نظرات کاربران درباره کتاب مثل بیروت بود

خیلی کتاب خوبی بود اما متنش مشکل های کوچکی برای خواننده به وجود می اورد.سوالم اینه که ایا کتاب من چایت راشیرین میکنم ادامش هست یاقبلش باید میخوندیم واینکه بعد از این کتاب جلد دیگه ای هم نوشته شده یانه؟

خوب نبود عالی هم نبود نمیشه توصیف کنم اینقدر که خوشم اومد وقتی یه صفحه شو میخوندی دوست داشتی سریع بری بعدی پیشنهاد میکنم به کسایی که علاقه به هیجان دارن بخونن ..:)

واقعا کتاب شیرین و جذابی بود به اونایی که داستان های امنیتی دوست دارن توصیه میکنم بخوننش فقط یه سوال نوشته ادامه دارد ... یعنی جلد سومی هم در کاره؟؟ اگر بله نوشته شده؟؟ اسمش چیه؟؟

یک کتاب خیلی زیبا و جذاب و هیجانی توصیه میکنم حتما بخونید 🙏🙏🙏

عالی بود

بیشتر به درد سن نوجوان میخورد بخاطر هیجانش داستان غلط و اشباه زیاد داشت

خیلی کتاب خوبی بود😃☺️ اگه به داستان های هیجانی/تخیلی علاقه دارید،بهتون پیشنهاد میکنم. اما یه نقطه ضعفی داشت؛اونم این بود که نویسنده ، شخصیت زهرا رو خیلی ترسو جلوه داد. به نظر من دختر خاج اسماعیل انقدر ترسو نیست. درسته،اگر هرکس دیگه ای هم در این موقعیت قرار میگرفت میترسید، اما نویسنده پیاز داغش رو زیاد کرده بود،که البته همین پیاز داغ هم موجب هیجانی شدن داستان میشد. درکل خیلی کتاب خوبی هست👌🏻👌🏻 البته میشه گفت که جلد دوم کتاب چایت را من شیرین میکنم هستش. ممنون از عوامل این کتاب🙏🏻

قشنگ بود. من که خیلی کیف کردم! حس کردم چقدر نیازه که شجاع تر بشم و ظرفیتم رو برای تجربه ی خطر در راه عقیده، وسیع تر کنم! تقریباً یک نفس خوندم و البته این از مزایای کتابخوانی توی گوشی هم هست که میشه توی هر حالتی دست گرفت و خوند. فقط یه سوال ذهنم رو مشغول کرد و اون اینکه این داستان ها حقیقت دارن؟ یعنی ممکنه رخ داده باشن و ما متوجهش نشده باشیم یا در اون ابعاد رسانه ای نشده باشه؟

حال و هوا و فضای این مدل داستانها را بسیار می پسندم و لذت میبرم ولی بقدری کشدار ،طولانی و خسته کننده بود که تر جیح دادم بعد خواندن مقداری از داستان راحت عبور کنم وفقط صفحات پایانی را بخوانم

قشنگ هیجان انگیز جذاب من هر کتابی رو نمیپسندم و با وجود مشغله هام هر کتابی رو نمیتونم زود تموم کنم اما این عالی بود دو روز طول کشید خوندنش اونم بخاطر هیجان بالایی که داشت مجبور بودم بین هر ۲۰_۳۰ صفحه به خودم استراحت بدم. . ‌ قسمت بعدیش اگر چاپ شده به من اطلاع بدین

نیمه رهاش کردم جذاب نبود

داستان جذابی بود ولی توصیف های اضافه داشت یه کم هم غیرمنطقی و تخیلی بود یه جاهایی ش. در کل مدل نوشتن نویسنده رو نپسندیدم ولی چون کلیت داستان برام جذاب بود تا آخر خوندمش

خیلی اکشن بود و فکرش رو نمی‌کردم اینطوری باشه . باید قبلش چایت را من شیرین میکنم ر‌و خونده باشین

این کتاب نسبت به کتاب قبلی خیلی سطح هیجاناتش بالاتر بود ولی مثل کتاب قبلی اشکالاتی داشت زهرا خیلی احساساتی و ترسو بود و واقعا از کسی که خواهر یه نظامی و دختر یه نظامیه این همه ترس انتظار نمیرفت.

مثل کتاب اول زیبا و دوست داشتنی بود ولی هیجان انگیز تر کاش بدونیم امنیت و آرامش خودمون رو مدیون چه کسانی هستیم و آدرس رو اشتباه نریم قطعا خواندن این کتاب رو به همه پیشنهاد میکنم بخونید و لذت ببرید

اولش شاید چنگی به دل نزنه ولی اخرش خوب میشه

وقتی تصور و نماد ما از زیبایی چشم های آبی و گندمزار طلایی موهاست...اعتماد به نفس خواننده های ایرانی رو کم نمیکنیم؟؟...مگه چند درصد اینطورین؟اینه که هر چشم رنگی غربی برای خیلی ها زیبا محسوب میشه اما کله مشکی ها نه...از همین نکات ریز اعتماد به نفس ملت پایین میاد ۲.خوب بود متن رو یه بار دیگه میخوندن و اصلاح میکردن بعضی جملات رو ۳.توصیه میکنم به نویسنده اگه میخونن نظر من رو که کتاب های خوب بیشتر بخونین ۴.شخصیت پردازی اصلا خوب نبود

خیلی لذت بردم عالی و پر از جزئیات ظریف بود .

لعنتی قشنگ 🥹

بخونیدش ضرر نمی کنید اما قبلش نظر منم بخونید چرا ۵ستاره دادم چون به نظرم لایق ۵ستاره بود علتش این بود: ۱.نویسنده رمان مثل کتاب قبلیش قشنگ مطالعه و تحقیق کرده بود بعد اقدام به نوشتن کرده بود ۲.رمانی بود پر از هیجان ۳.نمیشد حدس زد چی میشه و این خودش ۵۰ستاره داره چه برسه به ۵ستاره ولی خب نقدم به نوشته دارم امیدوارم نویسنده بخونن و در کتاب های بعدی اصلاح کنند: مادر زهرا که یک زن مذهبی و زن فرمانده سپاه هست از اول تا آخر داستان داشت آشپزی میکرد و اینکه این زن رو اینجوری به تصور دربیارن کار جالبی نبود میتونست گاهی اوقات کتاب بخونه نماز بخونه و کلا به نظرم باید آدم با فهم و درکی نشون میدادنش نه فردی که فقط آشپزی میکنه زن خونه دار زنی نیست که فقط آشپزی کنه عالمی برای خودش و اطرافیانش کسی که به قول استاد عزیزی موقع مریضی بچه اش پزشکه موقع آشپزی بهترین سرآشپز بهترین طراح داخلی و..‌.یعنی چی یعنی کلی چیز یاد گرفته کلی علم داره و فقط آشپزی نمیکنه یا فقط سریال نمیبینه.جایی از داستان زهرا چشاش رو بسته بودن بعد گفت ۴۰دقیقه بعد چه جوری متوجه شده بود ۴۰ دقیقه گذشته وقتی چشاش بسته بوده.آخر رمانم مثل کتاب قبلی عاشقانه تموم شد که من دوست داشتم ولی خب کتاب قبلی تلخ تموم شد این یکی شیرین