نظرات کاربران درباره کتاب ما دروغگو بودیم

اوایل ترجمش بد و گنگ بود و میخواستم که خواندن این رمان را نصفه نیمه رها کنم اما بعدش بهتر شد و در کل کتاب خیلی خوبی بود

پایان بسیار بسیار جذاب و شوکه کننده ای داشت!!! متن و روند داستان ممکنه یکم گیج کننده و خسته کننده بشه ولی بعد یه مدت بهش عادت میکنید فقط یکم متفاوته :) من تو دو روز خوندمش و خیلی خوشم اومد.

خب اول اینکه داستانی که نویسنده شروع کرد زیبا بود ترجمه بدی نداشت اما میتونست خیلی بهتر باشه و در مورد آخر داستان بله شوکه کننده هست همونطور که همه گفتن ولی نویسنده میتونست کمی واقعی تر این شوک رو نشون بده مثلا چند تا نوجوون برای نجات خانواده ثروتمندشون میرن خانه ای رو آتیش میزنن تا سرش دعوا نباشه ! موقعی که این کار رو میکنن هیچکس در جزیره وجود نداره؟ خب اینجا یک سوال پیش میاد چجوری بود که خانواده اون ۴ تا رفتن و اونارو با خودشون نبردن و بخش بعدی اینه که نویسنده آتش زدن خونه رو خیلی غیر طبیعی نشون داده اونها نفت رو میریزن تو خونه و خودشون هنگامی که تو خونه هستن آتیش رو روشن میکنن خب این خیلی مسخرس ی بچه کوچیک هم متوجه میشه که نفت رو می‌ریزی تو خونه و بعد از بیرون آتیش میزنی که آتیش خودش پخش میشه احساس میکنم اگر نویسنده میخواست پایانی شوکه کننده ارائه بده به داستان پردازی بهتری نیاز داشت

من نسخه چاپی رو خوندم و باید بگم خیلی رمان جالبی نیست پایانش یکم ناراحت کنندس و اونقدر شوکه کننده نیست . به نظرم رمان سنگ کاغذ قیچی خیلی شوکه کننده تر بود . ترجمه ی کتاب یجوریه که آدم نمیتونه خوب درک کنه و متوجه بشه یعنی اولاش حس میکنی یکی انگار توهم زده یه چیزی نوشته که بعد میفهمی آره واقعا توهمات یه دختر هستش. برا من حوصله سر بر بود چون همش به حاشیه پرداخته شد مثلا شام این بود ، ناهار این بود ، رفتیم فلان جا ، انگار یکی خاطره داره تعریف میکنه و میخواد الکی کش بده و حرف بزنه و بعد حرف اصلیو که میتونه تو صفحه ی ۵۰ بگه میزاره یهو یعنی یهو هاا تو صفحه ۱۷۰ و آخر قصه میگه . برای کسایی که تو رمان خوندن صبرشون بیشتره و میخوان وقتشون پر بشه خوبه

خیلی جالب بود داستانش و اصلا توقع نداشتم که اینقدر غم انگیز تموم بشه 💔

تقریبا از وسطش حدس زدم داستان چیه با این حال بازم شوکه کننده بود خیلی ام غمگین بود 😭😭

بخونیدش پشیمون نمی شین. بیشتر توضیح بدم خطر اسپول داره

ببینید کتاب بدی نیست اخرشم به هیچ عنوان حدس نمیزنید حتی لحن راوی داستان هم جذابه اما سطحیه و به دل نمیشینه نمیدونم درست منظورمو رسوندم یا چی

کوتاه بود.. دلم میخواست وقت بیشتری رو با دروغگو ها بگذرونم .. اما قشنگ بود ، و حقیقتا پایانش رو هیجوره نمیتونین حدس بزنین! منم خیلی تلاش کردم بخشیش رو متوجه شدم اما اون اتفاق اصلی نه! به قول بچه‌ها برای یک بار خوندن مناسبه و پیشنهادش میکنم که بخونید ، امیلی لاک‌هارت قلم زیبایی داره!

