نظرات کاربران درباره کتاب جزء از کل

جز از کل!! تو کل داستان می تونی به این اسم پی ببری! ی تصمیم جزئی مارتین کل زندگی تری رو دگرگون کرد! خب ...داستان طولانی با فصول طولانی یود و گاهی با توصیفات و توضیحات زیاد ! ک بعضی از قسمتا ممکنه حوصله سر بر باشه و انگیزتو واسه ادامه از دست بدی! در کل...کتابی جذاب بود..با داستانی جذاب‌..‌ گیرا....و با ته مایه ی طنز و فلسفی! و گاهی به خودت میگی ینی یه ادم چقد می تونه خلاق باشه که اینجوری داستان و پیش ببره... که ذهنش به این جاها بره! ک چه جوری می تونه یه داستان و جذاب کنه.... اونم نویسنده ای ک اولین کتابشه و موفق و معروف! به نظرم داستانی نیس ک یه بار بخونی و بذاری کنار...چند وقت دیگه هم باید دوباره بخونیش تا بتونی بیشتر با جملات کتاب ارتباط برقرار کنی! و اینکه جذابیتش داستان پی داستان حدس پایلن داستان سخت میکنه!

کسیکه کتابخون باشه از همین اول کتاب متوجه میشه که چه کتاب جالبیه. ۱۶ اسفند آغازش کردم و توی ۱۱ ساعت ۲۲ درصدشو خوندم.۲۷ اسفند ساعت ۲۲:۳۰ هم تمومش کردم. شاهکاره. کیف کردم از خوندنش.حتی گاه پلک هم نمیزدم. هرگز نشده اول کتابی جذبم کنه و در انتها افسوس بخورم که چرا خوندمش. هرگز. سپاس طاقچه و دم نویسنده اش هم گرم.

عالی. خیلی دوستش داشتم باهاش خندیدم دلم سوخت متنفر شدم حرص خوردم خسته شدم.داستان فوق العاده ای بود

بی نهایت کش دار و طولانی بود...بعضی جاها از خوندنش ناامید میشدم و بعد وقفه چند ساعته دوباره شروع میکردم...با تعریف های بی نهایتی که از کتاب توی فضای مجازی شنیده بودم خیلی تفاوت داشت (برای من اینطور بود و به احتمال زیاد نظر دوستان ممکنه متفاوت از نظر من باشه و برای اونا خارق العاده بوده باشه) توی این کتاب هیچکدوم از شخصیت ها تکلیفشون برای خودشون معلوم نبود یک لحظه خواهان یک چیز بودن و لحظه ای دیگه بوووم همه چی منفجر میشد و براشون تغییر میکرد

این کتاب واقعا یه کتاب محشر زیبا عمیق و بسیار اجتماعی است هست واقعا نمیتونم این کتاب رو توصیف کنم شاید رمان های معدودی باشند که این ذوق رو در وجود من بر انگیخته باشن حتما این کتاب رو بخونید

کتاب جز از کل راجب پدر و پسر پیچیده ایه که غیر قابل پیش بینی هستند که تمام افکار و ایده های مارو به چالش میکشن.جزئیاتش زیاده و به نظر منم اصلا هدف نویسنده اینه که تو غالب یه داستان هزاران هزار نکته و درس زندگی بگه و ذهن مارو راجب باورامون به چالش بکشه جز از کل کتابیه که من آرزوی خوندنشو داشتم و اصلا کتاب راحتی نیس.در حدی سخته که من وقتی نصف کتابو خوندم تا ۳ ماه سراغش نیومدم و حالا بعد ۳ ماه تمومش کردم .خوشحالم از خوندنش چون پر از متنای قشنگ و تاثیر گذاره.جمله هایی داره که وقتی بهش میرسید میگید این نویسنده نابغه بوده که ذهنش به همچین چیزی رسیده 😍 به نظر من اگه تازه کتاب خوندنو شروع کردید یا عادت ندارید کتاب های سخت و پیچیده بخونید و دنبال یه داستان ساده اید این کتابو نخونید‌. مرسی از طاقچه بی نهایت که به من فرصت اینو داد که بتونم یکی از کتابای مورد علاقمو‌ بخونم.🙏

فضای حاکم به داستان خیلی سرد ومنجمد بود ولی داستان پردازیش به قدری عالی بودکه حتی همون فضای سرد ومنجمدهم جذاب جلوه میکرد،نویسنده طوری باشخصیت اصلی داستان یکی شده بودکه من باورم نمیشداین رمان واقعی نباشه داستان خیلی منسجم وهدفمندمیرفت جلووانگارحتی یک خط هم نبودکه نویسنده اون روننوشته باشه وندونه تهش ازش می خوادبه چی برسه همچنین این کتاب یک حالت هایی فلسفی هم میتونه باشه چون باورهای بنیادین وسبک زندگی مارو به چالش میکشه وشخصیتهای داستان هرقسمت رمان باماجراهای مختلف چالش برانگیزی دست وپنجه نرم میکردن،ولی خب بازم اینکه خوشتون بیاد یا نه سلیقیه ایه وفکرنکنید چون همه خوششون اومده ممکنه شمام خوشتون بیاد

داستان خیلی خوبی و ارزش خوندن داره به نظرم ترجمه خوب بود، ولی ویراستاری مشکل داشت خیلی از کلمه ها غلط نوشته شده بودند.

