نظرات کاربران درباره کتاب تعقیب

رمان تعقیب، روایت لایه لایه ای داره با بن مایهدای روانشناختی. که مفاهیمی مشخص مدام در آن تکرار میشه، ریتم رمان سینمایی و پر از صحنه های ترس و دلهره های ی هیچکاکیه. مردجوانی که در زندگی گذشته مرتکب اعمالی شده در حال فرار از مأموران حکومته و در حال فرار به یک سالن کنسرت پناه می بره و کل رمان در فاصله اجرای چهل و شش دقیقه ای کنسرت سمفونی سوم بتهوون روایت میشه. هر چند این رمان به نظر من به پای رمان رد گم کارپنتیه نمی رسه اما رمانی خواندنیه.

این کتاب رو به خاطر چالش کتابخوانی انتخاب کردم با توجه به تعریفاتی که از این کتاب شده بود و موضوعی که حدس میزدم داره ، فکر میکردم قراره با یک کتاب بسیار جذاب روبه رو بشم اما وقتی شروع به خوندن کردم متوجه شدم با یک متن به تعبیر خودم سنگین و کند رو به رو هستم ، کتاب علی رغم این که کوتاه هست اما سرشار از توصیفات زیاده و پر از جزئیات ، روند داستان خیلی کند و غیر ساده پیش میره . اما اگه بخوام سه نکته مثبت و منفی از این کتاب بگم ، اولین نکته مثبتش برای من این بود که بعضی از جملات کتاب رو خیلی دوست داشتم و به نظرم واقعاً استادانه بود. دوم این که کتاب کوتاهی بود ، البته کتاب هایی بلند هم خوبن اما برای این کتاب این تعداد صفحه خوب بود و ویژگی مثبت سوم بعضی از توصیفات بسیار جالبش بود .و اما ویژگی های منفی کتاب از نظر من اول این که سخت خوان بود بعضی شاید به این سبک علاقه داشته باشن اما برای من جالب نبود، دوم این که توصیفات و جزئیات زیادی داشت که برای من حوصله سر بر و خسته کننده بود و سوم این که این کتاب جذاب نبود ، شاید استادانه باشه اما جذاب نه . شخصا به کسانی که کتاب های ساده ،جذاب ، پر هیجان و خوش خوان علاقه دارم پیشنهاد میکنم این کتاب رو مطالعه نکنند ، کتاب تعقیب من رو به یاد کتاب های گابریل گارسیا انداخت ،شاید به دو جهت یکی تین که هر دو آرام پیش میرن یکی این که هر دو از آمریکای مرکزی هستن . در ترجمه کتاب مشکلی خاصی ندیدم و به نظرم ترجمه نسبتا خوبی بود . گاهی به کتاب علاقه پیدا کردم اما چون روند کندی داشت انتظارات من رو برآورده نکرد و در حدی که انتظار داشتم نبود اما مطمئنم این کتاب و این سبک علاقه مندان و طرفداران خودش رو داره . #چالش_کتابخوانی_۱۴۰۳