نظرات درباره کتاب مثل بیروت بود و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب مثل بیروت بود

نظرات کاربران درباره کتاب مثل بیروت بود

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۲۳۶ رأی
۴٫۴
(۲۳۶)
حوری
کتابی بسیار جذاب و پر هیجان بود و البته تلخ. تلخی که چقدر قدر مدافعان امنیت کشورمون را نمیدونیم و خیلیامون این مردان مرد را با تهمت های پوچ آزار میدیم خسته نباشید میگم به نویسنده که با داستان پردازی جذاب به شدت خواننده را همراه کرد و هم پای قهرمان قصه استرس کشیدیم ، ترسیدیم و شوکه شدیم
نَعنا🌿
خوندن این کتاب رو برای اوقات فراغت حتما پیشنهاد میکنم. داستان و سوژه کتاب خیلی عالی و پرکِششه و باید به ذهن خلاق خانم نویسنده تبریک گفت. از یک جایی به بعد کتاب رو نمیشه کنار گذاشت و باید شاهد غرق شدن در داستانی پر از هیجان و تنش های بی پایان بود. مشکل بزرگ من با این کتاب و «چایت رو من شیرین میکنم» ادبیاتشونه، ادبیات کتاب من رو جذب نمیکنه و روان نیست و سرشار از آرایه های غیرضروری و گاهی مطالب شعارآمیزه. و در بعضی قسمت ها، داستان به سمت الگوبرداری از رمان های عامیانه پیش میره که باعث سطحی شدن کتاب میشه. ولی خیللللی زیاد پیشنهاد میشه و خواندنیه.
مفرد مونث
کتابه قشنگی بود . البته این کتاب رو بعد از ( چایت را من شیرین میکنم) بخوانید شاید خیلی بهتر کتاب رو درک کنید و براتون جذاب تر باشه . ولی از نظره من"چایت را من شیرین میکنم " قشنگ تر بود یکی از خصوصیات خوبه این کتاب تشبیه ها و استعاره های زیبایی بود که به کار رفته بود بسیار زیبا بود یک چیزی که باعث می‌شد ساعت ها پای کتاب بشینم و متوجه نشم چجوری گذشته قلمه نویسنده بود خانم بلند دوست واقعا قلمشون عالیه 🌸👌🏻
zahra sadat-87
به قول کاربر هفتصد و چهل و نه چی بگم خوبه؟!😍 میشه گفت این داستان ادامه کتاب اول نویسنده یعنی کتاب "چایت را من شیرین میکنم" هست جوری هم هست که اگر کتاب قبلی رو نخونده باشید این کتاب رو متوجه بشید شخصیتها جز خانواده زهرا و جند نفر دیگه همون شخصیتهای کتاب اول هستن یه نکته ای هست اونم اینه که کتاب قبلی نویسنده درباره داعش و جنایت های داعش توضیح داده بود جوری که مثل برای همسن و سالهای من یعنی ۱۳-۱۴ سال درگیری ذهنی و ناراحتی داشت اما این کتاب اینجوری نبود داستان از زبان دختری به نام زهراست که فرزند یکی از فرماندهان سپاه قدسه به نام حاج اسماعیل زهرا میشه طعمه ای برای اجبار همکاری کردن پدر با منافقین و استخبارات عربستان داستان برای اونایی جالبه که کتابهای خفن و اکشن دوست دارن تا لحظه آخر عمرا بتونید حدس بزنید چه اتفاقی انتظارتون رو میکشه از این لحاظ که واقعا فضایی مبهم و مه آلود داره که باید قدم به قدم با زهرای داستان جلو برید خیلی خیلی ممنونم از طاقچه بی نهایت و نویسنده محترم خانم بلند دوست🌹🌹
کاربر ۱۱۲۹۸۶۰
یک داستان پردازی عالی که تا لحظه اخر نمتونی حدس بزنی چی به چیه اونهایی که معمایی جنایی دوست دارن حتما بخونن خیلی چسبید اصلا نتونستم کتاب رو زمین بذارم تا وقتی کل داستان تموم شد
z327
بسیار عالی و روان بود. من چند کتاب رو اخیرا بخاطر کشش ناکافی کنار گذاشتم اما این کتاب و همینطور کتاب قبلی نویسنده (چایت را من شیرین میکنم) واقعا کشش داشت و هر دو رو توی یک روز خوندم. واقعا باید یک خدا قوت و تشکر به نویسنده گفت. خوندنش رو حتما حتما بهتون پیشنهاد میکنم. در پناه حق باشین و التماس دعای فرج🌼🍃🌸🌹
hiba
