
کتاب پشت پرده و اسرار داعش
معرفی کتاب پشت پرده و اسرار داعش
کتاب پشت پرده و اسرار داعش نوشته نضال حماده است که با ترجمه مصطفی شریفیپور منتشر شده است. ظهور ناگهانی یک سازمان تروریستی بهنام «دولت اسلامی عراق و شام» (داعش) در عراق و سوریه، تصرف مناطق وسیعی از این دو کشور، با سنگدلی و خشونت بیمانند و سازماندهی قوی و تشکیلات رهبری قوی و منسجم، توجه همهٔ جهان را به خود جلب نمود. این کتاب به راز این گروهک میپردازد.
درباره کتاب پشت پرده و اسرار داعش
نضال حماده شخصیتی لبنانیالاصل و ساکن در پاریس است و با نوشتن چند کتاب دربارهٔ حوادث اخیر کشورهای عربی، شخصیتی مطلع در این زمینه به شمار میرود: کتابهایی مانند صناعة شهود الزور دربارهٔ شاهدان دروغین دادگاه ترور رفیق حریری، الوجه الآخر للثورات العربیة دربارهٔ انقلابهای موسوم به بهار عربی و اسرار حرب القصیر که دربارهٔ جنگ حزب الله لبنان با گروههای تروریستی در شهر القصیر سوریه است. مقالات و یادداشتهای زیادی از این نویسنده در پایگاههای حامی مقاومت اسلامی مانند «المنار» منتشر شده است که نشاندهندهٔ جهتگیری فکری نویسندهٔ این کتاب است.
وجه قوت این کتاب نیز در شخصیت نویسندهٔ این کتاب پنهان شده است. نضال حمادة اطلاعات بسیار ارزشمندی از شبکههای بینالمللی کسب و ارائه کرده است. اطلاعاتی که از این راهها به دست آمده است:
۱. ورود به مسائل مرتبط با جریانهای سلفی که آزادانه در اروپا رفتوآمد داشته و دارند؛
۲. ورود در کمیتههای دفاع از زندانیان القاعده در گوانتانامو و دیگر زندانها؛
۳. دسترسی به پروندههای آنان و همصحبتشدن با بسیاری از اعضای کلیدی سازمان القاعده و حامیان پشت پردهٔ آنان.
کتاب پشت پرده و اسرار داعش حاوی گزارشهایی مستند و نزدیک از وقایع شکلگیری داعش و تحلیلهایی متکی به اطلاعات نویسنده است.
خواندن کتاب پشت پرده و اسرار داعش را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به مسائل خاورمیانه و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب پشت پرده و اسرار داعش
پس از آنکه هجوم آمریکا به افغانستان، امارت طالبان در کابل را ساقط کرد، اسامه بنلادن و اطرافیان عرب وی فهمیدند که نمیتوانند برای مدت طولانی مقابل این هجوم غربی و جهانی ایستادگی کنند؛ لذا عملیاتی پیچیده برای انتقال ارکان و نیروهای نظامی خود برای خروج از افغانستان بهسمت بینالنهرین (بلاد الرافدین) آغاز کردند. آنان در این جابهجایی به همکاری مستقیم و غیرمستقیم برخی دولتها تکیه داشتند. [مقصود] همهٔ دولتهایی است که درک کرده بودند که حملهٔ آمریکا به افغانستان چیزی نبود جز مقدمهای بر حملهٔ گسترده به منطقه برای تغییر ویژگیهای آن، مطابق با نظریهٔ خاورمیانهٔ جدیدی که نومحافظهکاران حاکم بر کاخ سفید با رسیدن جرج بوش پسر به ریاست جمهوری آمریکا، آن را ارائه کرده بودند.
هر یک از کشورهای روسیه، چین، سعودی، قطر، ترکیه، عراق و... با چشمپوشی از تحرکات گروههای فراری القاعده از افغانستان و با نادیدهگرفتن شبکههای سلفی خلیجی که منابع مالی آنها را تشکیل میدادند، این گروههای فراری را در رسیدن به عراق برای استقرار در بینالنهرین و برای هدف پیش رو یعنی جنگ با آمریکا یاری کردند.
بنا به گفتهٔ چند نفر از القاعدهٔ عرب که در زندان گوانتانامو بودند و بعد آزادی از زندان آنها را دیدم، اختلاف عرب و افغان به تصمیم القاعده در هجرت بهسوی عراق کمک کرده است. من در خلال دوران اشغال افغانستان و اشغال عراق، تا زمان خروج اشغالگران در سال ۲۰۱۰، عضو گروههای کاری و کمیتههای بینالمللی در اروپا و سراسر جهان برای بستن زندان گوانتانامو و شبکههای بینالمللی برای دفاع از زندانیان بازداشتگاه گراندا در اسپانیا (که اغلب آنها از یاران و همکاران بنلادن خصوصاً سوریها بودند) بودهام. برخی از اینها در زمرهٔ رهبران گروههای اسلامی معارض در سوریه قرار گرفتند؛ مانند محمد بهایا ملقب به ابوخالد السوری و مصطفی ست مریم ملقب به ابومصعب السوری و تیسیر علونی و غیره.
شبهنظامیان تورابورا و زندانیان سابق گوانتانامو در خلال سخنان خود در جلساتی که در پاریس با آنها داشتیم، از عمق اختلافات بین سازمان القاعده و مسئولین محلی قبلی افغان قبل و بعد از حکومت طالبان پرده برداشتند. هنگامی که از اسامه بنلادن صحبت میکردند، با عنوان شیخ از وی یاد میکردند. کسانی که در افغانستان بودند، وقایعی را از وی نقل میکردند که با چشم خود دیده بودند.
شیخ شخصاً روند عملیات ۱۱ سپتامبر را همراه مجریان، برنامهریزی کرده بود. این کار چند سال قبل از زمان اجرای برنامه در نیویورک رخ داده بود. دربارهٔ ارتباط طالبان با این عملیات، جنگجوی سابق در تورابورا و زندانی سابق گوانتانامو که ملیت فرانسوی داشت، تأکید میکرد که جنبش طالبان از عملیات خبری نداشت و رهبران طالبان همانند دیگران خبر را از رسانههای خبری جهانی شنیده بودند. حال آیا در این مسئله اختلافی بین آنها و طالبان بوده؟ یکی از آنان میگوید: نه، هیچ اختلافی نبوده، درحالیکه برخی دیگر میگویند: روشن است که اختلافهایی بوده. نمیدانیم در چه سطحی؛ ولی قطعاً بین ملاعمر و بنلادن اختلافی نبوده. با این حال، در سطح مسئولین شهرها و مناطق، نارضایتیهایی از وجود جنگجویان عرب در افغانستان وجود داشته است. این امر در شیوهٔ برخورد با جنگجویان عرب در خلال حملهٔ آمریکا خود را نشان داد؛ چون شبهنظامیان عرب رها شدند تا بهتنهایی با سرنوشت خود مواجه شوند درحالیکه افغانها جنگ بین خودشان را با توافقاتی محلی در شهرها و روستاها خاتمه دادند.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۱۶ صفحه