نظرات درباره کتاب موش ها و آدم ها و نقد و بررسی خوانندگان | صفحه ۲ | طاقچه
تصویر جلد کتاب موش ها و آدم ها

نظرات کاربران درباره کتاب موش ها و آدم ها

۴٫۲
(۲۹۵)
فاطمه ممکو
من چندین سال پیش خوندمش و ازونموقه ب همه میگم بخونیدش خیلی خیلی قشنگه و ب زندگی معمولی ما نزدیک
M.M. SAFI
خیلی خوب بود👌🏻
alikazemi7
زیبا ولی تلخ. داستان آدمهایی که در نظام دارای اختلاف طبقاتی، دل به آرزوهای دور و دراز بسته اند اما هرگز به آن نمیرسند. قسمتهایی که جورج درباره مزرعه خیالی حرف میزد و لنی و کندی با شوق گوش میدادند رو خیلی دوست داشتم
sepideh
عالی بود یکی از بهترین هاست برای معرفی به همه.
Rasta (:
موش ها و ادم ها ، کتابی که واقعا ارزش خواندن داره . کتاب کوتاهیه و می‌تونید در زمان های فراغت اون رو مطالعه کنید.ترجمه آقای سروش حبیبی هم که فوق العاده روان و مفهوم بود . کتاب در مورد زندگی دو کارگر فصلی (البته اگر اشتباه نکنم چون زمان زیادی از خوندن این کتاب میگذره) که به یک مزرعه می‌روند برای کار . و پایانی واقعا نفس گیر و فوق العاده داشت با یک کلمه نمیشود حسم را در مورد پایانش توصیف کنم . فضاسازی خوبی داشت و شخصیت پردازی آن به نظرم به شدت خوب بود چون من به راحتی تونستم با شخصیت های داستان ارتباط بگیرم و اینکه روایت داستان خیلی جذابه و اصلا خسته کننده نیست . پیشنهاد میکنم سر فرصت مطالعه کنید و از خواندن ان لذت ببرید.
Rasta (:
درسته قلم جان گرین پختگی و تاثیر گذاری بر مخاطب بیشتری داره ⁦👌🏻⁩⁦👌🏻⁩
محمد
به توصیه دیگران پنج قدم فاصله رو خوندم اما واقعا با بخت پریشان (به این اسمش نوشتم چون کوتاه تر و راحت تره 😁😅) خیلی فاصله داشت یعنی البته این از دید و نگاه منه یعنی نسبت به اون ملاک های من واقعا بخت پریشان بهتر بود
Rasta (:
و اگر منظورتون داستان عاشقانه است ، من کتاب جین ایر اثر شارلوت برونته رو بهتون پیشنهاد میکنم ، از نظر من یکی از بهترین کتاب های عاشقانه ای هست که تا به حال خوندم ( منظورم از تا به حال خوندن اینه که امکان داره در آینده با خوندن کتابی در این ژانر که تا الان نخوندم نظرم تغییر کنه)
Dayan
این اولین کتابی بود که توی این سبک می‌خوندم و باید بگم محشر بود، داستان عالی و ترجمه‌ی عالی‌تر. نقدی که مترجم ته کتاب نوشته هم خیلی قشنگه. داستان درباره‌ی دوتا رفیقه که باهم سفر و تو مزرعه‌ها کارگری میکنن تا پول جمع کنن و مزرعه‌ی خودشون رو بخرن و برای بقیه‌ی عمرشون راحت زندگی کنن. نویسنده با این داستان اعتراضش رو به رابطه‌ی فقیرا و ارباب‌ها نشون میده و تنهایی و امید تو شرایط سخت رو طوری داخل کلمه‌ها می‌گنجونه که مخاطب بتونه حسش کنه.
