بریدههایی از کتاب برف در تابستان
نویسنده:سایادو او جتیکا
مترجم:فرناز فرود
ویراستار:زهره جمشیدیکیا
انتشارات:انتشارات کلک آزادگان
دستهبندی:
امتیاز:
۳.۰از ۱۹ رأی
۳٫۰
(۱۹)
همۀ ما بالا و پایین داریم. مهم است که آن حالتها را بدون قضاوت کردن ببینیم.
mary
من تلاش کردهام وضعیت اطرافیانم را بهبود بخشم. سعی کردهام راه حل مشکلات دنیا را بیابم. پیشتر همیشه یک پرسش بزرگ فلسفی در ذهنم داشتم، تا آن که چند سال پیش دوستی مرا قانع کرد که «خدا» نیستم. فکر میکنم حق با او بود. من مسؤول دنیا نیستم و نباید بار جهان را به دوش بگیرم. از آن هنگام بار دنیا را بر زمین گذاشتهام. بنا بر این، اکنون باری بر دوش ندارم که بخواهم کاری برایش انجام دهم. هر روز را به سادگی و آرامش زندگی میکنم و از نشاط زندگی برخوردارم.
mary
آرزو میکنم او زندگی را به شکلی عمیق درک کند، با وجود آشفتگیهای زندگی، زندگی آرامی داشته باشد و از این چیز شلوغ، این پدیدﮤ بیمعنی و دردناک که زندگی نام دارد، ایمن گذر کند. هر گاه به من نیاز داشته باشد، در کنار او خواهم بود.
mary
در جهانی سبزِ سبز زندگی میکنم
به هر سو مینگرم، سبز است
جهان چه زیباست
از صمیم قلب عاشق جهان هستم
سایادو او جتیکا
mary
«نه این که دوست ندارم با انسانها همنشین شوم
اما راه بهتر را برگزیدهام
و تنها در کلبۀ بوریایی دورافتادهای
تنها زیر پنجره مینشینم
هیچ کس را در طول روز نمیبینم
فقط صدای همیشگی ریزش برگها
خواهش میکنم غروبها به کلبهام بیا
تا به نغمهخوانی حشرات گوش دهیم
آن گاه تو را به مزارع پاییزی معرفی خواهم کرد!»
ریوکان
mary
اشعاری را گرد آورید که ذهنتان را آرام میسازند. آنها را در یک دفتر کوچک با دقت پاکنویس کنید و آن دفتر را همیشه با خود داشته باشید.
mary
آیا راز و رمز زندگی را احساس میکنید؟ همه چیز در اطراف ما رازی بزرگ است. شما رازی بزرگ و بسیار مقدس هستید.
mary
مگر من کیستم که بخواهم بار سنگین جهان را بر دوش بکشم؟
mary
«اگر حقیقت را میخواهی
به تو میگویم،
ای دوست، گوش بدار:
خدایی که میپرستم، در درون است.»
mary
شیوﮤ سخن گفتن، لباس پوشیدن، برقراری ارتباط با دیگران، خوردن، خوابیدن، خندیدن و هر کاری که انجام میدهید، بازتاب ذهنتان است.
mary
هر فکری، ذهن را خسته و فرسوده میسازد. فکر کردن مانند به دوش کشیدن باری سنگین یا شکنجه شدن است. گمان میکنید با فکر کردن میتوانید راهی برای خوشبختی بیابید؟ چه مدت خودتان را به این شیوه فریب دادهاید؟ چه مدت خودتان را فریب خواهید داد؟ فکر کردن کافیست!
mary
شادی چیزی جز داشتن ذهنی آرام و به طور کامل هوشیار نیست؛ ذهنی به اندازهای هوشیار که هیچ فکر و احساسی از «من» در آن باقی نمانده باشد.
mary
زندگی، افسانۀ شاه پریان نیست. در زندگی واقعی، «خوشبخت ابدی» وجود ندارد. راستش را بخواهید، ما باید تغییر کنیم؛ شبیه ماری که چون پوستش خیلی تنگ شده، پوست میاندازد، ما هم باید رؤیاهای عزیزمان را رها سازیم. به جای شکایت کردن و گلایه از این که نفس کشیدن بسیار سخت شده، باید پوست کهنه را دور بیندازیم و پوستی تازه ایجاد کنیم. پوستی که امکان تنفس راحتتر را به ما بدهد. اما باید به یاد داشته باشیم زمانی میرسد که باید آن پوست تازه را هم با میل و رغبت رها کنیم. پوست انداختن دردناک است
mary
با در نظر گرفتن شرایط، چگونه میتوانستم از انجام آن کارها خودداری کنم؟ آیا باید تا آخر عمرم احساس گناه داشته باشم؟ نه! من از خطاهایم آموختهام و نهایت کوششم را به کار میبندم تا آنها را تکرار نکنم. دیگر چه کار میتوانم انجام دهم؟ هیچ.
پذیرش حقیقت، ذهن را آزاد میسازد.
mary
در جوانی حماقتهای فراوانی کردهام؛ هنوز هم گهگاه کارهایی احمقانه انجام میدهم. نمیتوانم آنها را حتی به زبان بیاورم، اما نمیکوشم آن کارها را فراموش کنم؛ در برابرشان مقاومت نمیکنم. اگر چه احساس درد میکنم، اما چندان ناراحت نیستم.
همۀ آدمها اشتباه میکنند. در بارﮤ آن چه هنگام اشتباه کردن در ذهن روی میدهد، بسیار آموختهام؛ چگونه ذهن با احساس گناه میسوزد، چگونه ذهن میخواهد گذشته را فراموش کند و به ویژه چگونه به اشتباه مانع از آن میشود که برای خوبیهای موجود مانند عشق، احترام، فداکاری، شرافت، بینش و خوبیهای دیگر احساس ارزشمند بودن کند. من خودم را میبخشم.
mary
فهم نزد کسانی میآید که عجلهای برای فهمیدن ندارند. فهم مانند درخت میوه است، مدتی طول میکشد تا به بار بنشیند. نمیتوان درخت را مجبور به میوه دادن کرد.
mary
هیچ راه حل قطعی و همگانی وجود ندارد. آدمها، منحصر به فرد هستند.
mary
«هر چه بیشتر مراقبه میکنم و توجه دارم، بیشتر دلم میخواهد از این دنیای بسیار دیوانه فرار کنم.»
حسن منصوری
نمیخواهم پرمشغله باشم. پرمشغله بودن، هدر دادن زندگی است. هنگامی که پرمشغله هستید، چنان گرفتار میشوید که نمیتوانید ببینید در ذهنتان چه میگذرد و هوشیاریتان را از دست میدهید.
کاربر ۱۳۱۸۴۴۳
هوشیاری یک روش زندگیست. هر کجا هستیم، باید هر کاری را با هوشیاری انجام دهیم. فکر کردن مانعی بزرگ برای هوشیاریست. باید مراقب باشیم. در واقع، بسیار مهم است که نسبت به فکر کردن هوشیار باشید. ذهنتان را بدون سرزنش یا داوری کردن ببینید. ذهن خود را به عنوان وجودی مستقل ببینید، نه عضوی متعلق به خودتان.
آرزو
حجم
۲۷۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
حجم
۲۷۹٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۰۴ صفحه
قیمت:
۴۱,۰۰۰
۲۰,۵۰۰۵۰%
تومان