نمیکرد.
sahel
با وجود این، از بچگی آرزو داشت دنیا را بشناسد چرا که در آن چیزی میدید مهمتر از شناخت کائنات، شناخت خدا یا شناخت گناهان مردم.
sahel
وقتی خواستار چیزی هستی، همه جهان در تکاپوی آن است که تو به خواستهات برسی.»
raika.note
«مهم نیست چه اتفاقی میافتد، ولی هر شخصی در روی زمین، نقش عمدهای در ساخت تاریخ دنیایی دارد که معمولاً خود از آن بیاطلاع است.»
ahdiehfozoni
علمی است به نام کیمیاگری` که میگوید، هر مردی به دنبال گنج` خویش است، گنجی که در خود او نهفته است. برای به دست آوردنش، او خود را ناگزیر از بهتر شدن و تغییر میبیند، به تزکیه درون خود میپردازد تا به مرحله والاتر، جایگاه گنج برسد.
Amir
همیشه آغاز یک تلاش، با شانس مبتدیان` همراه است. و پایان آن با سختکوشی و مقاومت فاتحان.
Amir
جان جهان` آنهایی را که در راه انجام آرزوهای خود هستند به آزمایش میگذارد.
«پشتکار و علاقه آنها را معاینه میکند،
«قدرت گذشت آنها را میسنجد،
«سماجت و پایمردی آنها را میبیند.
«البته برای این کار، خیال بد نباید به خود راه دهیم، چون آزمایش برای این است که ما به موازات گامهایی که در جهت انجام آرزوهای خود برمیداریم، درسهایی هم در مسیر فرابگیریم که چگونه باید به سوی او برویم...
Amir
نکته همین جاست، تنها نصیحتی که برای تو دارم این است که، سرّ نیکبختی هشیار بودن در وقت دیدن زیباییهای اغواکننده جهان است، بیآنکه قطره روغن درون قاشق از یاد برود.`»
ahdiehfozoni
به خودش گفت: «اگر علت وجودیاش چنین روشن است، دلیلی ندارد در گرمای روز تحملش نکنم. بهتر است، برای مقابله با حوادث غیرمنتظره، همیشه آماده باشم.»
و از آن زمان، وزن بالاپوش را با علاقه تحمل کرد.
نوکر آسید مهدی
نه در گذشته زندگی میکنم و نه از آینده باخبرم. آنچه دارم، همین لحظه است، و همین لحظه برای من عین زندگی است، بنابراین باید از آن استفاده کنم، چون فقط در این لحظه است که خود را زنده میبینم.
Amir
هرچه انسان به آرزویش نزدیکتر شود، حدیث خویش را دلیل واقعیتری برای زندگی مییابد.
Amir
خداوند، برای هریک از ما در این دنیا راهی تعیین کرده که باید ادامهاش دهیم.
Amir
بهتر است در زندگی یاد بگیری که هر چیز و هر کاری قیمتی دارد و این درسی است که جویندگان راستی سعی میکنند بیاموزند.
Amir
کشیش به او گفت: «این پاداش، بالاتر از خدمت ناچیز من نسبت به زائران است و این اوست که چنین نیرویی به من ارزانی داشت. به اوست که باید سپاس گذاشت.»
«آنچه گفتی حقیقت است ولی زندگی قادر است سخنانت را بشنود و آنگاه ممکن است سهم تو به قدر قناعت کم شود.»
مرصاد یاوری
«تجربه نوعی آموختن است که آن هم میسر نیست مگر با حرکت کردن. بنابراین، فراگیری و آموزش فقط یک راه میشناسد آن هم سفر کردن` و سفر، هر آنچه را که لازم بود بدانی، به تو یاد داد مگر یک چیز را... »
FZabihi
عشق` هرگز مانع نمیشود که انسان در جستجوی حدیث خویش` نباشد و اگر چنین شد، باید مطمئن بود که عشق، عشق حقیقی نیست، یا عشقی نیست که عین بیان جهان باشد.»
FZabihi
از او پرسید: «چرا میخواهی آینده را بشناسی؟»
ساربان جواب داد: «برای اینکه بتوانم کاری کنم، تا اتفاقات را آنطور که خواست من است، تغییر دهم.»
پیشگو در جوابش گفت: «بنابراین، اینکه آینده تو نخواهد شد...»
MRNafisiA
همین جاست، تنها نصیحتی که برای تو دارم این است که، سرّ نیکبختی هشیار بودن در وقت دیدن زیباییهای اغواکننده جهان است، بیآنکه قطره روغن درون قاشق از یاد برود.`»
marjan
مردم چیزهای عجیبی میگویند. بهتر است، گاهی وقتها، آدم با میشها زندگی کند چون هم ساکتند و هم از پیدا کردن آب و خوراک راضیاند.
milad_tayebi_1
جوان، متعجب پرسید: «بزرگترین فریب دنیا دیگر چیست؟»
«اینکه در یک لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست میدهیم و تصور میکنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگترین فریب دنیاست.»
milad_tayebi_1
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
حجم
۱۴۴٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۴۴ صفحه
قیمت:
۱۲۲,۰۰۰
۹۷,۶۰۰۲۰%
تومان