نظرات درباره کتاب وداع با اسلحه و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب وداع با اسلحه

نظرات کاربران درباره کتاب وداع با اسلحه

امتیاز:
۳.۱از ۴۴ رأی
۳٫۱
(۴۴)
نسیم رحیمی
من تعریف آثار همینگوی و این اثر معروف رو خیلی شنیدم و به مطالعه کتاب ترغیب شدم ولی اونقدر که فکر می کردم با کتاب ارتباط برقرار نکردم، کمی برام خسته کننده و یکنواخت بود مخصوصا قسمت های عاطفی کتاب خیلی سطحی و فقط محدود به روابط جنسی بود، این فقط نظر شخصی من و برداشت من از کتاب هست و قطعا همینگوی نویسنده بی نظیر و برجسته ای هست از طرح کلی داستان خوشم اومد اما من نه با قسمتهای مربوط به جنگ و نه با زندگی شخصی و عاشقانه ارتباط کافی برقرار نکردم البته پایان کتاب رو دوست داشتم. در مورد ترجمه هم زیاد راضی نبودم و به نظرم قسمت هایی گنگ بود و متوجه نمی شدم گوینده چه کسی هست و باز باید به اول گفت و گو بر می گشتم شاید هم چون ترجمه کمی اذیتم کرد باعث شد به اندازه کافی لذت نبرم، و بهتر باشه با ترجمه دیگه ای هم کتاب رو مطالعه کنم، اما با این حال باز هم از اینکه اثری از نویسنده ای بی نظیر خوندم راضی هستم و مثل همیشه به نظرم هر کتاب تجربه ای جدید هست.
کاربر ۳۸۷۲۳۴۱
کتاب جالبی است و وقتی واردش میشی مجبوری تا تهش ادامش بدی ..... کلا ارنست همینگوی قلم قویی داره و بیشتر از اون خیلی تجربه زیادی داره و بیشتر کتاب هاشم فکته و از چیزیه ک زمانی خودش تجربه کرده مث این کتاب ک واقعا ارنست تو جنگ جهانی دوم بوده ..... بنده پیشنهاد میکنیم بخونیدش و مطمئن باشین از خوندش ضرر نمیکنید البته این حرفمم خیلی نمیتونه استناد محکمی باشه چون حقیقت و سلیقه دو امر جدان ♥️
کاربر ۹۹۴۴۰۰
دریا بندری چشب میخونیم
کاربر ۹۹۴۴۰۰
نظرشما درسته خانم ریحمی
جواد
کتاب خوبی اصلا نبود. ولی این نکته رو میرسونه :برای اینکه سربازاشون قوّت بگیرن برای جنگ یا تو کاواره هان یا دبه دبه براشون شراب میارن. و این رو با سرباز های وطن خودمون که قوت و نیروشونو از خداوند متعال میخواستن و چه انسان های والایی بودند که در تمام جهات اخلاقی نمونه بودن و الآن که الآنه الگوهایی برای جامعه هستن .روحشان شاد و یادشان گرامی و من الله توفیق
کاربر 5880623
سرباز ازون جهت که از مردم و میهنش دفاع می‌کنه شایسته ی احترام و افتخار هست ، مهم نیست عقاید دینی اون چیه . لطفا دست از خودبرتر پنداری بردارین
Mahtab Sep
چه ربطی داشت!! نظر عقیدتی ندید خواهشا نظر ادبی بدید
کاربر ۲۹۶۸۷۹۳
درود بر تو مهدی جان که کمونیست نیستی.
