نظرات کاربران درباره کتاب شایو؛ پایین رفتن خورشید

منم عاشق دازای هستم منم کیمیاگران بانگو و سگ های ولگرد بانگو و هرچیز که به بانگو ربط داره رو خونم و دیدم و من دازای ذو خیل دوست دارم و برای همین فکر کردم حالاکه نمیتونم تو دنیای واقعی ببینمش چطوره داستام هاش رو بخونم و برای همین مه ای کتاب رو خوندم خیل علیه به همه ام توصیش میکنم

بشدت تحت تاثیر قرار گرفتم جوری که این کتاب رو پاره کردم و ساعت ها بهش فکر کردم بنظرم این نویسنده از حضرت بی مانند سلین هم تلخ تره

من که تحت تاثیر قرار گرفتم کتاب جالبی یه شاهکار دیگه از😍 دازای اوسامو 😍

از آن مدل داستانهایی ست که شاید همه خوششان نیاید. از پلشتی های زندگی میگوید. کتاب سرشار از جملات ناب است که توانایی نویسنده و مترجم را نشان می دهد.

هیچ اتفاق جذابی رخ نمیده و به نظر من داستان طوری نیست که آدم بخواد ازش تجربه کسب کنه (وقتی کتابو میخوندم یاد مشکلاتم میفتادم😐) نمی‌دونم چرا بعضیا از سبک نوشتن نویسنده خوششون میاد فکر میکنم چیزی داخل داستان بوده که من متوجهش نشدم مشخصه که این داستانو یه آدمی نوشته که می‌خواسته خودکشی کنه. اما از اینکه واقعیت های جامعه رو به تصویر میکشید خوشم اومد. واقعیتایی که قابل انکار نیستن...

این کتاب سراسر غم و رنج و ناراحتی و عصیان و مرگ و حرام زادگی و آنچه که یک انسان در طول زندگی خود متحمل می شود را به رخ می کشد. اگر صریح بگویم این کتاب امید را در دل انسان می کشد و فقط میخواهم بگویم؛ کتاب آشغال و بدرد نخوری بود که هیچ روزنه ای از امید نبود. بله؛ من توانستم با این کتاب خو بگیریم اما سرشار از ناامیدی و غصه شدم و لذت رویا بافتن را در حین کتاب خواندن ازم گرفته شد به همین خاطر من آن را آشغال میخوانم