نظرات کاربران درباره کتاب آدم‌خواران

کتاب در اوایل جذابیت زیادی نداره اما به طور ناگهانی جذابیتش چندین برابر میشه و دیگه نمی شه گوشی رو زمین گذاشت.. من خودم در عرض چند ساعت تمومش کردم.. این کتاب خیلی چیز ها رو به من یاد داد.. اینکه چه طور جو گیر شدن، شعار دادن های بدون تفکر و به قول جورج اورول در قلعه حیوانات گوسفند بودن، می تونه نتایج اسف باری به بار بیاره.. و اون موقع پشیمونی سودی نداره.. یاد گرفتم اگر جمعیت زیادی حرف ناحقی می زنند از عقاید خودم که به حق بودنشون مطمئن هستم کوتاه نیام حتی اگر جمعیت کمی همراهم باشند مثل دوستان آلن که تا آخرین لحظه شجاعانه پای او ایستادند.. این کتاب در عین خوبی، تلخ و ناراحت کننده است.. اگر روحیه بسیار لطیفی دارید، این کتاب کمی روحیه شما رو آزار خواهد داد..

فقط باید بگویم خواندن این کتاب اعصاب پولادین می خواهد.هیچ نقطه روشنی در کتاب نیست و وقتی متوجه شدم این داستان واقعی است ،تحملش سخت تر شد.

عجیب و غمگین و خشن...شخصیت آلن خیلی دوست داشتنی بود...نعل اسب دیگه چی بود آخه...با این وجود دلم میخواد نسخه صوتیش با یه موسیقی متن مناسب داستان منتشر شه تا بیشتر غرق داستان بشم...

این کتاب واقعا وحشتناک بود حتی تصورش هم غیرممکن بود برام.همیشه حرفم این بوده که از انسان وحشی تر و ترسناکتر هیچ موجودی روی زمین نیست

دو کتاب از این نویسنده خوندم آدم خواران و مغازه ی خودکشی هر دو بی نظیر بودن توصیه میکنم حتما بخونید

داستان واقعا عالی و نفس گیر! یه نفس خوندمش. چیزی که برام جالب بود رئال بودن داستانه. طوری که حتی موقع خوندنش شک میکنی که آیا واقعا واقعیه یا نه! اصلا مگه میشه آدم انقدر بی رحم بشه که بخواد هم گونه ی خودش رو بخوره! این کتاب هم مثل داستان قبلی از نویسنده یعنی مغازه ی خودکشی موضوعش جدید و جالب بود اما به نظرم این بهتر نوشته و پرداخته شده بود.

کتاب آدم خواران نوشته ژان تولی با ترجمه احسان کرم ویسی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.قبلاً کتاب مغازه خودکشی ازین نویسنده و مترجم نیز چاپ شده بود. آدم خواران بر اساس واقعه ای هولناک که در سال هزار و هشتصد و هفتاد در دهکده ای در جنوب فرانسه رخ داده ،نوشته شده است.اتفاقات این کتاب در زمان جنگ فرانسه و پروس رخ می دهد. پسری به نام آلن دونیس برای شرکت در جشن و همچنین کمک به دو نفر از روستائیان وارد دهکده می شود او و خانواده اش از افراد مشهور و خوشنام آن منطقه هستند، اما دو ساعت بعد از ورود او جمعیت دیوانه شده اند و دست به شکنجه ی او می زنند... در طول خواندن این کتاب به این مسئله فکر می کردم که چگونه ممکن هست یک همچین جنایت و وحشیگری آن هم واقعه ای رخ داده باشد. این داستان عجیب و وحشتناک رو باید خواند و پس از مطالعه آن متعجب میشود از اینکه چگونه ممکن است تعصب و فقر و نادانی باعث یک همچین واقعه ی وحشتناکی شود. اگر روحیه لطیفی ندارید و به دنبال یک کتاب رئال سیاه هستید خواندن این کتاب را از خودتان دریغ نکنید.

توی یه ساعت میتونید این کتاب رو بخونید و تمومش کنید اما بعدش روزها ذهنتون رو درگیر میکنه، و به پست بودن انسان ها پی میبرید.