کتاب ادامه داستان چایت را من شیرین می کنم است، اما ازنگاه شخصیتی جدید به نام زهرا. چایت را من شیرین میکنم بیشتر حول محور نگاه غربی ها به ایران وهویت شناسی واسلام‌شناسی دختری به نام سارا وخانواده اش بود ودراین بین به نقش ونفوذ داعش ومنافقین دراین نگاه اشاره می کند. هرچندکه من روند داستان کتاب اول را بیشتر دوست داشتم اما داستان پردازی وکشش وهیجان این کتاب بیشترو جذاب تر است وداستان این بار به ایران و امنیت ایرانی ربط پیدا می کند ودغدغه های قشری ازجامعه که همیشه موردتهاجم خیلی ها قرارگرفته است. همچنان توی این کتاب همانند داستان قبلی ضعف هایی وجود داردکه بازهم هضمش رابرای خواننده سخت می کندکه به نظرم می شد روی آن ها بیشتر کارشود تاباورپذیرترجلوه کند مثل شخصیت اصلی دوکتاب که منشاء همه ی این ماجراهاست ونحوه روی کارآمدن واسلام آوردنش. بااین وجود دوست داشتنی وقشنگ بود وپیشنهاد می شود
کاربر 8535736
زهرا چرا اینقدر رو مخ بود! واقعا دختر نظامی و اینقدر ترسو؟ اخرش که همه فهمیدن. این پینهون کردن های احمقانه اش رو مخ ادم بود. بعد مثلا میگفت یک هفته بی خبری از ناشناس...این اگر واقعا ترسیده بود و دختر یک فرمانده بود توی اون یک هفته بی خبری یه کاری میکرد. یا مثلا میگفت نه نه با خانوادم کاری نداشته باشید هرکاری میکنم براتون! واقعا این حجم از ترس و حماقت برای دختر یک فرمانده است. من که به سختی رمان رو خوندم. شخصیت اصلی به شدت ساده، ترسو، زر زرو و اصلا بهش هرچی میخوره جز یک دختر فرمانده. فقط و فقط خانواده اش اولویتش بودن و نه کشور و وطن.
Mary Nik
و نه حتی جون بقیه آدمها برای سن نوجوان خوب بود که هیجان دوست دارن
🌼
دلچسب.! شده یک کتاب رو با هیجان ورق بزنی؟ ناگهان کتاب رو ببندی و کارگاه بشی و تکه های پازل رو کنار هم بزاری؟ شده قدری در کتاب غرق بشی که حس کنی اونجایی و برای رهایی و کشیدن نفس عمیق کتاب رو ببندی؟ حتما شده برای من این کتاب حداقل قسمت هاییش اینطور بود گاه خودم رو کنار زهرا،دانیال،عقیل،سارا،طاها میدیدم شاید برخی خرده بگیرید بابت برخی جمله بندی های به اصطلاح قلمبه سلمبه مثلا:«افکار بدطینت چون پسر به ابلیس صفت، سنگ بر شیشه ارامشم میکوبید» اما به نظرم باید به این نکته توجه داشت که این ها از زبان شخصیت زهرای نویسنده بود و این طبیعیه که نویسنده چنین بگوید پایان بندی خوبی هم داشت و یک نقد که قبول دارم و در بین نظرات هم چشم گردوندم تا ببینم منفعل بودن زهرا در همکاری با پدر و برادرش و ترسو بودنش و کمی خنگ بودنش بود مثلا میشد از یک جایی به بعد داستان رو برادر یا پدرش به ترفندی برسونه (مثلا وقتی بردنش ستاد)یا اینکه واقعا من ادم معمولی همون اول داستان فهمیدم زهرا چطور داره کنترل میشه بعد اون نفهمیده بود😐 فقط یک چیزی اذیتم میکنه کاش چاپیش رو میخریدم تا بیشتر لذت میبردم😅 (اون قسمتی که گفتم کتاب رو ببندی برای من خاموش کردن گوشی بود 🙁)
نسكافه
از خواندنش لذت بردم، ادامه کتاب چایت را شیرین میکنم بود. جلد بعدیش یعنی باروت خیس رو هم بخونید.
saleh sadri
کتاب مثل بیروت بود در ادامه داستان چایت را من شیرین میکنم و نوشته خانم بلند دوسته. قصه این بار قصه ی انتقام است اما چه کسی خنجر تیز انتقام را کشیده است ؟و چه کسانی با بی گناهی زخمیِ این خنجر شده و می‌شوند ؟ پا گذاشتن شخصیت های جدید به داستان از جمله زهرا ،دختر یکی از سرداران سپاه پاسداران ، مسیر داستان را مجذوب کننده و پر هیجان کرده است . من نسخه چاپی این کتاب رو خوندم و واقعا از اعماق وجودم لذت بردم؛از زیبایی نگارش و چینش کلمات ،از توانایی در قصه پردازی ،از گیرایی قلم خانم بلند دوست و از کشاکش پر تلاطم داستان .من با این کتاب بغض کردم ،درد کشیدم، وحشت کردم و ...حظ بردم ... میگن کتابی خوبه ک بتونی جای شخصیت هاش زندگی کنی و من این تجربه رو در مورد این کتاب قطعا داشتم و حتما توصیه اش میکنم.