fatima
کتابو نسخه چاپیشو خوندم ،با اینکه تلخ تموم شد اما لذت بخش بود و منو برای اتمام کتاب ترغیب میکرد .نوشته های جان اشتاین بک خوبن . شاید این کتاب میخاد بگه ادمها بنا بر موقعیت هاشون تصمیم میگیرن ولو اشتباه ... توصیه میکنم مطالعه کنید
امين
این کتاب بی نظیره حتما بخونید
amirrezadr
S99JC4WU68N2Y 30 درصد
کاربر ۲۲۶۱۸۱۶
داستانی عالی و کوتاه
Amir
کتاب فوق‌العاده بود. روند داستان بسیار زیبا و پرکشش هست. نثر کار خیلی روان نیست ولی در کل از ترجمه راضی بودم. این حس بد که انگار یه جاهایی سانسور شده در کل داستان همراهم بود که مسلما تقصیر مترجم نیست. کتاب هم در مجموع به نسبت خیلی کوتاه هست که باعث جذابیت بیشترش برای من شد.
امیرحسین
من نسخه فیزیکی این کتاب رو با همین ترجمه خوندم یک تراژدی لذت بخش که شما را تا آخرین صفحه کتاب با خودش همراه میکنه. شانس خوندن این کتاب رو به هیچ وجه از دست ندین.
A_
ادامه دادنش واسم سخت بود ولی در نهایت از خوندنش خوشحال شدم.
up
جالب بود
ali varmaziar
یک جمله برای این شاهکار ادبیاتی کافیه ، ساده اما پر معنا
فهیمه
عالیه هر کتابی که آقای سروش حبیبی ترجمه کنن واقعا منظور نویسنده رو میرسونه و ادم از خوندن کتاب لذت میبره
Atena snf
ریویوی بی‌اسپویل: من فقط می‌تونم بگم که این کتاب، کتابیه که ناامیدتون نمی‌کنه. ‌‌ تمرکز کتاب روی چیه؟ «روی دیالوگ‌ها و شخصیت‌ها و ارتباط عاطفی باهاشون. پس روی ارتباط‌گیری با شخصیت‌ها و درک کردن‌شون سرمایه‌گذاری کنید.» ‌‌ آیا این کتاب سرگرم‌کننده‌ست؟ «بله، سرگرم‌کننده هم می‌تونه باشه. خنده‌دار هم می‌تونه باشه. گریه‌دار هم می‌تونه باشه. همه‌چی می‌تونه باشه. مثل زندگیِ واقعی.» ‌‌ اصلاً در مورد چیه این کتاب؟ «همم، در مورد دوتا کارگر مزرعه که می‌رن دنبال کار تا یکم پول جمع کنن. ولی کلاً به موضوع و داستانش کاری نداشته باشید. بیشتر شخصیت‌پردازیش مهمه.» ‌‌ ببخشید، من اول کتاب رو شروع کردم و جذبش نشدم. باید بهش فرصت بدم؟ «بله، مطمئناً! چون سبک استاین‌بک اینه که برای این‌که موتورش گرم شه کلی از طبیعت توصیف می‌کنه ولی خب فقط یکی دو صفحه طول می‌کشه. بعدش که دیالوگ‌ها شروع شن، دیگه از توصیف خبری نیست.» ‌‌ یک توصیه؟ «نظرات رو نخونید (به جز این یکی). حتی خلاصه‌ی پشت کتاب رو هم نخونید. همه‌ش اسپویله. ضمن این‌که فقط و فقط با ترجمه‌ی سروش حبیبی و نشر ماهی بخونیدش.» ‌‌ از کجا بفهمم راست می‌گی و این کتاب واقعاً ارزش خوندن داره؟ «نمی‌دونم. به‌هرحال هیچ‌وقت نمی‌تونی صددرصد مطمئن باشی که از یه کتاب خوشت خواهد اومد یا نه. ولی قول می‌دم ارزش خوندن داره!» ‌ ببخشیدها، ولی احساس نمی‌کنی یکم بیشتر باید در مورد کتاب توضیح می‌دادی؟ «خب، چون قراره یک ریویوی بی‌اسپویل داشته باشیم، فقط می‌تونم بگم که با یک داستان حرفه‌ای خیلی خوب طرفید که چه خواننده‌های تازه‌کار و چه حرفه‌ای‌ها رو راضی نگه می‌داره. هر چی بخوام بگم مطمئنم که روی نگرش‌تون راجع‌به داستان تأثیر می‌ذاره. به همین علت، همین‌قدر کافیه. برید و از یه‌جایی این کتاب رو پیدا کنید و تا زنده‌اید، بخونیدش.»‌