Mobin
چند روز پیش بود که نسخه کاغذی کتاب را مطالعه کردم نام هکینگ وی واین کتابش (وداع بااسلحه) رابسیار شنیده بودم وباید بگویم که بسیار انتظار بالایی از همین وی وکتاب مذکور داشتم، نام رمان برایم بسیار جذاب بود و انتظار یک رمان جذاب جنگی که از ارتباط جنگ و عشق وزندگی سخن می گفت را داشتم، رمان از ارتباط جنگ وزندگی سخن می گفت، اما نه به آن خوبی که من از آن انتظار داشتم، ریتم کتاب کند و خسته کننده، داستان پردازی و صحنه سازی نویسنده ضعیف و سخن از عشق و عاشقی وتوصیف تلخی های جنگ را نگویم که نویسنده در بیانشان ضعیف عملکرده بود نه تصویر درستی از جنگ وتلخی هایش را نمودار ساخته بود و نه شیرینی عشق را به درستی منعکس کرده بود در واقع نویسنده در بیان تلخی های جنگ هیچ لحن تلخی را نمودار نکرده بود، حتی در حوزه عشق هم از کلمات کلیشه ای و داستان های تکراری بهره گرفته بود در نهایت باید گفت که کتاب به سراغ محتوای خوبی رفته بود اما متاسفانه برخلاف نظرات عمومی که از کتاب برآمده بود نویسنده نتوانسته به محتوای مورد نظر به خوبی بپردازد و آن چنان که باید وشاید مفاهیم درخواستی خود را به خواننده القا کند!!!... در واقع آن طور که به نظر می رسد رمان نان مفهومی را که خواهان الفایس است (مفهوم ضد جنگ) را می خورد (که البته همان را به درستی برای خواننده روشن نکرده) و آوازه کتاب به واقعیاتی که در مورد آن صدق می کند همسان نیست اما در پایان شاید بتوان به کتاب نمره متوسط رو به بالا داد و آن را برای خواندن توصیه کرد هدف از نوشتن این مطلب این بود که تفاوت آوازه وداع با اسلحه را با وداع با اسلحه واقعی بیان کنیم
کاربر 5108171
نظر من برعکس شماست دقیقا البته با احترام فوت کاترین خودش نمایان کننده ی اثرات جنگ هستش که نویسنده بدون اشارات مستقیم آن را تصویر می‌کند کلا همینگوی از شیر فهم کردن مخاطب دست کشیده در داستان هایش و باید معنی ها مفهوم هار کشف کرد .
AEM5313
عاشقانه ای را در بستر جنگ روایت میکند.جنگی که باعث اواره شدن٬فراق٬مهاجرت و...شده بود.داستان روایت کننده دو گروه از مردم بود.دسته اول مردمی که از نزدیک ان فضای جنگی را لمس میکردندمثل سربازان و افسران جنگی٬ راننده های امبولانس و ...ودسته دوم مردم عادی بودند که از ان شرایط تیر و توپ و ترکش و خون و..دور بودند اما کاملا جنگ بر زندگیشان خیمه زده بود.نویسنده به خوبی زندگی این دو دسته را به تصویر کشیده بود.توصیفات بسیار دقیق و جزئی که از پیرامون جنگ شامل وضعیت افسران و سربازان جنگی٬پرستاران و کادر درمان٬مردم عادی٬ وضعیت شهرها و روستاهای جنگ زده خصوصا در زمان عقب نشینی به تصویر کشیده شد و همچنین توصیفات جذابی که از فضای طبیعی منطقه میشد نکته بارز این کتاب بود.نویسنده به خوبی در جای جای کتاب تمام مناطق را چه مناطقی که در حین عقب نشینی از انها میگذشت چه جاهایی که با معشوقه اش همراه بود را به خوبی ترسیم میکرد.وضعیت راه٬تپه٬کوه٬جنگل٬دره٬خط اهن و..