کاربر 5814341
متاسفانه این کتاب توصیفات زیاد داره خیلی خیلی تخیلیه رفتار زهرا اصلا عادی نیست واقعا اگر میدونستم اینجوریه اصلا کتاب رو نمیخریدم چایت را من شیرین میکنم و باروت خیس عالی بودن اما این نه
amir ataei
ادامه رمان من چایت را شیرین می‌کنم که به نظرم به قوت اولی نمی‌رسد. داستان پردازی خوب بود مثل جلد اول اما برخی رفتارهای دختر حاج اسماعیل خیلی احمقانه است. به نحوی که چند بار باعث می‌شد از شدت حرص مطالعه ادامه داستان رو متوقف کنم. برخی از روش های پیشبرد قصه عین کتاب قبلی است و از این جهت تکراری شده است. در هر صورت زحمات نویسنده محترم مورد تحسین بود.
کاربر ۷۰۴۸۹۱۴
این کتاب یک شاهکاره انقدر جذابه که من وسطش یک لحظه هم نمیتونستم ول کنم خییلییییییییی قشنگههه
کاربر 6399047
ادمی نیستم که بخوام زیاد از یه چیزی تعریف کنم ولی واقعا این کتاب و کتاب قبلی اش حال و هوامو خیلی عوض کردن انقدری که دو روزه دنبال زندگینامه شهدا هستم و با هر خطی که میخونم از دوری خودم از زندگی هاشون گریه میکنم.تحول خیلی سخته ولی وقتی مطمئن باشی مسیرت درسته هیچ شکی به راهت نمیکنی.خوندن این کتابو به کسایی توصیه میکنم که از تحول نترسن هر چند که مذهبی هم باشیم اما هنوز یه جاهای کارمون میلنگه و نیاز به تغییر داریم. خسته نباشید میگم به نویسنده.قلم زیبایی داره و وقایع رو خیلی خوب توصیف کرده هم لذت بردم هم اشک ریختم. به امید جلد سوم با داستان جذاب.
سارا
بعد از خواندن کتاب «چایت را شیرین میکنم»، دلتنگ شده بودم... اصلا اطلاع نداشتم که جلد دوم کتاب به چاپ رسیده تا اینکه کاملا اتفاقی با کسی آشنا شدم که این رمان و جلد دومش رو با نام دیگه ای یعنی«مثل بیروت بود»خونده بود‌. با ذوق شروعش کردم و هرروز خوندمش و باهاش زندگی کردم. این حد از ابتکار برام جالبه بخصوص داستان سرایی در زمینه مسائل پیچیده ای مثل سیاست. قلم خانوم بلند دوست قابل تحسینه و خییلی خوشحالم که اثر ایشون رو خوندم و کلی لذت بردم.
رایحـــ🌱✨ــه
کتاب عالی با داستان پردازی محشر🎆 این کتاب جلد اول داره و در واقع این جلد دوم کتاب هستش اسم جلد اول هم «چایت را من شیرین میکنم» هستش که درباره سارا خواهر دانیال و حسام شهید هستش حتما جلد اول رو هم مطالعه بفرمایید واقعاً دست نویسنده بابت این رمان های مذهبی درد نکنه🌹
معمای عشق♡ (ℬ•ℳ)
⚘به چه مشغول کنم دیده و دل راکه مدام🧡 ⚘دل تو را می‌طلبد ، دیده تو را می‌جوید… . 💮....“صائب تبریزی . سلام وعرض ادب و ممنونم از نویسنده بزرگوار 🍃📕 . کتاب مثل بیروت بود کتابی عالی با داستان دوست داشتنی بود قلم نویسنده بسیار زیبا بود و از جلد قبل جملات را هنرمندانه تر به کار می‌بردند وجملات ادبی قشنگی را در مورد اتفاقات و جملات ساده بیان می‌کردند و نگاه متفاوتی تشبیه رااستفاده می‌کردند ودوستانی که قصد خواندن این کتاب را دارند جلد قبل کتاب با عنوان (چایت را من شیرین میکنم )را مطالعه کنند به نظرم بیشتر با موضوع فرعی داستان ارتباط برقرار می‌کنند ودرک می کنند . من خیلی این کتاب دوست داشتم ممنونم ازشما🌹🌱
زهرا رحمانی
فقط میتونم بگم بی‌صبرانه منتظرِ ادامه‌ی داستان و کتابِ جدید هستم🥺❤
مکروبه
تقریبامثل کتاب های آقای حدادپورجهرمی بود امنیتی وپلیسی وجذاب...

حجم

۲۴۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

حجم

۲۴۶٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۳۵۶ صفحه

قیمت:
۷۵,۰۰۰
۲۲,۵۰۰
۷۰%
تومان