نظرات درباره کتاب کوری و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
کتاب کوری اثر ژوزه  ساراماگو

نظرات کاربران درباره کتاب کوری

انتشارات:انتشارات مجید
امتیاز:
۴.۲از ۹۴ رأی
۴٫۲
(۹۴)
استودیوس
ب اشتباه نسخه صوتی دو دان کردم و خوشحالم ک با صدای اقای عمرانی کتاب رو گوش دادم چون خواندنش حتمن حوصله بیشتری میخواست..کتاب عمیق با نکات تامل برانگیزی بود ک نویسنده بسیار جسورامه و گاهی بی پروا صدمات ناشی از کوری جمعی در یک شهر رابیان کرده بود ک همین انسان مغرور و قدرتمند چقدر ضعیف ناکارامد بی نظم وظالم میتواند باشد و از وحوش هم بدتر رفتار کند بعضی از جملات بسیار پنداموز بود و البته خیلی جاها هم سوالاتی بی جواب میموند و یا هضمش سخت بود..ب یکبار خواندنش می ارزید تا متوجه شی فقط تعداد کمی از انسانها و دراین کتاب انهم بیشتر جنس مونث(مانند نماد زن دکتر) میتوانند در شرایط بسیار بدخیم عقلانی و جسورتر رفتار کنند. مثل زمان استادگی جلو ظلم آن اشرار ک همه مخصوصن اقایون ب دستورات کثیفشون تن در داده بودن
هیچ
یه کتاب با ایده و شروعی عالی اما نمیدونم چرا هر چی جلوتر میرفت جذابیتش کم تر میشد. ولی تلنگرش رو دوست داشتم. مزیت دیگه اش هم دوری از شعار و کلیشه بود. شاهکار نیست ولی بد هم نیست
رمیصاء
خداروشکر بالاخره تموم شد. برای من عذاب داشت مواجهه با واقعیت های تلخ و زشت زندگی. و اینکه نیازهای اولیه، انسان رو تا چه حد تحت کنترل دارن. چشمام روی کلمه ها میدویید! از موقعی که از اون تیمارستان نکبت خونه بیرون اومدن تحملش راحت تر شد.
مریم
عالیه و شدیدا پیشنهاد میشه خیلی هم به حال و هوای این روزامون میخوره
sun•shine
سیر جالبی داشت، ترجمه هم روان و خوب بود. به نظرم نکته داستان توی ده صفحه اخر خلاصه می شه.... . . . ******خطر اسپویل( بعدا کتابو خوندی به پیامم سر بزن)********. . . . . . . .. . کل داستان بی نظیر بود، اما نکته به نظرم جایی بود که وارد کلیسا شدن و فهمیدن که چشم مجسمه ها بسته شده! منظورم چیه؟ منظورم اینه که داشت از یک مفهوم عمیق صحبت می کرد. این کتاب فراتر از مفهوم کوری چشم بود. از این می گقت که چطور دولت ها و سیاست ها می تونن با استفاده از اعتقادات ادمیان، تمام چشم های اونا رو ببندن و کورشون کنن... با استفاده از اعتقادات اونا رو به بازی بگیرن... گاها اعتقادات غلط اضافه کنن و به خورد مردم بدن و بگن که این درسته و چشم اون ها رو با یک پارچه سفید به لطافت حریر ببندن... توی این کتاب ادم ها وقتی بینا شدن که متوجه این قضیه شدن. متوجه شدن که توی کلییسا چشم ادم ها بستس... متوجه شدن که حتی مجسمه ها هم به بازی گرفته شدن! دقیقا حرف پیرمرد با چشم بند سیاه: اون ها چشم ها رو نتراشیدن تا وجود نداشته باشن بلکه چشم ها رو بستن...! دلیلش چیه؟ دلیلش اینه که شما نمی تونید ذهن و مغز ادم ها رو از بین ببرید، اما کافیه با اعتقادات دروغین جلوی چشم اون ها رو بگیرید تا هیچ چیز متوجه نشن... به نظرم اگر تا انتهای کتاب اومدید و دلیل کوری رو نفهمیدید دوباره ده دوازده صفحه اخر رو بخونید.... دوست داشتم متفاوت تر تموم بشه... مثلا زن دکتر بره سمت مجسمه ها و پارچه های سفید یا رنگ سفید رو چشم مجسمه ها رو تک به تک پاک کنه و بعد اروم اروم صدای فرد افراد از گوشه های کلیسا بلند بشه که: من دارم می بینم،من دارم می بینم!!! به نظرم گویا تر می شد اما در کل جالب بود، واقعا توقع نداشتم که در انتها نویسنده به این موضوع بخواد اشاره کنه :) باقی نکات مثبت رو هم دوستان گفتن،و چیزی که برای من خیلی جالب بود، این هست که جدای از نویسنده که هیچ توصیف خاصی از اسم و چهره و... افراد نکرده بود، در ذهن من خواننده هم واقعا چهره ها همونقدر مبهم شکل گرفتن و نتونستم برای شخصیت ها ملیت خاصی نام ببرم و تنها کوری زیاد اونها منو مجذوب کرد! به نظرم جزو نقاط مثبتش بود. خلاصه که اره... خوشحال می شم اگر نقدی به نتیجه گیریم دارین بگین :)
