نظرات کاربران درباره کتاب از ترس تنهایی

کتاب خوبیه پیشنهاد میکنم به خوندنش

این کتاب انقدر متن خوب و ترجمه ی روونی داره که من تو ۲۴ ساعت خوندمش اولش ممکنه احساس کنید دارید ی کتاب رمان عاشقانه ی دبیرستانی میخونید اما اینجوری نیست این کتاب علاوه بر داستان عاشقانه و روایت روونش خیلی چیزها رو یاد میده یعنی صرفا ی داستان عاشقانه نیست نویسنده به صورت ماهرانه ای سعی در آموزش خیلی چیز ها داره توصیه میکنم حتما بخونید

کتاب جالبی بود داستان روان و کشنده ای داشت .من با رمان های خارجی زیاد ارتباط نمیگیرم ولی این کتاب رو دوست داشتم.

ترجمه بییییییست دم مترجم گرم

اسم کتاب هست something borrowed, چرا اینجوری ترجمه کردن. یه فیلم هم ازش ساختن

خیلی قشنگ بود اما خیلی یهویی همه چی تموم شد 😕

کتاب عمیق و باوجود رمانتیک بودنش ،واقع گرایانه است ،حتما توصیه می کنم

پایان کتاب خیلی بد بود... چرا باید موفقیت یه دختر در پیدا کردن پارتنر و شوهر خلاصه شه؟ اونم به هر قیمتی!

بسیار داستان خوش خوانی هست و خوندنش رو توصیه میکنم. خیلی با شخصیت اصلی داستان همذات‌پنداری کردم مخصوصا اوایل داستان جذاب بود و ترجمه خیلی خوبی هم داشت

همیشه دیگر خواهی باعث میشه آدم خودشو فراموش کنه، و خب برای همه پیش نمیاد که یه جایی به این روند خاتمه بدن، راسل این کارو کرد و خیلی خوب بود👏👏

کاش نسخه ی صوتی کتاب رو هم بذارین

من دوستش نداشتم تو کتابهای رمان جدید خارجی بهتر از این خیلی هست کتابهای کالین هوور،لیندا هوارد،جوجو مویز

اوایلش خیلی کسل کننده بود برام اما از اونجایی ک اعتقاد دارم از هرکتابی میشه درس گرفت به خوندنش ادامه دادم چیزهایی ک ازش یادگرفتم:مضرات کمبود اعتماد بنفس حمایت و پشتیبانی خانواده وقتی همه علیه تو هستن چقدر مهمه انتخاب دوست چقدر تاثیر در روحیه و اعتماد بنفس داره و مهم تر از همه صبوری

حس بدی رو انتقال میداد. و برای افرادی ک در شرایط مشابه شخصیت داستان هستند بشدت آسیب زننده است؛چراکه هم از واقعیت جهانمان دور است و هم شکلی مبتذل از عشق (که موجودی پاک و مقدس است) را به تصویر کشیده است.

خیلی اتفاقی شروع به خوندنش کردم ولی جذابیتش اجازه نمی‌داد رهاش کنم و از من بعید بود کتابی رو به این زودی تموم کنم. انقدر با جزییات و قشنگ همه چیز رو تعریف میکرد که می‌تونستم به خوبی حس راشل رو درک کنم و خودم رو جاش بذارم و با احساساتش، احساساتی بشم و بهش حق میدادم. و همه اش منتظر بودم ببینم آخرش چطوری تموم میشه

ترجمه عالی بود این داستان نشون میده اعتماد ب نفس پایین چقدر میتونه مخرب باشه و ادم بخاطرش چقدر فرصت از دست بده و کسایی ک هیچ استعدادی ندارن فقط بخاطر اعتماد ب نفس بالا و اجتماعی بودن ب همه چی میرسن در کل کتاب بدی نیود

به نظرم نویسنده به خوبی احساسات و تردیدهای شخصیت اصلی رو بیان کرده و من با اینکه خودم چنین تجربه ای نداشتم، می‌تونستم درگیری‌های ذهنیش رو درک کنم. البته لزوما پیام‌های داستان و دیدگاه های شخصیتها رو قبول نداشتم و به نظرم کتابی نیست که به عنوان یه کتاب آموزنده به کسی پیشنهاد بدم، با اینکه نکات خوبی هم داشت. خودم بیشتر به خاطر شخصیت‌پردازی از خوندنش لذت بردم و اینکه میشه شخصیتها رو از لحاظ روانشناسی تحلیل کرد.

خرید زدم اما برام اجرا نشده باز خرید میخواد

داستان از جشن تولد ۳۰ سالگی شخصیت اصلی شروع میشه و در اون شب ماجرایی براش پیش میاد که حالا به عقب نگاه میکنه و میبینه که چه مسیری رو اومده و چطور به اینجا رسیده و با چالشی که براش ایجاد شده درگیره. برای من از لحاظ تحلیل شخصیت اول جالب بود. شخصیت خودش، والدینش، دوستی سمی، دوستی های خوب، اعتماد به نفس و نحوه برخوردش با اتفاقات. و کشش هم داشت چون واقعا میخواستم ببینم بالاخره حالا در این برهه به خصوص چه تصمیمی میگیره! یکم طولانی بود اما بد نبود.

از خوندنش حال بدی بهم دست داد نویسنده ،برای اینکه عذاب وجدانی که طبیعتا زن اضافی توی رابطه ی دو نفر دیگه باید داشته باشه رو از فضا دور کنه نوشت که 《زنی که میخواید به خاطر دزدیده شدن مردش براش ناراحت باشید رو رها کنید 》 دلیلش رو هم نوشته 《خیانت متقابل》 مثل همه ی کتابا و فیلمایی که شخصیت اصلیِ داستان به اصطلاح عاشقانه قراره دست و رو نشسته تلپی بیوفته وسط ازدواج یا حداقل تعهد دیگران به قول زلیخا : کار دل است دلیل و منطق نمیشناسد و جواب حضرت یوسف ع : دروغ می گوید عشق پاک است و عاشق اهل خیانت نیست