نظرات کاربران درباره کتاب پدر اسلاگ
۳٫۹
(۱۰)
مانا
قشنگه. به خوندش می ارزه
یک بی باک پر از غلط املایی:)
😑😐😑😐😑😐😑😐😑😐
یسری
عالی بود.
گمشده در دنیای کتاب ها :(
اسلاگ و دوستش دیوی در یکی از خیابانهای شهر مردی ژولیده را میبینند و اسلاگ گمان میکند که او پدرش است. اما پدر او که مرده است! اسلاگ معتقد است پدرش به او گفته که بر میگردد، آن هم در بهار. ولی انگار واقعیت دارد و پدر او برگشته است. پدر اسلاگ رفتگر بود. مردی لاغر با صورتی چروکیده و یک کلاه چرب که همیشه پشت ماشین زبالهها آویزان بود و سطلهای زباله را روی شانهاش میگذاشت و زباله آنها را پشت ماشین خالی میکرد. تا اینکه او بیمار میشود و دکترهای بیمارستان اول شست پای او، بعد مچ پایش و بعد تا نصف رانش را قطع کردند. اسلاگ میگفت مادرش حدس میزند که میکروب از سطل زبالهها بهش سرایت کرده است. اما مادر میگفت که همهاش به خاطر سیگار است.
کاربر 7722581
نتیجه گیری چی شد ؟
آتنا
یه داستان کوتاه اما خوندنی
حجم
۸٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
حجم
۸٫۱ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۶۵ صفحه
قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان
صفحه قبل
۱
صفحه بعد