نویسنده کتاب بسیار ذهن گسترده و عمیقی داره ،از اون کتاب هایی نیست که بعد دو سه هفته از یادت بره ذهنتون رو خیلیی درگیر میکنه و پشت سر هم بهت ضربه روحی میزنه ، البته داستان زیادی اغراق کرده بود یه آدم (مارتین)نباید تا اینقدر بدبخت و بدشانس باشه شاید بشه گفت بدشانسی رو از پدر به ارث برد و به پسر به ارث گذاشت

فوق‌العاده بود. خارق‌العاده بود. البته بعد خواندن این کتاب باید با آغوش باز افسردگی رو قبول کنید.

ترجمه واقعا خوب بود

کتاب پر از جملات جالب و تفکر برانگیز هست. این ترجمه هم بهترین ترجمه ای هست که من خوندم، با دو ترجمه دیگه، همزمان خوندم و این کتاب تقریبا حذفیات نداره. کتاب بعضی قسمت ها خسته کننده و کشدار میشه. در کل بد نیست برای اوقات فراغت.

کتاب جز از کل به نظرم کتاب جالب و عمیقی بود البته برای کسانی که بخوان این عمق رو درک کنند بعداز خواندن این کتاب بیشتر از همیشه به حالت و رفتارهای خودم توجه کردم به نوعی بسیار زیبا حالات افکار و افعال انسانی رو توصیف کرده اینکه زاویه دید و بیان کننده قصه بین پدرو پسر میچرخه بسیار شگفت انگیز هست در کل شاید ابتدای داستان حوصلتون سر بره ولی وقتی صفحات بیشتری بخونید دوست ندارید اون رو زمین بگذارید که البته این راجع به اکثر آثار صدق میکنه و اینکه همیشه یادمون باشه که ما جزئی از یک کل هستیم و حتی اگر احساس منفک بودن کنیم در واقعیت باز هم قسمتی از آن هستیم از یک کل دوست داشتنی

این ترجمه نسبت با ترجمه پیمان خاکسار هیچ بویی از ظرافت های طنز و رک گویی کتاب نبرده. ترجمه پیمان خاکسار فوق العاده بود.

نوشته و ترجمه و همه چیز عالی بود. یک داستان زندگی نامه مانند هستش که تفکرات فلسفی داره. از اول کتاب باید با دقت بخونی و اسامی رو تو ذهنت داشته باشی تا دقیقا متوجه بشی. یه قسمتایی از کتاب توضیحات زیادی داره و خسته کننده میشه، من خودم میخاستم بزارم کنار ولی جلوتر که میری دوباره اوج میگیره و بسیار زیبا تموم میشه. و شما رو وادار به تفکر میکنه. بخونید و لذت ببرید.

کتاب، داستان زندگی پر فراز و نشیب یک خانواده استرالیایی رو بیان میکنه که دارای ایده های نسبتا فلسفی راجع به زندگی و جهان هستند. خواندش رو به اون عزیزانی که دوست دارند توی واقعیت زندگی ادمها غرق بشن پیشنهاد میکنم. ممکنه گاهی احساس کندی در روند داستان کنید ولی ماجراهای اصلی یهو اتفاق می‌افتند و خواننده رو غافلگیر می‌کنند.

کتاب جذاب و خفن پایان بندی جذابی داشت و کرکتر مارتین دین جذابیت داستان بود.

ضعف ادبیاتی و نگارشی داشت. متن پیچیده و تا حدود زیادی مبهم و دیر فهم بود(وقت گیر)

این کتاب یه رمان هست که درمورد ماجراهای پدر و پسری به نام مارتین دین و جاسپر دین هست و داستان اینطوریه که هم از دید پدر و هم از دید پسر گفته می شه . چیزی که من خیلی خوشم اومد این بود که اصلا نمی تونی پیش بینی کنی چه اتفاقی در ادامه داستان میوفته . اصلا نمی تونی پیش بینی کنی و خب این ویژگیش برای من بسیار جذاب بود . و همچنین خود داستان هم بسیار خوب و جذابه . من خودم با تمام شخصیت های این کتاب زندگی کردم . این کتاب رو پیشنهاد می کنم که حتما حتما بخونید و کاملا ارزش خوندن رو داره 👌

داستان جالبی از پدر و پسرش و عموی پسر هست، از نتیجه یه رفتار کوچک واقعا شگفت زده میشدم، بعضی وقتا همونجور ک مارتین رو مخ بقیه بود، رو مخ منم میرفت. خدایی مارتین با این همه ک میگفتن تنهاست وضعش از من بهتر بود، حداقل ادی و انوک رو به عنوان دوست داشت :')))))))