کتاب قشنگی بود، اما بنظرم ترجمه جا داشت بهتر و روون تر باشه. برای من ارتباط با متن یکم سخت بود، حس میکردم داستان داره کش میاد اما در کل داستان جالبی بود، بعداز تموم کردنش تاچند ساعت ذهنم درگیر پایانش بود. کتاب راجب ۴تا نوجوونه که جزو خانواده های قدیمی و پولدار آمریکان که به ظاهر خیلی باهم خوبن اما مشکلات زیرپوستی ای وجود داره. همه چی از جایی شروع میشه که نوه بزرگ خانواده نمیتونه چیزی رو بعد از اتفاقی که براش افتاده به یاد بیاره.

ترجمه رو فاکتور بگیریم کتاب خوبیه و تعلیق خوبی ایجاد میکنه.

هر بار یاد این کتاب بی‌افتم قراره قلبم به درد بی‌آد نمی‌تونم گریه نکنم-

درباره گذروندن تابستون تو یه جزیره ۴ تا بچه است و تازه آخرش میفهمی که چی به چیه

تازه میخوام بخونمش..تعریف فوقعلادشو خیلی جاها شنیدم

به نظرم کتاب خوابی بود و ارزش یک بار خواندن داشت . با پایانی غمگین و غیر منتظره !

ساعت ۹ صبح شروعش کردم الان تمام شد. ایده جالب بود اما بنظرم روایتش اصلا جذاب نبود. انگار اصلا ویراستاری نشده. ترجمه اصلا خوب نیست البته از یه جایی به بعد دیگه عادت میکنی. پایانش اصلا قابل قبول نبود چطور چهارتا بچه ۱۵ ساله آنقدر احمقن که چنین اشتباهی میکنن؟ بنظرم اگه کمی وقت میذاشت و حادثه رو جوری دیگه تعریف می‌کرد که به واقعیت نزدیک تر باشه میشد درکش کرد اما در کل بنظرم هیجان خاصی نداشت من که نپسندیدم.

اگه دنبال یه کتاب با پایان هیجان‌انگیز و غیرمنتظره و البته غم‌انگیز هستید این کتاب رو صد در صد بهتون پیشنهاد میدم. ترجمه روان و روند جذاب داستان باعث میشه شما بیشتر علاقه پیدا کنید تا از پایان کتاب مطلع بشید و کتاب به طوری نوشته شده که ذهن شماهم در طی خوندن کتاب درگیر بشه. داستان درمورد خانواده‌ای ثروتمند و دیپلومات هست. خانواده‌ای قدبلند، با موهایی بلوند و چانه‌ای مربعی شکل که "عادی" رفتار می‌کنند. حتی اگر زندگیشان درحال فروپاشی باشد. آنها، سینکلر هستند و عادی رفتار می‌کنند چون اینطوری یاد گرفته‌اند. اما چیزهایی در دنیا وجود دارد که تو هرکاری کنی عادی پیش نمیره و این سرنوشت خانواده سینکلر است. سرنوشتی غیرقابل پیش‌بینی و "غیرعادی". بشدت این کتاب‌رو بهتون پیشنهاد می‌کنم

ارزش خواندن دارد ولی همه چیز آخر داستان مشخص میشود

کتاب جالبی بود ، ولی خیلی پایانش برام هیجان انگیز نبود ، شاید چون همه خیلی در موردش صحبت کرده بودن از اول کتاب حدس هایی داشتم که درست بود تا حدودی . اسپویل : بیش تر اون قسمت دعوای خواهر ها بر سر میراث و رفتارهای پدربزرگ برام جالب بود ، نمی‌دونم چرا ولی فکر نمی‌کردم توی آمریکا هم مردم سر اینجور چیز ها دعوا کنند اونم توی یک خانواده ی ثروتمند

کاش یجور دیگه تموم میشد،اصلا نمیتونستم پایانی اینچنین براش تصور کنم،جذاب و تلخ و آموزنده،دوران جوانی و تصمیم های اشتباه و هیجانی،حتما بخونید