همین که بتونی با اندکی تمرکز بر روی نوشته ها ان فضایی که اول شخص داستان روایت میکند را در ذهنت مجسم کنی و با او همراه شوی خود گویای قلم توانای اقای همینگوی است.....ایرادات کتاب هم این بود که نحوه عاشق شدن هانری داستان اصلا مشخص نبود.دیالوگهای عاشقانه داستان بشدت تو ذوق میزد.بعضی جاها گوینده مکالمه مشخص نبودو باید به صفحات قبل رجوع میکردی و مکالمه ها را تک به تک دنبال میکردی تا متوجه ان شوی.بعضی از مکالمه ها نامفهوم بود نمیدونم شاید به خاطر برگردوندن به زبان فارسی باشه.....چند نکته هم بود که در این کتاب نظرمو جلب کرد..اول اینکه تقریبا همه نیروهای جنگی به زور و علی رغم میل باطنی شان شرکت کرده بودند.یه سری برای محافظت از خانواده شان٬ یه سری برای شکنجه نشدن خودشان یا اینکه مجبور نشوند تمام عمرشان به عنوان فراری زندگی کنند...نکته دوم فرماندهان جنگی به دنبال تثبیت کردن جایگاه خود و ترفیع مقام و درجه بودند کما اینکه دریافت نشان نقره پس از مجروح شدن هانری خود موید این مطلبه...نکته سوم شکاف عاطفی بین افسران و سربازان تحت اختیارشان کاملا رویت میشد که ان هم ناشی میشود از همان فضای اکنده از زور و تحکم...نکته چهارم حضور زنها و دختران جوان به عنوان یک بازیچه برای امیال شهوانی سربازان و افسران و شاید یک شیوه برای پایبند کردن انان به ماندن در جبهه...نکته اخر اینکه علی رغم بیشتر کتابهای مرتبط با جنگ که در بستری از اتفاقات خوب و نوید بخش و امید دهنده به پایان میرسد در این داستان صورت بسیار دردناکی داشت شاید نویسنده میخواست بیزاربودن خود از جنگ را با اتفاقی که از رخ دادن ان بیزار بود همراه کند و مزه تلخ بودن جنگ را تا پایان داستان در کام خوانندگان باقی گذارد ..................یا علی
thelittleredflower
من زیاد کتاب های همینگوی رو دوست ندارم چون توصیفات متن کتاب همیشه خیلی جزئی هست. اما به یک بار خوندنش که حتما می ارزید. درباره جنگ ، انسان هایی که خواسته یا ناخواسته درگیرش می شن . این کتاب برای من یک حقیقت تلخ داشت که شاید بشه از جنگی که انسان ها به وجود میارن فرار کرد اما وقتی زندگی با آدم سر ناسازگاری و جنگ داره چه میشه کرد.
کاربر ۹۹۴۴۰۰
من همینگوی دوست ولی به پای چارزدیکنز نمیرسه
کاربر ۳۳۹۷۴۸۹
ترجمه ی این کتاب واقعا افتضاح بود و انقدر بد بود که اصلا نمیشه با داستان ارتباط گرفت. این آقای افشار با این کارش به لیست مترجم های ضعیف اضافه شد. متاسفانه این کتاب با ترجمه ی کسی دیگه هم توی طاقچه در دسترس نیست و مجبورم نصفه نیمه رهاش کنم 😕 واقعا ضد حال خوردم
Gom Nam
ترجمه از نظر من روون بود ولی داستان اصلا جذاب نبود ضد جنگ بودن داستان هم مسخره بود شخصیت اصلی هم فقط می‌ره‌ اینور اونور مشروب میخوره
نغمه میلانی
کتاب بی نظیره ،من بارها ترجمه مرحوم نجف دریابندری رو خونده بودم و لذت وافر برده بودم ، ای دریغ که این ترجمه متاسفانه به قدری سرد و نچسب و منقطعه که اصلا نمیتونم بخونمش...