عجیب! شوک آور! و عجیب تر و شوکه کننده تر میشه وقتی که متوجه میشیم این داستان واقعی بود. البته واقعا خیلی عجیب و نا آشنا ست؟ کافیه کمی فکر کنیم که چقدر انسان در همین دوران به دلیل همین سوءتفاهم‌ و سوءبرداشت های کوچک، قربانی میشن. داستان درباره‌ی مردی است که دلسوز مردم بود و با وجود معلول بودن، می‌خواست در چند روز آینده به جبهه‌ی جنگ بره و از کشور و مردمش دفاع کنه.این مرد چند وقت پیش، با رای مردم نماینده‌ی آنها هم شده بود. در یک روز طی یک بحثی، مردم دچار اشتباه و سوءتفاهم میشند و قسمت کوچکی از حرف های مرد رو می‌شنوند و همین اشتباه و ناقص شتیدن باعث خشم میشه. ساعت ها شکنجه می‌کنند و در آخر... . . واقعا خودمون چند بار شده که با یک اشتباه فهمیدن، یک کامل نشنیدن به یک فرد هجوم بردیم؟ تا حالا به چند نفر، بدون اینکه سخنانشون رو کامل بشنویم، اتهام بستیم و اونها رو خائن، وطن فروش، کافر و... خوندیم و از عده ای تقلید کردیم و در این اتهام زنی ها، بدون اینکه واقعا از اصل ماجرا خبر داشته باشیم شرکت کردیم؟ . داستان به خوبی اثرات خشم، تعصب، عدم مدارا، عدم تفکر، تقلید کورکورانه از دیگران، وحشی گری و... رو نشون ما میده. واقعا یه جاهایی آدم بهت زده میشه و از این همه حماقت و خشونت و وحشی گری و... تعجب میکنه. . با این دید بخونیم که در وجود همه‌ی ما، این خشم و کینه و نفرت هست و شاید این کتاب و این داستان تلنگری باشه برای کنترل این نیروهای مخرب.

کتاب میزان خشم و عصبانیت جامعه ای رو نشان می دهد که به دیوانگی می انجامد و هیچ چیز جلودارش نیست.

بسمه در عین تلخ بودن بسیار از نظر معنایی زیباست...

روایتی از شکنجه‌ای نفس‌گیر که باری دیگر به ما عملاً نشان می‌دهد که مفهومی به‌نام «انسانیت» ذاتی انسان نیست و برساخته‌ی توسعه‌ی فکری جامعه است. نمی‌توان این خوی جنون‌ورزانه را صرفاً به نبود تحصیل نسبت داد؛ چرا که معلم روستا که از قضا زن هم بود (و به گمان عوام، دارای روحیاتی لطیف‌تر و...) نیز وحشیانه در این مراسم قربانی‌کردن شرکت داشت. با خوانش این کتاب که زمان امپراطوری دوم فرانسه را تشریح می‌کند، توانایی درک بهتر جنون عصر ترور انقلاب فرانسه را خواهید داشت. گویی تاریخ مجدداً تکرار می‌شود، یک‌جا به نام انقلاب جای دیگر به دادخواهی از لوئی ناپلئون بی‌کفایتی که سکه‌ای قلبی از ناپلئون اصیل بود. برای تنزل انسان‌هایی که تحت سیطره‌ی بدبختی‌ها و جنون جمعی دست به چنین جنایتی می‌زنند (حتی پروسی‌بودن آلن نیز چنین خوی وحشیانه‌ای از سوی مردم را توجیه نمی‌کند)، تنها دلیلی که می‌توانم بیاورم این است که برخلاف نظر فلاسفه خوش‌بین، انسانیت در ذات انسان نیست و این اجتماعش است که به او نقاب انسان یا وحشی می‌زند. انسان موجودی عجیب است که تنها در بافتار جامعه‌اش معنای خویش را می‌یابد.

بنظرم کتاب خیلی خوب واقعیت های جامعه رو نشون میده و اینکه چطور یک عده بدون اینکه علمی داشته باشن و بدون هیچ شناختی ، چطور بر اساس تعصب ها کور میشن و تا چه حد میتونن غیر انسانی عمل کنن...

