بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب توحید؛ داروی دردها | صفحه ۴ | طاقچه
تصویر جلد کتاب توحید؛ داروی دردها

بریده‌هایی از کتاب توحید؛ داروی دردها

۴٫۹
(۴۳)
قرآن کریم فرمود: درمان ریشه‌ای و اساسی صفات رذیله و بیرون آمدن از همه دردها و رنج‌ها و رسیدن به سعادت همیشگی و جاودانی و بی‌قید و شرط، غرق شدن در دریای «توحید» است.
khorasani
هر چقدر حس حضور خداوند در انسان قوی‌تر شود، حال و روز انسان نیز بهتر می‌شود، عبادتش رنگ و بوی دیگری می‌گیرد، اخلاقش تغییر می‌کند، از گناهان دور می‌شود و کم‌کم محبت خداوند در دلش شعله‌ور شده و او را به سوی خداوند سوق می‌دهد و تنها راه آن، مداومت بر مراقبه در همه حالات است.
khorasani
صَمْت و جوع و سَهَر و عزلت و ذکری به دوام ناتمامان جهان را کند این پنج تمام
khorasani
خداشناسیِ فطری نیز در درون ماست، پس برای یافتن و داشتن آن باید بیشتر در خویش فرو رفته و کمی از بیرونِ خود جدا شویم. اگر دقّت کنیم همه دستورات دین در راستای آن است که انسان بیشتر در خود رفته و از هر چیز زائدی که بیرون اوست جدا شود؛ پرخوری نکردن، زیاد نخوابیدن، زیاد حرف نزدن، به لهو و لعب و گشت و گذار بی‌فایده مشغول نبودن، از دوستان اهل دنیا جدا شدن، نوشته‌های بی‌حاصل را رها کردن و... همگی سبب آرامش یافتن و در خود فرورفتن است.
khorasani
آینه‌ای را تصور کنید که پیوسته نور خورشید را منعکس نموده و نورافشانی می‌کند، آینه دچار غفلت شده و نور را از آنِ خود می‌بیند، اما اگر شب شد و خورشید بر او نتابید، آینه خواهد دانست که این نور از ابتدا هم از آنِ او نبوده! آری! گاهی انسان در شرایطی قرار می‌گیرد که با تمام وجود حس می‌کند آنچه را برای خود می‌پنداشته، از آنِ او نبوده و او فقط امانتداری است که مدّتی چیزی را به او امانت داده‌اند و هر وقت بخواهند از او می‌گیرند.
khorasani
ما انسان‌ها در شرایط عادی خود را موجودی مستقل می‌بینیم که برای خود کمالاتی دارد، برای همین است که گاهی خود را با دیگران مقایسه می‌کنیم و خود را از آنها برتر یا پایین‌تر می‌یابیم. به عبارت دیگر «من» تمام کمالات و ویژگی‌هایی را که درونم احساس می‌کنم، از آنِ خود می‌بینم؛ اگر در امتحانات نمرات خوبی بگیرم، فکر می‌کنم که «من» دارای علم و هوش زیادی هستم، اگر در مقابل آینه بایستم و به زیبایی چهره خود نگاه کنم، با خود می‌گویم «من» زیبا و خوش صورت هستم. اگر در مسابقات ورزشی برنده شوم با خود می‌گویم «من» قوت و قدرت زیادی دارم و از دیگران قوی‌تر هستم. اگر از راه ارث یا با کار و تلاش دارایی زیادی به من برسد، با خود می‌گویم «من» پولدار و ثروتمند هستم و ... ولی آیا واقعاً این علم و جمال و قوت و مال، از آنِ «من» است که به آن می‌نازم و افتخار می‌کنم؟
khorasani
چنان به این اسامی پوچ و بدون اعتبار که هستی آنها از خداوند است، عنوان استقلال داده‌اند که خدا در میان این‌ها محجوب و پنهان گشته است؛ در حالی که در میانه، خداوند است و بس. این عناوین و اسامی، پرده‌هایی بر روی حقیقت مقدّس او هستند. پرده را کنار بزن و خدا را ببین، اوست حقیقت گل! اوست حقیقت بلبل!
khorasani
همه خوبی‌ها از آنِ خداوند است و همه مخلوقات آینه‌های وجود اوهستند، پس هر چه را دوست داریم و هر زیبائی و کمالی را که می‌بینیم در حقیقت اول متعلق به خداوند است و باید به جای دوست داشتن استقلالی مخلوقات، خداوند را در آینه وجود مخلوقات دوست داشته و مدح و ثناء بگوئیم
khorasani
