نظرات کاربران درباره کتاب بچه‌ مثبت مدرسه

برام خیلی جذاب بود درحدی که توی یک ساعت تمومش کردم🤗🤗

کتاب جذابی هست و خنده به لب آدم میاره

اینکه تو دوران مدرسه بود و خاطرات اون زمان خوب بود ولی من متوجه نشدم چی تو کیف یه بچه دبیرستانی اون دهه بوده که یه گنده لات ادم عجیر میکنه ازش دزدی کنه نمیدونم من درست نخوندمش یا داستان پرت بود .به هرحال فک میکنم با نخوندش چیزی رو از دست نمیدین و باخوندنش هم جیزی به دست نمیارید

یکی از بهترین کتاب هایی که تا به حال خوندم این کتاب بود

خیلی زیبا بود خاطرات برامون زنده شد👌🏽

خیلی کتاب خوبی بود دست نویسندش درد نکنه👍👍👍

گرافیک جلد واقعا جذابه و توجه آدم رو جلب میکنه ماجرا اولش یکم گنگ به نظر میرسه ولی بهتر میشه و خیلی خوب داره جلو میره که یهو کتاب تموم میشه :/

اصلا من خراب رفتار شخصیت اصلی بودم خداوکیلی فازش خیلی با حال بود و یه جاهایش میگفتم اوف این یارو چقد منه ...

نمیدونم درباره این کتاب چی بگم به عنوان کسی که از نسل جدیده و فقط وصف اون زمان و شنیده عاشق این کتاب شدم راستش و بگم خیلی کتاب ایرانی نخوندم شاید این اولین کتابی باشه که کامل خوندمش اما از تک تک لحظاتی که با یاشار همراه بودم لذت بردم همیشه از شخصیت های شر و شور و پر انرژی خوشم میومد برای همین یاشارم رتبه اول لیستم قرار گرفت البته یادی هم بکنم از اقای مصطفوی که چیزای زیادی و توی چندتا حضور کم رنگ و پرنگش یادمون داد کتاب خیلی جالبی برام بود حال و هوای دهه های قدیم صدای خط کش ناظم ها و داد زدناشون بچه مثبت که گزارش بچه شر ها رو به ناظم میدادن شیطنت های کم رنگ و پر رنگ اون زمان بچه ها یکی از نقطه قوت های کتاب لحن روان و خودمونیش بود جوری که حس میکردی یاشار و محسن کنارت نشستن و دارن از ماجراهای مدرسه شون برات تعریف میکنن یاشار باعث میشه بخندی محسن باعث میشه یاد خدا بیوفتی و اقای مصطفوی هم باعث میشه یاد بهترین معلم های دوره مدرسه ات بیوفتی خوندن این کتاب و به همه کسایی که یه داستان جالب و خوندنی در عین حال خنده دار نیاز دارن تقدیم میکنم :)

اثر بسیار جالب و بامزه ای بود. بر خلاف نظر دوستان پایان بندی خوبی هم داشت. ما همیشه عادت داریم به یه نتیجه گیری اخلاقی برسیم و وقتی به این نتیجه گیری نرسیم به نظر میاد کار مشکل داره. روایتی شیرین، بامزه و جالبی داشت. ولی میشد مقداری کشمکش ها رو بیشتر کرد. برای کسایی که میخوان کتابخونی رو تازه شروع کنن می‌تونه پیشنهاد خوبی باشه

یه داستان شیرین و نسبتا کوتاه از زبون یه بچه دبستانیِ دهه شصتی یادش بخیر، در فاصله افطار تا طلوع آفتاب یکی از روزهای ماه رمضون امسال خوندنش شیرین بود و گوارا ((: خوندن این کتاب هم واسه نوجوونا جذابه، هم واسه بزرگترا، که خودشون این دوران رو تجربه کردن (البته من خودم یه چیزی ام بین این دو نسل ولی با این حال، با کتابش حال کردم!)

کتاب ماجرای یک پسر شر و شیطان است که به راحتی میتوانیم باهاش همذات پنداری کنیم... خیلی خوب بود فقط پایان نداشت و قطع میشد...

زیبا و اندکی تلخ

داستان قوی نداره اما کتاب کوتاهیه و پشت صحنه یسری رفتارها رو خوب به تصویر کشیده ، اینکه به ظاهر نباید قضاوت کرد

به نظرم هدف کتاب بیشتر توصیف فضای بی آلایش و صمیمی مسجد بود که هر کس جدای از اینکه چه شغلی داشت توی مسجد کمک می کرد یکی از ویژگی های بد کتاب این بود که پایان نداشت

کتاب خوبی بود ،متن روانی داشت ،میتونست بهتر از این تمامبشه

کتاب دلچسب و شیرینی بود. واقعا دوست خوب خیلی مهمه. اما پایان جالبی نداشت. یعنی اصلا انگار پایانی براش در نظر گرفته نشده بود. انتظار داشتم یه اتفاق خاصی بیفته آخرش. اما به هرحال بامزه بود. و اینکه امیدوارم امثال آقای مصطفوی زیاد بشن😉

برای من کمی حس نوستالژیک داشت ولی خیلی خفن نبود کمی اغراق در شخصیت مثبت داستان داشت ولی برای نوجوونا ارزش خوندن و آشنا شدن با روحیات بچه های اون دوره ها رو داره

متن داستان به اندازه ای روان هست که کتاب رو خیلی زود تمومش کنید. اما تنها نکته ای که دوست نداشتم، پایان داستان بود. به نظرم اواخر داستان با فضای کلی کتاب، متفاوت و زیادی باز بود.

متن جالبی داشت و انتظار می رفت که داستان جذابی ازش دربیاد ولی انقدر مسائل مبهم داشت و انقدر پایانش باز و نامفهوم بود که واقعا نفهمیدم هدف از نگارش این کتاب چی بوده و باید چه نتیجه ای ازش میگرفتم؟؟!! مطالب طنزی هم داشت که میشد بیشتر و قوی تر روشون کار کرد. درنهایت به نویسنده محترم کتاب خدا قوت میگم انشالله که روز به روز شاهد پیشرفتشون در زمینه نویسندگی باشیم.