داستان تکان دهنده از نیمه پنهان آدمها ، و اینکه جواب نیکی بر خلاف آنچه به ما آموزش دادند قطعا نیکی دیدن نیست ، از انسان هیچ چیزی بعید نیست

کتاب عجیب و وحشتناکی بود 😨 باورش واقعا برام سخت بود...

کتاب کوتاه و عجیبیه.. اینکه یک ادم چقدر میتونه تحت تاثیر خشم قرار بگیره و چه جنایت‌هایی ازش سر بزنه واقعا ترسناکه...البته قیمتش عجیب‌تر و ترسناک‌تر هم هس:|

تکان دهنده و دهشتناک؛ علی الخصوص که یک واقعه تاریخی هم هست. داستان پردازی خاصی نداره و روایتی تازه از واقعه ای تاریخیه. روایتی چند بعدی، آشنا و ترسناک اعم از قدرت خُروش، رویکرد گوسفندوار، نادیده گرفته شدن، تعصب و خشم توده ها. اگر روحیه حساسی دارید و مدام با استرس و اضطراب به آینده و حال بدبین هستید از این کتاب بگذرید.

سلام به همه اول منتظر نهایت داستان بودم ببینم چی در انتظار جنایتکاران این واقعیت تا یکم دلم خنک شه اما بعد فهمیدم داستان واقعیه تنم لرزید ، اگه توی همچین موقعیتی قرار بگیرم من چیکار میکنم به نظر من اونایی که ساکت موندن و تماشا کردن و شاهد این فاجعه بودن با اونایی این جنایت رو مرتکب شدن چندان تفاوتی ندارن واقعا اگه مثلا دارین با ماشینتون توی خیابون میرین ببینین چند نفر ریختن سر یک نفر و دارن اونو میزنن حتی اگه مطمئن باشین که اون شخص کشته میشه جز اینه که راهمون رو کج میکنیم و از یک سمت دیگه میریم ؟ خدا کنه هیچوقت در چنین شرایطی قرار نگیریم ...

هولناک، عجیب و تکان‌دهنده بود. من رو به فکر فرو برد؛ درباره‌ی انسان‌ها و رفتارهاشون. هرچند نمیشه این رو نادیده گرفت که اگه براساس واقعیت نبود، چنگی به دل نمی‌زد و جذابیت زیادی نداشت. ترجمه‌ش خوبه. توصیفات خوبی هم داشت اما فقط همین. با مغازه‌ی خودکشی اصلا قابل مقایسه نیست. از اونجایی که کوتاهه شاید یک بار خوندنش بد نباشه؛ ولی اگه روحیه‌ی حساسی دارید نخونیدش! (26)

امتیازم ۳.۷۵ هست. کتابی کوتاه با توصیفات گیرا، تکان‌دهنده و تلخ از یک اتفاقِ واقعی در سال ۱۸۷۰ در دهکده اورتفای فرانسه. زمانی که فرانسه درگیر جنگ با پروس بود و همچنین خشکسالی و کمبود ِآب و مواد غذایی باعث میشد مردم از هرجهت تحت فشار باشن، آگاهیِ کم و بی‌سوادی اون‌ها هم مزید بر علت می‌شه و یسری وقایع وحشتناک و «واقعی» اتفاق می‌افته. . . از نظر من این کتاب لحظاتی قبل از شروع جنون دسته جمعی و روزهایِ خماری بعد از اونو به خوبی به تصویر می‌کِشه. و چقدر ترسناکه زندگی در دنیایی، که روزانه صدها نفر اعتبار و زندگیشونو با خشمی که از هیچ شروع میشه و به هیچی بزرگتر ختم میشه از دست میدن و نمونه هاشو به وفور در شبکه های اجتماعی و فضای آنلاین می‌شه دید. . . اتفاقاتی که رخ میدن و قبل از اینکه لحظه‌ای تامل کنیم و با معیار منطق بسنجیمشون و جایگاه خودمون رو در مورد قضاوت اون اتفاق‌ها به درستی پیدا کنیم سیلِ خشم و بی‌خردیِ جمعی مارو با خودش به ناکجا می‌بره. . . نسخه صوتی کتاب با صدای آقای بهرنگ علوی از فیدی‌پلاس به صورت رایگان گوش دادم و راضی بودم از گویندگیشون.