javad
علی رغم ایده جالبی که داستان کتاب داره، اما اصلا کشش نداره. ترجمه هم خوب نیست و باعث میشه خوندنش سخت تر بشه. شاید ایراد از ترجمش بود که خوندنش جذابیت نداشت. به نظرم بخش های زیادی از کتاب هم توصیفات تکراری بود که کتاب رو خسته کننده میکرد.
میم نون...!
کتاب سِیر داستانی جالبی داشت مفهوم خوبی رو نویسنده در بطن متن جا داده بود در کل راضی کننده بود
narges
الی بود
Lo
عالی بود خیلی ناراحتم که تموم شد هر روز با ذوق چند صفحه میخوندم
samira.
کتاب جالبی بود. امیدوارم ما هم از نابینایی که دچارش شدیم رها بشیم...
Somayeh
این کتاب و خیلی ها بهم پیشنهاد کردن بخونم الآن که در حال مطالعه هستم و به نصف رسیدم احساس میکنم خیلی بد ترجمه شده و قابل فهم نیست یه جاهایی مثلا خیلی از واژه سرسرا استفاده میکنه (زن به سرسرا رفت ) یعنی کجا رفت! مطمئنا این ضعف رمان نیست که منو خسته کرده ضعف ترجمه ست اگه با ترجمه بهتری این کتاب رو مطالعه کردین ممنون میشم معرفی کنید
کاربر ۳۲۳۴۸۹۹
عالی من نسخه چاپی رو سالها پیش خوندم هنوز هم داستانش در ذهنم هست به نظرم خیلی جذاب بود
کاربر ۱۱۰۱۷۳۴
چیزی که برام جالب بود اینکه هیچ شخصی در این کتاب اسم نداره مثل دکتر٫سگ اشک لیس.. و من خیلی دوست داشتم داستان خیلی جذابه و روان پیش می‌ره شروع عالی داره ولی بعدش یک کم خسته کننده میشه و دوباره جذاب میشه. خیلی توضیحاتی زیاده شاید یک کم خسته کننده بشه از خواندنش اصلا پشیمون نیستم و پیشنهاد میدم و اینکه آیا دوباره میخونم این کتاب رو؟خیر
hasti_jam
اول داستان عالی پیش میره و آدم میخکوب میشه، در میانه آدم خسته میشه و واقعا داستان یه جاهایی زیادی کش داده میشه، ولی کنجکاوی باعث میشه به خوندن ادامه بدیم، در نهایت عقاید نویسنده و تفکراتش در دو سه فصل پایانی به زیبایی بیان میشه و هر صفحه پر از جملات عمیق و زیباست. از فصل های پایانی خیلی لذت بردم.هم نسخه الکترونیکی رو خوندم و همزمان نسخه چاپی با ترجمه اسدالله امرایی، هر دو خوب بود
پویان
داستان جذابی داره، من دوست داشتم. ارزش یک بار خوندن رو داره.
1984
این رمان واقعا سنگینه. پس اگه طبع لطیف و ناز دارید اصلا سمتش نیاید. ی صبح تا شب همشو خوندم. رمانی بسیار سنگین و قشنگ. حتما بخونید😎😎👌👌
r.k(Roma :)
وایییی من عاشق کتابای جناب ژوزه ساراماگوام حتما پیشنهاد میکنم تمامی کتابای این نویسنده عزیزو بخونید چون همشون جذابن جلد دوم این کتاب که با اسم بینایی هست هم بخونید البته من نسخه چاپیشو دارم میخونم 📖
کاربر ۱۹۴۱۶۴۳
کتاب خیلی قشنگی بود . یکی از چیزایی که خیلی لذت بخش بود بعضی از نوشته هاش بود که باعث می‌شد آدم بره تو فکر . فقط یه کم زیاد به جزئیات پرداخته بود ک اذیت میکرد این آدمو
mah.sa
کتاب قشنگی بود بعد دو ستاره دادید؟
خوب بود
کتابی فوق العاده جذاب و روان
javid
دوست دارم اون یکی جلد رو هم بخونم،از بس که این خوب بود. برای کسانی که کتاب خوان هستند توصیه میکنم حتما این کتاب رو هم بخوانند. پرصاد

حجم

۳۲۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

حجم

۳۲۹٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۹۲ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
۲۴,۰۰۰
۵۰%
تومان