اگر به خود حقیقیمان باز گردیم خود را سراسر اتصال و ارتباط و دلداگی به او می یابیم و می‌فهمیم در قلب و درونمان به هیچ کس بیش از او وابسته نیستیم.
khorasani
کسی که توحید را میفهمد هر قدر که چیزی به خدا نزدیک باشد و بیشتر او را نشان دهد بیشتر هم به او محبت می‌ورزد
khorasani
وقتی فهمیدیم دیگران از خودشان چیزی ندارند و همه خوبی‌ها از خداست می‌فهمیم اگر تا به امروز غیر خدا را دوست می‌داشتیم مانند دوست داشتن عکسی بوده که در آینه وجود دارد و در حقیقت ما دوست دار صاحب عکس بوده ایم و از این خواهی نخواهی فقط عاشق خود خداوند می‌شویم و اگر چیز دیگری را دوست بداریم از این جهت است که با خداوند ارتباط داشته و او را نشان می دهد.
khorasani
وقتی فهمیدیم دیگران از خودشان چیزی ندارند و همه خوبی‌ها از خداست می‌فهمیم اگر تا به امروز غیر خدا را دوست می‌داشتیم مانند دوست داشتن عکسی بوده که در آینه وجود دارد و در حقیقت ما دوست دار صاحب عکس بوده ایم و از این خواهی نخواهی فقط عاشق خود خداوند می‌شویم و اگر چیز دیگری را دوست بداریم از این جهت است که با خداوند ارتباط داشته و او را نشان می دهد.
khorasani
کسی که توحید را می فهمد نمی‌تواند به غیر خدا محبت بورزد؛ چون می‌فهمد که همه خوبیها و کمالات از خداست و همگی بسان آینه‌هائی هستند که جمال الهی را در خود نشان می‌دهند.
khorasani
خورشیدِ محسوس دنیا، چون گاهی در پس پرده تاریکی شب می‌رود و با پنهان شدنش نور آینه‌ها هم خاموش می‌گردد، ما می‌فهمیم که نور آن‌ها از خودشان نبوده است، اما خورشیدِ عالم هستی که خداوند متعال است، چون هیچ‌گاه پنهان نمی‌شود و آینه وجود ما همواره از نور او پر است گاهی متوهم می‌شویم و فکر می‌کنیم نور از خود ماست و ما با خداوند در نور شریکیم. علم و قدرت، جمال و عزّت، مِلک و مُلک، همه و همه فقط متعلق به خداوند است و هیچ کس با او شریک نیست و هر کس هر چه دارد امانتی بیش نیست.
khorasani
ما انسانها گاه به غفلت دچار شده و فکر می‌کنیم نوری که در ماست از آنِ خودمان است، فکر می‌کنیم این نور را خداوند به ما داده و دیگر از آنِ او نیست، گمان می‌کنیم در نور داشتن با خداوند شریک هستیم و فقط نور خداوند نامتناهی و نور ما محدود و کوچک است، اما این‌ها همه توهّم است.
khorasani
وقتی عبدی، عبد بودن خود را نشان می‌دهد، نام کار او را «عبادت» می‌گذاریم. «عبادت» یا «پرستش» به معنای اظهار «عبودیت» و «بندگی» است. پس تا ربوبیتی نباشد، عبودیتی نیست و تا عبودیتی نباشد، «عبادت» حقیقی وجود ندارد و جز «رب»، کسی شایسته «عبادت» نیست.
khorasani
حکیمان و فیلسوفان می‌گویند: دو موضوع جدا از هم، همیشه محدود هستند، هر یک دارای مرز مشخصی است که دیگری را در حریم خود راه نمی‌دهد و با آن مرز از دیگری جدا می‌شود.
khorasani
راه بیرون کردن غم و اندوه از قلب‌ها، مشغول شدن به فکر مطرب و مِی الهی است که قلب را از عشق خدا سرشار کرده و از غیر او غافل می‌کند. «گر رنج پیشت آید و گر راحت ای حکیم نسبت به غیر مکن که اینها خدا کند»
amirhuseyn sadeghi
انسان در بندِ بندگی غیر از او نیست و باید از دلبستگی و تعلق به هر چیزی غیر از خداوند خود را رها کرده و با همه وجود فقط به او توجه نموده و به دنبال عبادت او باشد
Niki
غم و شادی همواره از اوست که آن به آن همه موجودات را خلق می‌فرماید.
Niki

حجم

۵۵۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

حجم

۵۵۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۸۸ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
۱۰,۰۰۰
۵۰%
تومان