REZA
چه داستان روان و خوبی به قول خود اشتاین بک "داستان اگر جذاب و گیرا باشد همه چیز است و اگر نباشد هیچ چیز نیست" و این داستان همه چیز است
مهرداد
من نسخه‌ی چاپیِ این کتاب را تهیه کرده بودم... با اینکه در نگهداریِ از کتاب، فردی بسیار خوش‌سلیقه هستم، امّا در این مورد ماجرا متفاوت بود... کتاب حاضر، حجمِ کمی دارد، امّا 10 روز طول کشید تا تمامش کنم؛ از بس‌که کلمه‌به‌کلمه‌‌اش، سطر به سطرش عُمق داشت و مرا رسما زیر و رو کرد... هر روز چند صفحه‌ی مختصر می‌خواندم؛ دیوانه می‌شدم و هرچه به پایانِ کتاب نزدیک می‌شدم، بیشتر و بیشتر... و آن دَمی که داستان تمام شد، نگاهی به سر و روی کتاب انداختم... مچاله شده بود. بدون اغراق می‌توانم این را بگویم که پس از اتمام، تقریبا یک‌هفته ذهنم مشغول بود. یکی از دوستانم برای دیدنم آمد؛ کتاب را کنج اتاقم دید؛ باورش نمی‌شد که ازبرای من باشد؛ با تعجب پرسید: «این بیچاره چرا به این‌روز افتاده؟ مطمئنی کتابِ خودت است؟» گفتم: «بهتر است مطالعه‌اش کنی تا بعداً درباره‌اش حرف بزنیم...» و بُرد... چندروز بعد همدیگر را دیدیم... گفت: «حق با تو بود...» ابعادِ متعددی می‌توان برای این داستان تأویل کرد و هر فردی برحسبِ آنچه‌که می‌اندیشد و محتوایی که در ذهن دارد، تأویل و تفسیری دارد. با نگاهی، «جورج» را قوای عقلانی و «لِنی» را قوای عاطفی و وهمی می‌توان پنداشت که همیشه در کشکمش‌اند و عقل چُنین حکم می‌کند که برای سعادت و پیروزمندی، باید «نفس» را قربانی کرد... و «لنی» تصویری از «نفس» و «وهم» و «قوّه‌ی خیال» است که مانع از درست‌اندیشی و عملِ به صواب می‌گردد... پیشنهادم به خواننده‌ی گرامی، اینست که پیش از آغاز به مطالعه، تصویر روی جلد را بخوبی به‌ذهن بسپارد... یک طراحی بسیار بجا و پر از مفهوم، که در آخر داستان، معنای خاصی دارد.
آیدین آتش بهار
یک داستان رئالیستی زیبا و کوتاه و عمیق بود با ترجمه زیبایی از استاد حبیبی داستان حول روابط و اتفاقات میان دو رفیق (جرج و لنی) که غیر از یکدیگر کسی را ندارند می‌چرخد و تمام زندگی‌شان آرزوهایی است که در سر دارند و اتوپیایی مشترک را در سر می‌پرورانند و سعی در رسیدن به آن به کمک یکدیگر می باشند . جرج سمبل انسانی باهوش و آینده نگر ولی در مقابل لنی انسانی کم هوش و بازیگوش را دارد که باعث اتفاقاتی حول داستان و پایانی تلخی برایشان می شود.

حجم

۱۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۰۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۴۰,۰۰۰
۲۸,۰۰۰
۳۰%
تومان