sima
وداع با اسلحه یکی از روانترین رمانهای ارنست همینگوی است که روایتی از شکل گیری یک زندگی در متن جنگ جهانی اول بین یک افسر آمریکایی و یک پرستار اسکاتلندی را با نثری ساده و شیوا بتصویر میکشد.دیگر شخصیتهای شکل دهنده داستان نیز افرادی هستند نه قهرمان و نه قدیس، بلکه انسانهایی عادی با نیازها و غریزه های هر انسان دیگر که درگیر جنگی ناخواسته شده اند و با تمام دغدغه های شخصی و کشمکش های درونی نقش خود را ، خوب یا بد، بدور از هرگونه قضاوت نویسنده ایفا میکنند. جدای از این، توصیفهای نویسنده از ایتالیا و سوئیس اوایل قرن ٢٠ و در قالب داستان، زیبا و ناب است. داستان در عین سادگی، بسیار عمیق و قابل لمس است و روابط انسانی در دوران جنگ را بخوبی بیان میکند. جذابیت ویژه داستان در این نهفته است که بسیاری از صحنه ها و توصیفات میتواند تجربیات واقعی نویسنده در جریان خدمت او در جنگ باشد. ترجمه کتاب نیز بجز در مواردی اندک (بخصوص مکالمات بین دو شخصیت اصلی داستان) قابل فهم و روان است مطالعه این کتاب به علاقه مندان سبک وقایع نگاری ادبی توصیه میشود
Mary gholami
بد نبود
کاربر ۳۳۶۹۱۸۲
دنیا جای قشنگیه می ارزه براش بجنگی
Rain
نمی‌دونم دوستش دارم یا نه! فعلا در حال مطالعه با ترجمه آقای دریابندری هستم. تا الان که رسیدم اواسط کتاب، برام ملال‌آور و کم کششه 🙁 امیدوارم در ادامه بهتر بشه چون عادت ندارم کتابی رو نصفه و نیمه ول کنم.
Ati
مترجمش انگار از گوگل‌ترنسلیت ترجمه کرده!!! شایدم مشکل از مترجم نیست و خود کتاب اینقدر افتضاحه. در هر صورت نخونید یا اینکه نسخه چاپیش بگیرید.
L. Sadeghi A
کتاب خیلی خوبی است. اوایل کتاب آدم با آن ارتباط برقرار نمی کند و باید حوصله کرد. از یک جایی دیگر نمی شود کتاب را زمین گذاشت. به خصوص پایان بی نظیری دارد. چند سال قبل مشخص شد که همینگوی ۴۷ پایان مختلف برای این کتاب نوشته و یکی را انتخاب کرده است.
Dr Mahoor
لطفا ترجمه بهتری بگذارین
Tamim Nazari
🥺🥺🖤
mortal ghost.
راستش اصلا نخوندمش فقط میخواستم یدونم این نوشته برای کدوم یکی از کتاب هاشه تو چنان شجاع و ساکتی که فراموش کردم چقدر رنج میکشی.
Lemonia
مال همین وداع با اسلحه است. بیشتر کسایی که این جمله رو میخونن و اسم وداع با اسلحه و همینگوی رو زیرش میبینن فکر می‌کنن کتاب چقدر رمانسه و معشوقه یه سربازی اینو به سربازه که از قضا خیلی هم گنگ بالا و خفنه میگه ولی حقیقتش تو کتاب این جمله رو یه پزشک آقا که خیلی هم حراف هست به دوست سربازش میگه و سربازه هم اصلا هم گنگش بالا نیست و "استیلش هم خش نمی‌دازه قلبو". این تک جمله‌های نقل قول شده از کتابها تو اینستاگرام کلا کتاب و کتابخوانی رو تبدیل کردن به ادا و اطوار و ژست‌های رومنس و روشن فکری دوزاری.
mehdi
هدف کتاب قرار دادن جنگ در برابر زندگی و عشق است. و در نهایت این دیدگاه ضد جنگ خود را به شکل خوبی از دید یک‌ ستوان آمریکایی در جنگ جهانی اول روایت میکند.
Parinaz Abbasi
ترجمه افتضاح بود غلط های نگارشی زیاد بود این دو نقطه ضعف، لذت خوندن این کتاب رو در همون صفحات اول از من گرفت اصلا توصیه نمیکنم، مگر از مترجمی دیگه باشه
shabnam.rf
جالب نبود 👎🏻

حجم

۲۸۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

حجم

۲۸۶٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
۲صفحه بعد