بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب اقبال های خفته | طاقچه
کتاب اقبال های خفته اثر مرادعلی صفدری

بریده‌هایی از کتاب اقبال های خفته

انتشارات:انتشارات آرنا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۲از ۱۷۴ رأی
۴٫۲
(۱۷۴)
سادگی و صداقت هنوز توی زندگی مردم بود و جایش را به چشم و هم‌چشمی و دغل‌بازی و البته دروغگوئی‌های معمول نداده بود.
فاطمه ملکی
تنهایی ما آدم‌ها گاهی به قدری بزرگ و عظیم است که جز خود ما کسی به طول و عرض آن واقف نیست
یك رهگذر
عجله نکن جوان؛ می‌رسیم. رفته‌ها پشیمانند. اصلاً برسیم که چی بشود؟ کجا برویم؟ شصت سال است که به اُمید رسیدن پاهایم روی پدال است؛ هنوز نرسیده‌ام.
Azadeh_19
روزگار برای همه می‌گذرد. چه برای آنکس که صبح تا غروبش را با لقمه‌ای نان و پنیر سر می‌کند چه برای کسی که همیشه سفره ای از مرغ بریان و ماهی و برنج برایش پهن می‌کنند و او تا سر حد مرگ می‌خورد.
یك رهگذر
ای‌کاش نعمت فراموش‌کاری، کودکی و بزرگسالی نمی‌شناخت.
یك رهگذر
این روزها می‌فهمم کشنده‌ترین درد عالم اینست که برای مشکلات و گرفتاری‌های عزیزترین افراد زندگیت هیچ کاری از دستت برنیاید.
مستاصل!
بزرگی و کوچکی آدم‌ها به سن و سال و نژاد و کشورشان نیست. به ردی است که از خودشان به جای می‌گذارند. ردی از محبت، عشق و مهربانی. هنگامی که به آخر خط این دنیا رسیدند، وقتی پشت سرشان را نگاه می‌کنند جای پاهای خوبی از آنها به یادگار مانده است. چیزی که خلاف این هم ممکن است که اتفاق بیافتد.
◉『𝑯𝒊𝒗𝒂』◉
{یک کتری و قوری کوچک، یک دست دوری و قاشق چنگال با یک قابلمه کوچک. صافی و لیوان و یک دست رختخواب } تمام مایحتاج اولیه یک زندگی مجردی. خیلی سخت است و خیلی آسان. سخت برای فراهم کردن هر آنچه تا دیروز برایت حاضر و آماده می‌کردند و آسان برای اینکه آدمی بنده عادت است.
Azadeh_19
گاهی وقت‌ها کمتر فهمیدن و کمتر دانستن بهترین نعمت خداوند است.
Azadeh_19
آدمی وقتی میان جمع باشد نمی‌فهمد که چقدر تنهاست. اما وقتی خودش با خودش یک جا جمع می‌شود، آن زمان دیدن دارد.
یك رهگذر

حجم

۲۴۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۸ صفحه

حجم

۲۴۱٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۹۸ صفحه

قیمت:
رایگان
صفحه قبل
۱
۲
...
۷صفحه بعد